این روزها که بحث کمک به جبهه مقاومت از پخت غذا تا بذل طلا داغ است، حمیدرضا احمدی ۵۸ ساله؛ جانباز ۵۰ درصد البرزی، چون توان و شرایط حضورش برای اعزام به لبنان مهیا نبوده، یک واحد آپارتمان را به جبهه مقاومت اهدا کرده است. او فعلا مستاجر است و می گوید: خانواده ام از این کار مطلع نبودند تا این که از طریق فضای مجازی خبردار شدند . اتفاقا ابراز خوشحالی هم کردند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی تابناک، آنچه در پی می آید، گفت و گوی خبرنگار ما، با حمیدرضا احمدی اهدا کننده آپارتمان شخصی به جبهه مقاومت است. آپارتمانی که به گفته او، از سهم خودش بوده و سهم خانواده از آن جداست.
آقای احمدی شما در دوران هشت سال دفاع مقدّس وظیفهای که بر عهدهتان بود را انجام داده اید و طبیعتا ید در این شرایط کسی از شما انتظار ایثار و بخشش مال را نداشت. چه شد که این تصمیم را گرفتید؟
بحث توقع داشتن یا نداشتن کسی نیست، بحث مسئولیت و وظیفه است. توقع داشتن از انسان یک بحث است؛ مسئولیتپذیری خود انسان بحث دیگری است. ما جا ماندههای دوران هشت سال دفاع مقدّس هستیم. جا مانده از قافله شهدا هستیم. این یک واقعیتی است. خیلی دوست داشتیم با دوستانمان میرفتیم ولی تقدیر این بود که بمانیم.
من بعد از پایان جنگ خیلی پیگیر بودم که به لبنان اعزام شوم. پادگان امام حسن (ع) هم رفتم ولی گفتند که شما حتماً باید کادر رسمی باشید که بههمین دلیل موفق نشدم تا این یکسال اخیر که عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه و لبنان اتفاق افتاد. باز هم دوست داشتم بروم با اینکه میدانستم از لحاظ جسمی هم تحلیل رفتم، ولی این امر هم امکانپذیر نبود. وقتی دیدم از لحاظ جسمی نمیتوانم کمکی بکنم با خودم گفتم مسئولیتم این است با امانتی که دارم، شاید بشود در این راه و برای کمک به جبهه مقاومت قدمی برداشت.
خانواده با این موضوع مخالفتی نکردند؟
خانواده در جریان نبودند و بعداً که دوستان در شبکههای اجتماعی مطرح کردند، مطلع شدند. وقتی هم فهمیدند خوشحال شدند. اختیار بخشی از اموال در در دست خانواده است و اختیار بخشی از آن در دست خودم، که من از سهم خودم بخشیدم.
این منزلی که اهدا کردید منزلی بود که در آن ساکن هستید یا غیر از این بود؟
بنده مستاجر هستم ولی قطعه زمینی در محمدشهر کرج داشتم که از پدرم ارث رسیده بود. مشارکتی آن را ساختیم که از سهم خودم ۱ واحد نوساز آن به مساحت حدود ۱۴۰ متر را به جبهه مقاومت اهدا کردم.
ارزش مادی، منزلتان چقدر هست؟
حدود چهار تا چهار و نیم میلیارد تومان.
آقای احمدی؛ در مقابل واکنش منتقدان احتمالی و آنهایی که معتقد هستند اگر قرار هست کمکی صورت بگیرد، هموطنان نیازمند در اولویت هستند، چه دفاعی از خودتان داشته اید و یا چه استدلالی برای کارتان می آورید؟
این صحبتهایی که میفرمایید خیلی زیاد است و به نظر بنده منشا آن کمکاری مسئولین فرهنگی ما است که نتوانستند این موضوع را خوب تبیین کنند. ولی عدهای از منتقدین هم بخاطر مشکلات اقتصادی که با آن دست به گریبان هستند و دلخوریهایی که از مسئولین بخاطر کمکاریهایشان دارند، این عوامل با هم دست به دست دادند تا آنها از این حرکتی که در حال انجام است، انتقاد کنند وگرنه مردمِ ما مردمِ دلسوز و اهل از خودگذشتگی برای دین و وطن شان هستند و روی این مسائل غیرت و تعصب دارند.
ریشه حل مشکلات اقتصادی به عهده مسئولین امر هست و متولیان امور فرهنگی هم باید بحث مسئله کمک به جبهه مقاومت را برای مردم تبیین کنند. بالاخره این مسئله، مسئله امنیت ما است. بهقول سردار سلیمانی عزیز؛ اگر ما آنجا با دشمن نمیجنگیدیم باید در خاکمان با او بجنگیم.
به هرحال این مملکت مملکت ماست و ما مالک آن هستیم چه بعضی از چپاولگران و مسئولنماهای خودی دوست داشته باشند، چه نداشته باشند، چون آنها خود را مستاجر میدانند و مستاجر همیشه چمدانش آماده و پاسپورتش مهیاست.
ما یک مرکز نیکوکاری داریم که حدود ۲ ماهی میشود تاسیس شده با نام شهرک مهندسی زراعی در کرج، جاده محمدشهر که در آن مرکز هم در این ۲ ماه به تعدادی خانواده نیازمند وام دادیم. به تعدادی بسته مواد غذایی و حدود ۱۵۰ بسته کمک تحصیلی برای دانشآموزان تهیه کردیم. در حال حاضر هم ۲ واحد دیگر از همان آپارتمانی که سهمالارث پدرم هست را گذاشتم برای فروش، که پولش در این مرکز نیکوکاری هزینه شود.
سخن پایانی اگر دارید، بفرمایید.
عرضی ندارم فقط آن مردمی که منتقد هستند قدری در این موضوع تامل کنند و ببینند اگر ما بیتفاوت باشیم و اقدامی انجام ندهیم خروجی آن چه میشود. من وقتی بحث دفاع از جبهه مقاومت میشود به دوستانم میگویم دشمن اگر توانست بر ما مسلط شود نمیگوید تو طرفدار ما بودی و مخالف جمهوری اسلامی یا تو مخالف ما بودی و طرفدار جمهوری اسلامی بودی. دشمن برایش فرقی نمیکند. همه را با یک چوب میزند. به امید پیروزی جبهه حق بر باطل.
گفتگو از؛ زینب منوچهری