به گزارش سرویس سیاسی تابناک، ترامپ در چهار سال نخست ریاستجمهوری خود، سیاستهایی سختگیرانه و پرتنش را در برابر ایران بهکار گرفت که تأثیرات گستردهای بر منطقه خاورمیانه و روابط بینالمللی داشت. با توجه به بازگشت او به ریاست جمهوری آمریکا، این سوال مهم مطرح میشود که سیاستها و اقدامات او در قبال ایران و کشورهای همپیمان چه شکلی به خود خواهند گرفت و آیا او بار دیگر همان مسیر پیشین را در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در پیش خواهد گرفت یا تغییراتی در رویکرد خود ایجاد خواهد کرد.
نگاه به سیاستهای ترامپ در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ نشان میدهد که او عمدتاً از طریق اقدامات سختگیرانهای همچون خروج از توافق هستهای (برجام)، اعمال تحریمهای اقتصادی شدیدتر، و تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سعی در مهار نفوذ ایران در منطقه و کاهش توان مالی و نظامی آن داشت. سیاست «فشار حداکثری» که او پس از خروج از برجام دنبال کرد، اقتصاد کشور را با چالشهای مواجه ساخت و تنشهای دیپلماتیک و نظامی را بین دو کشور به اوج رساند. همچنین، اقداماتی همچون ترور شهید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، نهتنها روابط ایران و آمریکا را متشنجتر کرد بلکه واکنشهای شدیدی را در سطح بینالمللی به همراه داشت.
با انتخابات ۲۰۲۴ و انتخاب مجدد ترامپ، بررسی و ارزیابی این سیاستها میتواند نشان دهد که او چگونه ممکن است رویکرد خود را در برابر ایران و دیگر بازیگران منطقهای تنظیم کند. تجربه چهار سال نخست ریاستجمهوری او و نتایج سیاستهای سختگیرانهاش در خاورمیانه، هماکنون زمینهساز تحلیلهای متفاوتی درباره آینده روابط ایران و آمریکا است.
خروج از توافق هستهای (برجام) -1397
ترامپ در یکی از کلیدیترین تصمیمات خود در سیاست خارجی، در می ۲۰۱۸ (18 اردیبهشت1397) آمریکا را بهطور یکجانبه از توافق هستهای ایران (برجام) خارج کرد. او برجام را توافقی ناکارآمد و بدون صلح و آرامش خواند و مدعی شد که این توافق ایران را به دستیابی به سلاح هستهای نزدیکتر میکند. از دیدگاه ایران، این اقدام بهمنزله نقض صریح تعهدات بینالمللی آمریکا بود و نشان از بیاعتباری این کشور در پایبندی به توافقات چندجانبه داشت. خروج از برجام بهشدت از سوی جامعه بینالمللی، بهویژه کشورهای اروپایی که همچنان در توافق باقی ماندند، محکوم شد. بازگشت تحریمها پس از خروج آمریکا از برجام، ایران را تحت فشار اقتصادی قرار داد و به بحرانهای اقتصادی دامن زد. ترامپ یک روز پس از خارج کردن این کشور از برجام، بار دیگر جمهوری اسلامی ایران را تهدید کرد و گفت ایران یا باید مذاکره کند یا اتفاق دیگری خواهد افتاد وی همچنین اظهار داشت: «من به ایران توصیه میکنم برنامه هستهایش را از سر نگیرد. من به آنها قویا توصیه میکنم. اگر دست به چنین کاری بزنند با عواقب جدی روبرو میشوند»
کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران
پس از خروج از برجام، ترامپ استراتژی «فشار حداکثری» را آغاز کرد که مجموعهای از تحریمهای اقتصادی گسترده را علیه ایران در بر گرفت. هدف از این تحریمها که بهویژه بر صادرات نفت، صنایع بانکی و تجاری ایران تمرکز داشت، افزودن محدودیتهای بیشتر بر برنامه هستهای ایران و گسترش دامنه توافق برای پوشش موشکهای بالستیک ایران و محدودسازی نفوذ کشور در خاورمیانه بود. این تحریمها اقتصاد کشور را بهشدت تحت فشار قرار داد هرچند که برخی تحلیلگران معتقد بودند که این کمپین نتوانست فعالیتهای منطقه ای ایران را تغییر دهد یا با نفوذ نیابتی ایران در منطقه مقابله کند و برنامههای هسته ای و موشکی آن را کند کند. از طرفی «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران طی جلسه استماعی که در سنای آمریکا درباره مذاکرات هستهای ایران در سال 1401 برگزار شد، اعتراف کرد که «سیاست فشار حداکثری ترامپ منجر به محدودیتهای طولانی و قوی بر برنامه هستهای ایران نشد. وی افزود: ما تلاش میکنیم به توافق بازگردیم زیرا این به نفع ماست اما اگر ایران سقف خواستههایی خود را بالا ببرد آن را رد خواهیم کرد و به توافق نخواهیم رسید.»
تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران -1398
در اقدامی بیسابقه، دولت ترامپ در آوریل ۲۰۱۹- 1398 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد. این اقدام که اولین بار بود که بخش نظامی یک کشور بهعنوان سازمان تروریستی معرفی میشد، بر شدت تنشها بین ایران و آمریکا افزود.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در اقدامی نمادین برای حمایت از سپاه در آن زمان اقدام به پوشیدن یونیفرمهای سبزرنگ سپاه پاسداران در مجلس کردند.
ترور حاج قاسم سلیمانی -1398
یکی از مهمترین وقایع دوران ترامپ، دستور مستقیم او برای ترور حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، بود. این عملیات در دی ماه 1398 و در فرودگاه بغداد انجام شد و به شهادت رسیدن شهید حاج قاسم سلیمانی منجر شد. وزارت امور خارجه آمریکا دلیل این حمله را بابت انتقام کشته شدن نیروهای خود و بهدلیل نقش حاج قاسم سلیمانی در برنامهریزی حملات علیه نیروهای آمریکایی و متحدانش توجیه کرد. پس از این حمله، ایران با پرتاب موشک به پایگاههای آمریکایی، الاسد در عراق پاسخ داد.
تحریمهای جدید پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی
پس از واکنش موشکی ایران، ترامپ تحریمهای اقتصادی بیشتری را علیه ایران اعلام کرد. او تأکید کرد که این تحریمها بهعنوان پاسخی به رفتارهای خصمانه ایران و با هدف بازداشتن این کشور از هرگونه اقدام نظامی اعمال شدهاند. ترامپ بارها تأکید کرد که این تحریمها تا زمانی که ایران رفتار خود را تغییر ندهد، باقی خواهند ماند و هیچ صلحی در منطقه نخواهد بود.
روز دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۹، نیز آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه وزارت دفاع ایران و بخشهای هستهای و تسلیحاتی ایران وضع کرد تا موضع این کشور مبنی بر بازگشت همه تحریمهای سازمان ملل علیه تهران در چارچوب فعال شدن «مکانیسم ماشه» را تقویت کند. پس از آن نیز دونالد ترامپ، در اطلاعیهای اعلام کرد که واشینگتن اکنون تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران را برقرار کردهاست و گفت: «اقدام امروز من پیام واضحی برای حکومت ایران و کسانی در جامعه بینالمللی دارد که از رویارویی با ایران سر باز میزنند.»
حمایت از اعتراضات داخلی ایران
ترامپ در سال 1398-۲۰۱۹ و همزمان با وقوع اعتراضات داخلی در کشور، از اغتشاشات در ایران حمایت کرد و آنها در حساب توئیتریش «شجاع» خواند. او در چندین بیانیه و توییت اعلام کرد که آمریکا در کنار مردم ایران ایستاده است و از معترضین حمایت میکند.
سخنرانیهای بینالمللی علیه ایران
ترامپ در سخنرانیها، از جمله سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۱۸، ایران را بهعنوان یکی از بزرگترین تهدیدهای امنیت توصیف کرد. او همچنین از جامعه بینالمللی خواست تا از اقدامات آمریکا در برابر ایران حمایت کنند. در این سخنرانیها، ترامپ بارها بر لزوم تغییر رفتار ایران تأکید و اعلام کرد که آمریکا به فشارهای خود ادامه خواهد داد تا ایران مجبور به تغییر رفتار خود شود. وی گفته بود؛ «توافق هستهای پول زیادی را به خزانه آنها سرازیر کرد و این بودجه هنگفت خرج موشکهای با قابلیت حمل کلاهکهای هستهای، تروریسم و ایجاد ویرانی در دیگر نقاط جهان مثل سوریه و یمن شد. مقامات ایران میلیونها دلار از خزانه عمومی کشور خود را برای حمایت از جنگ و گسترش آن در دیگر نقاط جهان به سرقت بردند.»
فشارهای آمریکا و ایجاد چالش در صادرات ایران
در سالهای اخیر، روابط اقتصادی ایران با همسایگان شرقی و غربیاش، بهویژه در بخش انرژی، به یکی از اهداف طرحهای کاهشی تحریمها تبدیل شده است. اما با سیاستهای آمریکا تلاش کردند این مزیت را به چالش بکشند. پس از خروج آمریکا از برجام در سال 2018 و بازگشت تحریمهای گسترده، دولت آمریکا در کشورهای همسایه، شرکتهای آمریکایی را برای جایگزینی با شرکتهای ایرانی و ایجاد محدودیت صادرات ایران ایجاد کرد. به طوری که، آمریکا عراق را تحت فشار گذاشت تا وابستگی خود به برق و گاز ایران را کاهش دهد. این فشارها در دوره ریاست جمهوری ترامپ آغاز شد و با وجود تغییر دولت، در دوران بایدن نیز ادامه یافت. به عنوان بخشی از این استراتژی، آمریکا از عراق خواسته تا سرمایهگذاریهای خود در زیرساختهای برق و گاز را گسترش دهد و جایگزینهای آمریکایی برای منابع انرژی ایران قرارداد.
این اقدامات روندی است که به طور مستقیم تلاش دارد ایران را در مسیر صادرات انرژی محدود کند و گزینههای جایگزین را برای همسایگان ایران قرار دهد.
سیاست ترامپ در قبال ایران در طول دوره نخست ریاست جمهوری او با هدف مهار فعالیتهای هستهای و نفوذ منطقهای ایران تعریف شده بود. او با اتخاذ رویکرد «فشار حداکثری» و اعمال تحریمهای گسترده، تلاش کرد تا ایران را از دستیابی به منابع مالی و امکانات لازم برای توسعه برنامههای خود محروم کند. این سیاستها به تشدید تنشها در روابط ایران و آمریکا و همچنین در منطقه خاورمیانه منجر شد.
قاعدتا در دوره جدید نیز همچنان که از اخبار غیررسمی انتصاب های ترامپ برمی آید، او رئوس همین سیاست سابق را در پیش خواهد گرفت، بازی ترامپ معلوم است، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال رئیس جمهور نامتعارف آمریکا چه خواهد بود؟ ایران چه ابزارهایی برای شرایط جدید دارد ، آیا دیپلماسی ایران با توجه به شرایط جدید، نیاز به تغییر دارد؟ آیا مذاکره اصولا امکان پذیر است؟ سیر سریع تحولات به زودی پاسخ این سئوالات را مشخص خواهد کرد.