در حالی که از نظر رژیم صهیونیستی یک متحد تمام قد در کاخ سفید در کمتر از سه ماه دیگر ساکن خواهد شد از نظر تهران میزان مولفههای تنش زا و عدم قطعیتها به مراتب افزایش خواهد یافت.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سرانجام بعد از ماراتنی چهار ساله از فردای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ میان دونالد ترامپ و حزب دموکرات و حتی بخشی از نیروهای سنتی حزب جمهوری خواه مخالف ترامپ، انتخابات ریاست جمهوری امریکا با پیروزی دونالد ترامپ به پایان رسید.
انتخاباتی که به رغم تمام معانی سیاسی مستتر در خود در حوزه سیاست داخلی امریکا قطعا تاثیرات چشمگیر بر سیاست خارجی امریکا در سراسر جهان نیز خواهد داشت. یکی از این مناطق خاورمیانه و بحران امنیتی آن و مخصوصا جنگی که میان تهران و تل اویو برقرار است.
انتخاب ترامپ معانی و سئوالات بسیار زیادی را قطعا برای راهبرد پردازان ایرانی ایجاد خواهد کرد. در واقع در حالی که از نظر رژیم صهیونیستی یک متحد تمام قد در کاخ سفید در کمتر از سه ماه دیگر ساکن خواهد شد از نظر تهران با نتایج انتخابات ریاست جمهوری که جمهوری خواهان حامی ترامپ نه تنها کاخ سفید بلکه قوه مقننه را نیز تمام و کمال در اختیار خود گرفته اند تعداد مولفههای تنش زا و عدم قطعیتها به مراتب افزایش خواهد یافت.
نگاهی به تحولات داخلی رژیم صهیونیستی شب قبل از انتخابات نیز قطعا بر این مولفههای تنش زا و البته عدم قطعیتها برای تهران خواهد افزود. درست در شب انتخابات ریاست جمهوری امریکا در شرایطی که هنوز بسیاری از حوزههای رای گیری در امریکا کار خود را آغاز نکرده بودند، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در اقدامی که مشخصا تیم نفوذی دولت بایدن در داخل دولت اسراییل را هدف گرفته بود یواو گالانت وزیر جنگ را از سمت خود برکنار نمود و برکناری «هرزی هالوی» فرمانده ستاد مشترک ارتش نیز قریب الوقع است.
اقدامی که با واکنش داخلی برخی نیروهای منتقد نتانیاهو از جمله لیبرمن وزیر امور خارجه اسبق اسراییل از حزب دست راستی «ایزراییل بیت نو» و یائیز لاپید رهبر اپوزیسیون اسراییل به این برکناری در میانه نبرد لبنان و احتمال بالاگرفتن تنش با ایران مواجه شد.
گالانت با سابقه گسترده در امور نظامی و امنیت ملی که گفته میشود معمار عملیات یک سال گذشته ارتش در مرزهای جنوبی و شمالی بوده در حالی از کار برکنار شد که گفته میشود از معدود نیروهای میانه رو دولت و حزب لیکود محسوب میشده است.
اختلافات دو طرف چه بر سر مذاکرات آزاد سازی اسرا، چه بر سر استراتژی نظامی در غزه مخصوصا در بحثهای مرتبط با اشغال نوار موسوم به فیلادلفیا در جنوب نوار رفح در جنوب غزه از جمله این موارد بوده است.
از سوی دیگر اختلافات قدیمی دو طرف بر سر مسائلی، چون سربازی مذهبیون اسراییلی، مخالفت با اصلاحات قضایی نتانیاهو، مذاکرات آتش بس و آزادسازی اسرا و در نهایت بحث تشکیل کمیتههای حقیقت یاب جهت مشخص نمودن مسئولیتها و نقش سازمانهای و افرادی موثر در شکستهای اطلاعاتی اسراییل در روز هفتم اکتبر از جمله موارد اختلافی دو طرف بوده است.
به هر صورت یکی از موارد اختلافی دو طرف ارتباط با دولت بایدن و مخصوصا در رابطه با برنامه هستهای ایران بوده است. در حالیکه که گالانت همواره از حامیان استراتژی «مئیر داگان» رییس اسبق موساد در مقابله با برنامه هستهای ایران مبنی بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای با استفاده از عملیاتهای خرابکاری و اطلاعاتی بوده، نتانیاهو همواره به ارتش و دستگاههای اطلاعاتی به منظور وارد آوردن یک ضربه کاری به برنامه هستهی ایران با استفاده از حملات هوایی گسترده فشار وارد کرده است.
امری که البته با مخالفت کاخ سفید همواره مواجه شده است و به همین دلیل در نخستین اظهار نظر کاخ سفید در مورد برکناری گالانت فقدان وی را بسیار شوکنه کننده دانست و اظهار داشت که گالانت شریکی واقعی در همه امور در اسراییل برای کاخ سفید بوده است. در این بین به نظر میرسد که نتانیاهو همواره به گالانت به عنوان محور تلاشهای کاخ سفید بر ضد خود مشکوک بوده است.
حال به نظر میرسد که نتانیاهو با برکناری گالانت از وزارت جنگ و جایگزینی «اسراییل کاتز» به جای وی از یک سو و از سوی دیگر ورود «گیدئون صعر» یکی از مخالفان تندرو خود به وزارت خارجه نه تنها پیامی به کاخ سفید داده است مبنی بر اطمینان تل اویو از پیروزی ترامپ بلکه میتواند نشان دهنده آمادگی اسراییل جهت وارد آوردن یک ضربه پیشگیرانه علیه تاسیسات نظامی و مخصوصا موشکی جمهوری اسلامی ایران در فاصله برگزاری انتخابات تا تحلیف ریاست جمهور در بیستم ژانویه باشد.
این در حالی است که در این فاصله بسیاری از کارشناسان منتظر پاسخ جمهوری اسلامی ایران به حمله قبلی رژیم صهیونیستی به مراکز نظامی ایران میباشند.
باید گفت در صورت وقوع چنین سناریویی – حمله پیش دستانه تل اویو به ایران – باید انتظار داشت که جمهوری اسلامی ایران پاسخ متناسب و مدرج خود را به عملیات نظامی اسراییل حتی در سطحی گستردهتر مطرح نماید و این یعنی افزایش سطح تنشهای منطقه در استانه ریاست جمهوری دونالد ترامپ ریاست جمهوری منتخب امریکا.
این سناریو البته که میتواند برای ترامپ در بدو ورود به کاخ سفید مسائل سیاسی خاصی را ایجاد نماید از جمله اینکه ترامپ در دوران رقابتهای انتخاباتی به مسلمانان امریکا قول داده بود که در جهت پایان جنگها در منطقه فشار وارد نماید.
اما در همین حال ترامپ از تلاشهای دولت بایدن در جهت محدود سازی حملات اسراییل به تاسیسات نظامی ایران و جلوگیری از حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد و بارها خواستار حملات نظامی مستقیم به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران شد.
به نظر میرسد برکناری یواو گالانت وزیر جنگ اسراییل از سمت خود در شرایطی که به تازگی میزبان ژنرال کوریلا فرمانده سنتکام برای بار دوم در کمتر از دو ماه بود، پیام خاصی نیز به کاخ سفید بوده است.
چرا که همانطور که ذکر شد نتانیاهو به صراحت گالانت را بخشی مرکزی از توطئه کاخ سفید بر ضد خود میدید و برکناری گالانت میتواند حاوی این پیام باشد که نتانیاهو از پیروزی ترامپ اطمینان کامل دارد.
این در حالی است که ظرف روزهای آینده که بلینکن آخرین سفرهای خود به منطقه را خواهد داشت باید با «گیدئون صعر»ی به عنوان وزیر امور خارجه اسراییل دیدار داشته باشد که به عنوان یکی از منتقدان نتانیاهو از جمله معتقدان به راه حل نظامی برای مسئله برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران میباشد؛ و این مسله میتواند دیپلماسی فلج ماههای گذشته بایدن در منطقه را حتی بیش از پیش ناتوان سازد.
به هر روی به نظر میرسد که در شرایطی که در امریکا به اصطلاح خود امریکاییها با یک «اردک لنگ» (اتمام ریاست جمهوری بایدن) سر و کار داریم دیپلماسی منطقهای بایدن بیش از پیش شکست خورده به نظر میرسد و حتی تلاشهای بایدن به منظور برکناری نتانیاهو نیز ظرف دو سال گذشته نتوانسته است به نتایج دلخواه خود برسد.
در این شرایط به نظر میرسد که منطقه آماده انفجاری است که ممکن است کبریت آن را نتانیاهو روشن نماید، اما هیچ تضمینی نیست که انفجار بشکههای باروت به خارج از مرزهای اسراییل محدود بماند.