به گزارش سرویس سیاسی تابناک، در آستانه ۱۰۰ روزگی دولت جدید و گفتوگوی زنده دکتر پزشکیان رئیسجمهور با مردم از طریق تلویزیون، واکنشهای متفاوتی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت. مجری برنامه، المیرا شریفی مقدم، برخلاف رویه معمول، سوالاتی صریح و انتقادی مطرح کرد که به چالش کشیدن سیاستهای دولت جدید را در پی داشت. کاربران، اعم از طرفداران دولت جدید و حامیان دولت قبلی، انتقادات شدیدی را مطرح کردند. این انتقادات بیشتر به موضوعاتی، چون افزایش قیمت بنزین و اجرای قانون جدید حجاب مربوط میشد. منتقدان بهطور گسترده به سیاستهای دولت حمله کردند و این نقدها از هر دو طیف فکری و حزبی دیده میشد.
مجری برنامه با صراحت از موضوعاتی مانند دلیل ادامه فیلترینگ شبکههای اجتماعی و برنامه دولت برای افزایش قیمت بنزین و اجرای قانون جدید حجاب و عفاف پرسید. این سوالات باعث شد بخشی از کاربران فضای مجازی واکنش نشان دهند و حتی مقایسههایی بین عملکرد دولت فعلی و قبلی صورت گیرد.
تا اینجای کار، جریان انتقاد از دولت جدید در حال شکلگیری بود و تحلیلها نشان میداد که تیم رسانهای دولت باید بهسرعت برای کاهش فشار افکار عمومی اقدام کند. اما این واکنشها دیری نپایید که جهت آنها تغییر کرد و بهجای دولت جدید، انتقادات به سمت دولت قبلی معطوف شد. این تغییر ناگهانی در جریان افکار عمومی سوالی مهم را به ذهن متبادر کرد: آیا این تغییر جهت، نتیجهای تصادفی بود یا برنامهای هدفمند پشت آن قرار داشت؟
ویدیو جنجالی از نوه دولت پیشین
ویدیویی از نوه رئیسجمهور پیشین در فضای مجازی دستبهدست شد. در این ویدیو، کودک با هیجانی کودکانه توضیح میداد که توپی را که فیفا به رئیسجمهور قبلی داده بود، قصد دارد بفروشد و پول آن را به کودکان فلسطین در غزه اهدا کند. این ویدیو به سرعت توجه کاربران را جلب کرد؛ اما واکنشها برخلاف انتظار به موضوع انساندوستانه ویدیو محدود نشد.
انتشار این ویدیو، واکنشهای گستردهای به همراه داشت. کاربران از زاویه دیگری به موضوع نگاه کردند و توپ را نه بهعنوان هدیهای شخصی بلکه بهعنوان یکی از اموال ریاستجمهوری قلمداد کردند. این اتفاق باعث شد که بهجای ادامه انتقادها از دولت جدید، بسیاری از کاربران به عملکرد دولت پیشین بپردازند.
هرچند که اساسا یک توپ فوتبال عملا هدیه ای مصرفی و کم ارزش محسوب می شود که در عرف هدایای دریافتی رئیس جمهور و مقامات اصولا به حساب نمی آید.
نقش تیم رسانهای دولتها
واقعیت این است که در دنیای امروز، رسانهها نقش اساسی در جهتدهی به افکار عمومی دارند. دولتها و تیمهای رسانهای آنها همواره در تلاشاند تا با مدیریت درست اطلاعات، از حجم انتقادات بکاهند یا حتی جهت آن را تغییر دهند. در این مورد خاص، تیم رسانهای دولت پزشکیان نهتنها موفق شد فشارهای وارده را کاهش دهد، بلکه با استفاده از پاس گل رسانهای دولت قبلی، توجه افکار عمومی را به دولت پیشین معطوف کرد.
از طرفی، این ویدیو که از سوی تیم رسانهای دولت قبلی منتشر شد و بهگونهای ظاهر شد که نمیتوان آن را اقدامی از طرف دولت جدید برای کاهش فشارها دانست. انتشار این محتوا باعث شد تمرکز انتقادات از دولت جدید به سمت دولت قبلی تغییر کند. با این حال، این سوال اساسی باقی میماند: آیا انتشار این ویدیو صرفاً یک اتفاق تصادفی بود؟ این ماجرا بهخوبی نشان میدهد که رسانه چگونه میتواند به سود یا زیان یک دولت عمل کند. اگر انتشار ویدیوی نوه رئیسجمهور پیشین واقعاً بخشی از یک برنامه رسانهای دولت قبل بوده باشد، و یا این اتفاق کاملاً تصادفی بوده باشد، باز هم به اهمیت نقش رسانهها و مدیریت آنها در هدایت افکار عمومی و عملکرد رسانهای دولت قبل اشاره دارد.
در آستانه ۱۰۰ روزگی دولت، مسائلی، چون فیلترینگ شبکههای اجتماعی، گشت ارشاد، قانون حجاب و افزایش قیمت بنزین که از وعدهها و چالشهای مطرحشده در زمان تبلیغات انتخاباتی بودند، همچنان به قوت خود باقی هستند. دولت جدید صراحتاً اعلام کرده است که قیمت بنزین افزایش پیدا خواهد کرد و قانون حجاب و عفاف بهصورت رسمی ابلاغ شده است. همچنین تغییر قابل توجهی در سیاست فیلترینگ شبکههای اجتماعی رخ نداده است.
اما انتقادات به دکتر پزشکیان و ماجرای ویدئو نوه رئیسجمهور پیشین، فراتر از یک بحث سیاسی یا رسانهای است؛ این اتفاق بار دیگر نشان داد که در عصر دیجیتال، اطلاعات چگونه میتواند در کوتاهترین زمان ممکن، جایگاه دولتها را تغییر دهند و رسانهها، چه در دست دولتها و چه در اختیار مخالفان آنها، ابزاری قدرتمند برای تغییر مسیر انتقادها و حتی بازنویسی روایتهای موجود هستند و حتی اولویتبندی موضوعات را تغییر دهد.