سوریه فقط یک پایگاه نظامی برای روسیه نیست بلکه سنگ بنایی برای داشتن موقعیت قدرت بزرگ است.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «نیکول گراجوسکی» در مقالهای که در سایت تحلیلی آتلانتیک منتشر شد نوشت: نیروهای شورشی (تروریستی) روز شنبه به حلب حمله کردند و مرکز شهر را در یک حمله برق آسا سه روزه به تصرف خود درآوردند که به نظر میرسید کاهش تسلط مسکو بر سوریه را نشان میدهد. اما تعهد روسیه به سوریه عملاً تزلزل نکرده و روسیه واقعاً منحرف نشده است.
پیشروی شورشیان سوریه به رهبری گروه حیات تحریر الشام (HTS)، نشان دهنده تنزل توجه روسیه نیست. روسیه نه تنها به خروج از سوریه فکر نمیکند، بلکه به نظر میرسد آماده است تا سرمایه گذاری خود را در آنجا دو برابر کند، حتی اگر مجبور باشد برای این کار به نیروهای مورد حمایت ایران و همکاری قدرتهای منطقهای تکیه کند.
سوریه برای مسکو مهم است، زیرا مداخله در آنجا در سال ۲۰۱۵ به پوتین اجازه داد تا روایت افول روسیه را که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمده بود، تغییر دهد.
روسیه دیگر کشوری نخواهد بود که «باراک اوباما» آن را به عنوان یک قدرت منطقهای رو به زوال رد میکرد - بلکه حامی حکومت اسد بوده و به این ترتیب، کتاب نفوذ در خاورمیانه را بازنویسی میکند.
مداخلات شرق تحت رهبری آمریکا، مانند حمله به عراق و کارزار ناتو در لیبی این دولتها را متلاشی نموده و هرج و مرج ایجاد کرد. مداخله روسیه نتیجه معکوس خواهد داشت و حاکمیت و نظم منطقهای سوریه را حفظ خواهد کرد.
برای درک موقعیت نظامی روسیه در سوریه، باید گفت زمانی که مسکو برای اولین بار در سپتامبر ۲۰۱۵ در آنجا مداخله کرد، این کار را با ردپایی شگفتآور و برنامهای بلندمدت برای مدرنسازی و تقویت ارتش سوریه انجام داد. مسکو تنها ۲۵۰۰ تا ۴۵۰۰ پرسنل را به سوریه اعزام کرد که بر نیروی هوایی، پدافند هوایی و نیروهای ویژه تمرکز داشتند، در حالی که برای تامین نیروی زمینی به ایران و نیروهای نیابتی آن متکی بود.
نیروی هوایی روسیه که از پایگاه هوایی حمیمیم اقدام میکرد، از عملیات زمینی پشتیبانی میکرد. بمب افکنهای دوربرد در روسیه به همراه موشکهای کروز ناوهای جنگی روسیه در دریای مدیترانه، مواضعی را در عمق سوریه هدف قرار دادند. مسکو همچنین سیستمهای دفاع هوایی پیشرفته از جمله S-۴۰۰s، S-۳۰۰s را همراه با قابلیتهای جنگ الکترونیکی ارائه کرد.
مسکو تعدادی یگانهای عملیات ویژه، پلیس نظامی، مستشاران و تیمهای توپخانه را به سوریه فرستاد. اما برای بازپس گیری قلمرو از شورشیان، تقریباً به طور کامل به شبکهای از نیروهای تحت حمایت ایران، از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یگانهای حشد الشعبی عراق، فاطمیون افغان، زینبیون پاکستان و حزب الله متکی بود.
در نهایت کرملین به دنبال آن بود که ارتش عربی سوریه (SAA) را به یک نیروی جنگی حرفهای تبدیل کند که بتواند به طور مستقل امنیت حکومت اسد را تامین کند و بنابراین منابع را برای نوسازی ساختارهای فرماندهی ارتش عربی سوریه، بهبود هماهنگی میدان نبرد و تجهیز واحدها به تسلیحات پیشرفته روسی اختصاص داد.
به نظر میرسد رویکرد روسیه در خصوص سوریه پایدار باشد، زیرا در سال ۲۰۲۲ با آغاز جنگ اوکراین حضور نظامی خود در سوریه را تنظیم کرد. مسکو تعدادی هواپیما و یک سامانه پدافند هوایی اس-۳۰۰ را در اوکراین مستقر کرد، اما پایگاه هوایی حمیمیم همچنان فعال بود. مهمتر از آن، کرملین حضور حداقلی خود را در زمین کاهش داد و بیشتر از قبل به نیروهای تحت حمایت ایران تکیه کرد و برخی از پستهای فرماندهی خود را به آنها منتقل کرد.
هنگامی که گروه تحریر الشام برای اولین بار به حلب حمله کرد، سرعت و غافلگیری پیشروی، زمان مناسبی را برای مسکو برای هماهنگی با نیروهای زمینی یا سازماندهی پشتیبانی هوایی موثر در مقیاس مورد نیاز برای مقابله با چنین حمله بزرگی باقی نگذاشت.
با این حال این موضوع روسیه را از سوریه خارج نمیکند. این کشور قبلاً از سوریه برای بازسازی نفوذ خود در خاورمیانه استفاده کرده است و خود را به عنوان یک میانجی اساسی در میان ایران، ترکیه، کشورهای خلیج فارس، ایالات متحده و اسرائیل قرار داده است. مسکو همچنین قراردادهای اقتصادی را برای بازسازی سوریه تضمین کرده است.
مسکو احتمالاً به دنبال تقویت همکاری نظامی با ایران از جمله یافتن نقشی برای نیروهای عراقی در سوریه خواهد بود. گزارشها حاکی از آن است که این اتفاق در حال حاضر رخ داده است.
روسیه احتمالا سعی خواهد کرد با ترکیه که از برخی از گروههای شورشی (تروریستی) حمایت میکند، مذاکره کند. از روز شنبه، مسکو به طور نامشخصی از انتقاد از ترکیه به خاطر فعالیتهای شورشیان اجتناب کرده است. این امر نشان میدهد که روسیه در حال آمادهسازی یک ابتکار دیپلماتیک است – شاید ابتکاری که به روسیه اجازه میدهد تا حضور خود را در برخی از مناطق سوریه حفظ کند و در عین حال منافع ترکیه در شمال غرب را نیز رعایت کند.
اگر روسیه از نظر نظامی تضعیف نمیشد، به دنبال چنین ترتیبی نبود. شورشیان نسبت به سال ۲۰۱۵ بسیار مجهزتر و هماهنگتر هستند.
همانطور که جنگ در اوکراین برای روسیه تبعات زیادی داشته است، کرملین آن را جایگزین جاه طلبیهای خود در خاورمیانه نمیداند. به این دلیل که سوریه فقط یک پایگاه نظامی نیست. این کشور سنگ بنایی برای روسیه جهت داشتن موقعیت قدرت بزرگ است، موضوعی که میتواند گستره دیپلماتیک خود و مخالفت خود با مداخله گرایی غرب را نشان دهد.
این مهم توضیح میدهد که چرا روسیه به سرمایهگذاری در سوریه ادامه میدهد، حتی با وجود جنگی پرهزینه در اوکراین. مسکو ممکن است تاکتیکهای خود را اصلاح کند، اما رها کردن سوریه به معنای تسلیم چیزی بسیار باارزشتر از سرزمین است: موقعیت روسیه بهعنوان یک شریک ضروری در خاورمیانه.