متن گفتگوی تابناک با کامران غضنفری، نماینده تهران در مجلس و نویسنده کتاب جنجالی "راز قطعنامه" درباره مسائل روز کشور، مذاکره با آمریکا، سقوط بالگرد رئیسی،فیلترینگ، قانون جنجالی عفاف و حجاب و ... را از نظر می گذرانید:
آقای غضنفری! شما اخیرا صریحا اعلام کردید که آقای رئیسی توسط اسرائیل به شهادت رسیده. برای چنین ادعایی چه شواهدی و قرائنی دارید؟
شواهد و قرائن مختلفی طی این چند ماه اخیر در فضای رسانهای کشور مطرح شده است، کارشناسان مختلف صحبت کردهاند، مصاحبه کردهاند، و مطالبی منتشر کردهاند که نشان میدهد این ماجرا به احتمال زیاد یک جنگ الکترونیک یا جنگ سایبری بوده است. به نظر میرسد دستگاههای هلیکوپتر از کار افتاده و همین باعث سقوط آن شده است. همچنین گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه قرار نبود افتتاح پروژه در منطقه مرزی ایران و آذربایجان توسط رئیسجمهور انجام شود و قرار بود در سطح پایینتری، مثلاً در حد وزیر یا معاون وزیر، انجام شود. اما آقای الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، اصرار کرده بود که حتماً شخص آقای رئیسی در این مراسم حضور داشته باشند. این رفتار کاملا جای شک و ظن دارد.چرا الهام علیاف، که متحد و همدست اسرائیل و همدست آمریکا است، اصرار میکند که حتماً باید خود آقای رئیسی در این مراسم حضور داشته باشند؟ این کاملا مشکوک است. این سؤال جای تأمل دارد.
چرا باید ایشان را به ناحیهی مرزی ایران و آذربایجان بکشانند، ناحیهای که از سالهای قبل مطرح شده که صهیونیستها چندین پایگاه اطلاعاتی راداری و جنگ الکترونیک در آن ناحیهی مرزی مستقر و علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند. این مسئله از همان ابتدا جای شک و تردید داشت. همچنین، سفر هوایی به این منطقه نیز مخاطرهآمیز بود.
مسئله دیگر این است که وقتی ایران با امکانات محدود توانسته روی پیشرفتهترین پهپادهای جاسوسی آمریکا، مانند RQ-170، جنگ الکترونیک ایجاد کرده و آن را از کنترل خارج کند و روی زمین بنشاند، آیا آمریکا نمیتواند همین کار را روی هلیکوپتری که ساخت خودش است انجام دهد؟ تجهیزات ناوبری و ارتباطی این هلیکوپتر نیز ساخت آمریکاست. آیا نمیتوان تصور کرد که دستگاههای ارتباطی هلیکوپتر را از کنترل خلبان خارج کرده و تحت کنترل خودشان قرار دهند؟ این امر کاملاً محتمل به نظر میرسد.
تمام اینها را کنار هم میگذاریم و به اضافهی دلایل و شواهد دیگر نشان دهندهی این است که این نقشه کاملا طراحی شده بوده است؛ و اینکه گفتند تودهی ابر متراکمی پیدا شد و باعث شد جلوی دید خلبان گرفته شود و به این دلیل با کوه برخورد کرد این حرفها کاملا کودکانه و مسخره است. این خلبان، فردی ماهر و باتجربه بوده که بارها مقامات را جابهجا کرده و همراه انها بوده است؛ و اینکه نتوانسته از میان یک توده ابر خارج شود و با کوه برخورد کرده، استدلالی بسیار ضعیف و غیرقابلقبول است. اگر این ادعا درست باشد، چرا هلیکوپترهای دیگر مشکلی پیدا نکردند؟ چرا این توده ابر فقط هلیکوپتر رئیسجمهور را تحت تأثیر قرار داده است؟
به نظر میرسد عدهای نمیخواهند اعلام کنند که این جنایت توسط آمریکا و اسرائیل، با همکاری رژیم الهام علیاف، انجام شده است. زیرا اگر این موضوع اعلام شود، مردم مطالبهی انتقام خواهند کرد و میگویند اینهایی که رئیس جمهور ما را به شهادت رساندهاند باید تاوان پس بدهند و برخی افراد محافظهکار تمایلی به ورود به این موضوع ندارند. چون مردم مطالبه میکنند دیگر! میگویند باید از آمریکا انقام بگیریم، از اسرائیل و از رژیم الهام علی اف انتقام بگیریم و بعضی فعلا صلاح نمیدانند که به این سمت و سو بروند. اما شواهد و قرائن بسیاری نشان میدهد که این ماجرا کاملا مشکوک است و نمیتواند یک حادثه عادی باشد.
آقای غضنفری تحلیل شما از وضعیت فعلی سوریه چیست و و دلایل سقوط بشار اسد با این سرعت چیست؟ آیا شما این اتفاق را پیشبینی میکردید؟
خب، همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند، این یک توطئه بزرگ بود. آمریکا و اسرائیل، با همراهی دولت ترکیه و در پشت صحنه برخی کشورهای مرتجع عربی، این نقشه را طراحی کردند و دولت اسد را به سمت سقوط کشاندند. آنها فشارهای اقتصادی شدیدی به دولت سوریه وارد کردند و راهحلهای اقتصادی ناصوابی را به این کشور پیشنهاد دادند. این شرایط زمینهساز سقوط دولت بشار اسد شد. فشارهای اقتصادی شدید بر دولت سوریه و راهحلهای ناکارآمد اقتصادی زمینهساز این بحران بوده است.
راهحلهایی که بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول ارائه میکردند، شامل قطع یارانهها برای مردم، آزادسازی قیمتها و اجرای سیاستهایی بود که متأسفانه به دولت جمهوری اسلامی ایران هم سالهای سال پیشنهاد کردند و همچنان پیشنهاد میکنند و بخشی از نابسامانیهای اقتصادی ما هم در داخل کشور ناشی از عمل کردن دولتها به دستورهای ناصواب بانک جهانی و بینالمللی پول هست. اما سوریها به این دستورات عمل کردند، و نتیجه اش افزایش شدید قیمتها، فشار شدید اقتصادی روی مردم و ناراضی کردن مردم از حکومت بود.
یکی دیگر از اشتباهات دولت سوریه، کاهش نقش نیروهای بسیج مردمی بود. سیزده چهارده سال قبل در زمانی که داعش حمله کرد و به نزدیکی دمشق رسید، شهید حاج قاسم سلیمانی و نیروی قدس سپاه پاسداران نقش کلیدی در سازماندهی نیروهای بسیج مردمی در سوریه ایفا کردند. این نیروها متشکل از جوانان مبارز سوری بودند که در قالب "دفاع وطنی" به مقابله با داعش پرداختند و موفق به عقبراندن آنها شدند. اما در سالهای اخیر، تحت تأثیر تحریک آمریکا، اسرائیل، ترکیه، امارات و عربستان، دولت بشار اسد نقش این نیروها را به حداقل رساند. حدود ۱۳۰ هزار نیروی بسیج مردمی به ۱۱ هزار نفر کاهش یافتند، آنهم بدون امکانات کافی. این اقدام اشتباه باعث شد نیروی عقیدتی و مقاوم مردمی از صحنه خارج شود و ارتش عادی سوریه بهتنهایی قادر به مقابله با تروریستها نباشد. این تصمیم بشار اسد ناشی از فریب وعدههای دشمنان سوریه بود. آنها وعده داده بودند که اگر ایران را از صحنهی سوریه کنار بگذارد، کمکهای مالی زیادی به سوریه خواهند کرد، کشور را بازسازی میکنند و اوضاع اقتصادی را بهبود میبخشند و انواع دیگری از این وعدههای خلاف واقع. متأسفانه برخی مقامات دولتی و فرماندهان نظامی سوریه نیز فریب این وعدههای دروغین را خوردند. وزمینه آماده شد تا مقاومتی در جلوی راه آنها نباشد و بتوانند به سادگی پیشروی کنند.
اخیراً تصاویر و کلیپهای وحشتناکی از زندانهایی که گفته میشود آزاد شدهاند، منتشر شده است. به نظر شما این تصاویر واقعی هستند؟
واقعاً مشخص نیست. بخشهایی از این تصاویر و کلیپها گفته شده که ساختگی هستند یا توسط سرویسهای خاصی تولید شدهاند. البته اسم زندانیان را هم منتشر میکنند. به هر حال، در هر کشوری ممکن است چنین مسائلی وجود داشته باشد.
اما بدترین نوع زندانها، آنهایی هستند که توسط آمریکاییها اداره میشوند، مثل گوانتانامو و ابوغریب. شکنجه در این زندانها یک کار عادی محسوب میشد. همینطور انگلیسیها، فرانسویها و آلمانیها هم سابقه مشابهی دارند. برای مثال، فرانسه بیش از یک میلیون نفر را در الجزایر قتلعام کرد. حتی موزهای دارند که در آن جمجمه افرادی که در این جنایتها سرشان را بریدهاند، نگهداری میکنند. این غربِ به ظاهر متمدن، چنین جنایتکارانی را در تاریخ خود دارد. آنها همیشه دستشان به خون مردم کشورهای دیگر آلوده بوده است. با این حال، اگر در کشوری مثل سوریه موردی پیدا کنند، آن را بزرگنمایی میکنند و از آن بهرهبرداری تبلیغاتی میکنند. اما جنایات خودشان را نادیده میگیرند. برای مثال، بیش از یک سال است که هزاران زن، مرد و کودک فلسطینی توسط اسرائیلِ جنایتکار قتلعام میشوند، اما هیچ صدایی از مقامات آمریکا، انگلیس یا فرانسه برای محکوم کردن این جنایات بلند نمیشود. آنها کودکان چند روزه و چند ماهه را با بمب و موشک به خاک و خون میکشند، اما حتی یک خبرنگار یا فیلمبردارشان به اردوگاههای آوارگان فلسطینی و لبنانی سر نمیزند. حالا تلاش میکنند در سوریه زندانی پیدا کنند و فیلم و خبر بسازند که بگویند ما در این زندانها تحت شکنجه بودهایم. حتی اگر چنین چیزی درست باشد، آن کجا و این قتلعامهای بیرحمانه کجا؟
نظر شما درباره مذاکره ایران با آمریکا چیست؟ آیا با مذاکره موافقید یا مخالف؟
مذاکره درباره چه موضوعی؟ مگر جمهوری اسلامی در این چند دهه گذشته از این مذاکره با آمریکا به هدفی رسیده به دستاوردی رسیده که اکنون بخواهد آن را ادامه دهد؟ چند ده سال است برخی از مقامات دولتهای مختلف از دولت آقای هاشمی بگیرید تا دولت خاتمی و دولت احمدی نژاد و دولت روحانی و تا الان دولت پزشکیان، مذاکرات مختلفی با آمریکاییها داشتند، مگه ذرهای، سر سوزنی به نفع ایران نتیجه حاصل شده که الان هم از این به بعد داشته باشد؟ خود آقای پزشکیان ماه قبل آمد و علنی اعتراف کرد و گفت ما فریب وعده آتش بس آمریکاییها را خوردیم. آنها واسطه فرستادند و گفتند بیایید بنشینیم و مذاکره کنیم. ما داریم اسرائیل را متقاعد میکنیم که آتشبس را بپذیرد و شما به اسرائیل حمله نکنید، عملیات نظامی انجام ندهید تا ما این کار را انجام بدهیم. خب نتیجهی این مذاکرات پشت پردهای که انجام دادند این شد که آقای پزشکیان بگوید که ما فریب آمریکاییها را خوردیم. آنها وعده خلاف واقع به ما دادند و کلاً تا الان هم هیچ دستاورد مثبتی از این مذاکرات با آمریکا نداشتیم. آقای حسن روحانی ۸ سال با آمریکاییها مذاکره کرد. به کجا رسید؟ نتوانست حتی یک تحریم را قطع کند، نه تنها نتوانست لغو کند که دهها تحریم جدید هم به تحریمهای قبلی اضافه شدند.
آقای ظریف از صبح که از خواب بیدار میشدند تا شب که دوباره به خواب بروند مشغول مذاکره با وزیر خارجهی آمریکا و مقامات آمریکایی بود. یک قدم توانست به نفع ایران بردارد و دستاوردی داشته باشد؟ و به آنجا رسید که خودش گفت ما نمیتوانیم یک حساب بانکی هم در خارج باز بکنیم. این شد نتیجهی دستاورد چند سال مذاکره با دولت آمریکا. خب ما از مذاکره با آمریکا جز ضرر و زیان و خسارت چیزی دیدیم که الان دوباره برویم به سمت مذاکره؟ البته وسواسان خناس در این چند ماه آقای پزشکیان رابرای مذاکره تحریک میکنند که در مذاکرهی مستقیم با آمریکا همه مشکلاتمان حل میشود. همان دروغهایی که را که به دولتهای قبل تحویل میدادند را به ایشان هم تحویل میدهند، که اگر ایشان این راه ناصواب را بخواهند در پیش بگیرند سرش به سنگ خواهد خورد و هیچ دستاوردی هم جز پشیمانی نخواهد داشت.
شما به آقای ظریف اشاره کردید، با این اوصافی که گفتید یعنی شما معتقدید که ایشان جاسوس است؟!
در سال ۱۳۹۲، زمانی که آقای ظریف برای تصدی وزارت امور خارجه معرفی شد، در مجلس از ایشان سؤال شد که چرا شماره تلفن مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در دفترچه تلفن شما وجود دارد؟ ایشان پاسخ دادند که این شمارهها مربوط به زمانی است که این افراد عضو کنگره آمریکا بودند و ما در آمریکا با آنها ارتباط داشتیم. یعنی توجیه کرد که اینها قبلاً در کنگرهی آمریکا بودند و ما از آن موقع با اینها ارتباط داشتیم، یعنی به همین سادگی این توجیه را بپذیریم ؟
همچنین، آقای ظریف در کتاب خاطرات خود ذکر کردهاند که در سال ۱۳۵۸ برای همسرشان یکروزه از سفارت آمریکا در دانمارک ویزا گرفتهاند. معنای این چیست؟ این مسئله جای سؤال دارد. آمریکا به هیچکس، حتی به رؤسای جمهور، یکروزه ویزا نمیدهد. پس چگونه چنین اقدامی برای همسر آقای ظریف انجام شده است؟ تمام اینها علامت سوالهای بزرگی ست.
این تنها یکی از موارد سؤالبرانگیز در کارنامه ایشان است که تاکنون پاسخی قانعکننده برای آن ارائه نشده است. من مقالهای را ۱۰ سال پیش در مورد ایشان منتشر کردم که در همان زمان در فضای رسانهای انتشار یافت. در آن مقاله، مطالب متعددی را که بخش قابلتوجهی از آنها از کتاب خاطرات خود ایشان بود، مطرح کردم. با اینحال، ایشان کوچکترین عکسالعملی نشان نداد و حتی به روی خود هم نیاورد که چنین مقالهای منتشر شده یا چنین سؤالاتی مطرح شده است. اگر علاقهمند هستید، میتوانید به آن مقاله مراجعه کنید و مطالعهاش کنید.
همچنین، من در سال ۹۴ کتابی منتشر کردم به نام "پرونده هستهای و ابعاد پیدا و پنهان آن. " در آن کتاب هم مطالب مفصلی درباره آقای محمدجواد ظریف آوردهام. اگر به آن کتاب مراجعه کنید، اطلاعات زیادی در مورد ایشان پیدا خواهید کرد.
به نظر شما آیا آقای حسن روحانی ممکن است دوباره وارد صحنه سیاسی کشور بشود؟
ایشان عملاً در تیم آقای پزشکیان حضور دارد. در زمان مبارزات انتخاباتی آقای پزشکیان نیز بارها گفته شد که او قصد دارد دولت سوم حسن روحانی را تشکیل دهد. البته آقای پزشکیان این موضوع را انکار میکرد و میگفت که چنین هدفی ندارد، اما در عمل دیدیم که بسیاری از چهرههای نزدیک به دولت آقای روحانی را به کار گرفته است. بهعنوان مثال، برخی از آنها بهعنوان وزیر، معاون رئیسجمهور یا مشاور به دولت آقای پزشکیان اضافه شدهاند. این ارتباطها کاملاً واضح است.
اخیراً شایعاتی مبنی بر استعفای آقای پزشکیان منتشر شده است. آیا شما فکر میکنید این اتفاق رخ دهد؟
نمیدانم. این موضوع را باید از خود ایشان بپرسید. البته آقای پزشکیان در ماههای گذشته و در مصاحبههای مختلف گفته بود که اگر ببیند نمیتواند کاری انجام دهد یا از دستش کاری برنمیآید، استعفا میدهد و کنار میرود.
نظر شما درباره لایحه عفاف و حجاب چیست؟
این لایحه حاصل هزاران ساعت کار کارشناسی در ابعاد مختلف بوده و در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است. شورای نگهبان نیز آن را تأیید کرده و اکنون باید به دولت ابلاغ و اجرا شود. این قانون از مطالبات رهبر نظام نیز بوده است. ایشان خواستار مقابله با مظاهر بیحجابی و کشف حجاب هستند که هم خلاف شرع است و هم خلاف قانون. با اجرای این قانون، به نظر میرسد بخش قابلتوجهی از ناهنجاریها کاهش یابد، البته بهجز عدهای قلیل که ممکن است عمداً یا از سر عناد، قانون را رعایت نکنند. تکلیف این افراد مشخص خواهد بود.
نظر شما درباره فیلترینگ چیست؟ آیا به نظر شما وضعیت فعلی فیلترینگ قابل تداوم است؟
فیلترینگ به خودی خود نه مثبت است و نه منفی. موضوع اصلی قانونمند شدن فضای مجازی است. در تمام کشورهای دنیا، قوانین و ضوابط مشخصی برای فضای مجازی وجود دارد. هیچ کشوری اجازه نمیدهد هر پیامرسان یا شبکه اجتماعی بدون هیچ ضابطهای فعالیت کند. در خود آمریکا هم دیدیم که چگونه با تیکتاک برخورد کردند. مسئولان این شرکت را در کنگره به پاسخگویی درباره تکتک محتواهای منتشرشده و تطابق آنها با قوانین آمریکا وادار کردند. این نشان میدهد که حتی در کشورهای غربی نیز فضای مجازی کاملاً قانونمند است.
متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران، دولتهای مختلف تاکنون به سمت تدوین قوانین مشخص در این زمینه نرفتهاند. اگر پیامرسانهای خارجی مثل تلگرام، اینستاگرام و واتساپ میخواهند در ایران فعالیت کنند، باید قوانین و مقررات جمهوری اسلامی را بپذیرند. اجازه فعالیت بدون ضابطه و انتشار هر نوع محتوایی نه منطقی است و نه پذیرفتنی. موضوع این است که مجلس شورای اسلامی باید قانونی برای قانونمند کردن و ضابطهمند کردن فعالیت در فضای مجازی تصویب کند. هیچکس نمیگوید فضای مجازی باید تعطیل شود یا دسترسی به آن قطع گردد. بلکه باید این فضا از هرجومرج و بینظمی خارج شود.
شما شخصاً از اینترنت بدون فیلتر استفاده میکنید یا از اینترنت عادی که در دسترس مردم است؟
من از همین اینترنت عادی استفاده میکنم و عمده فعالیتهایم در پیامرسان داخلی "ایتا" انجام میشود؛ و تقریباً بخش عمدهی فعالیتهای بنده جز در موارد محدودی که به چیزهای دیگری مراجعه میکنم در ایتا انجام میشود. بخش عمدهای از کار من هم با پیامرسانهای داخلی انجام میشود.
به عنوان آخرین سؤال میخواستم نظرتان را درباره احتمال حمله به تأسیسات هستهای ایران بپرسم. آیا فکر میکنید صهیونیستها چنین اقدامی انجام دهند؟
آنها بهتنهایی جرأت چنین گستاخی و جسارتی را ندارند. اگر بخواهند چنین کاری کنند، قطعاً با پشتیبانی آمریکا و متحدانشان این اقدام را انجام خواهند داد.برای مثال، عملیاتی که در پنج آبان علیه ایران انجام شد، بهتنهایی از سوی اسرائیل نبود. آمریکاییها، پیمان ناتو و حتی برخی کشورهای مرتجع عربی در پشت صحنه با آنها هماهنگ بودند. اگر بخواهند دوباره چنین حماقتی کنند، انشاءالله جمهوری اسلامی ایران پاسخ قاطع و تاریخی به آنها خواهد داد. پاسخی که برای همیشه از کرده خود پشیمان شوند.
گفتگو:افسانه کیهان فر