اگر به هر حال تصمیم به جدایی از همسر خود گرفته اید و دارای فرزند هستید باید مراقب باشید این تصمیمتان قربانی بیشتری نگیرد.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، طلاق امروزه در جامعه به یک بحران بزرگ تبدیل شده است. گاه مشکلات اقتصادی عاملی میشود بر جدایی زوج ها گاه اختلافات فرهنگی دو نفر و گاه عواملی دیگر. اما مشکل هرچه که باشد، در این میان اگر حواستان نباشد، فرزندانتان آسیب جدی می بینند.
چه بخواهید چه نه، چه با تفکر سنتی به موضوع نگاه کنید چه با تفکری متفاوت، باید بپذیرید که طلاق یک تغییر بزرگ برای همه اعضای خانواده است. تغییری که می تواند آسیب های جدی به لحاظ روحی برای تک تک افراد خانواده داشته باشد.
در این میان اگر صاحب فرزند هستید باید بیشتر مراقب باشید تا آسیب های ناشی از جدایی را در آنها به حداقل برسانید.
کودکان در سنین مختلف احساسات متفاوتی دارند و اگر بخصوص در سنین پایین از آنها غافل شوید ممکن است آسیب های جدی ببینند.
در این خصوص یک روان درمانگر و یک متخصص در زمینه طلاق در گفتگو با ایندیپندنت توضیح میدهند که والدین چگونه میتوانند به بهترین شکل جدایی خود را به کودکان در هر گروه سنی توضیح دهند تا حس اطمینان و امنیت را به آنها داده و آسیب این تغییر را به حداقل برسانند.
آلیسیا ایتون روان درمانگر از هارلی استریت در این خصوص می گوید که باید توضیحاتی شفاف و متناسب با سن کودک ارائه دهید و در عین حال حس امنیت، محبت و اطمینان خاطر را به آنها منتقل کنید.»
طلاق جهان کوذکانتان رو به هم می ریزد
همچنین سلیا کونراد، متخصص طلاق و جدایی، تأکید میکند که تأثیر طلاق بر کودکان را نمیتوان دستکم گرفت، زیرا هر چیزی که یک کودک با آن آشناست ممکن است بهطور ناگهانی تغییر کند. این موضوع میتواند بهشدت بر حس امنیت آنها تأثیر بگذارد و موجب اضطراب و ناراحتی شود. همیشه بهتر است در صورت امکان این موضوع را بهصورت مشترک به کودکان بگویید و بهوضوح توضیح دهید که صرفنظر از هر اتفاقی، آنها دوستداشتنی هستند، مهم نیست که چند ساله باشند. همچنین مهم است که به کودکان گفته شود این جدایی تقصیر آنها نیست.
والدین باید درباره چگونگی، زمان و مکان گفتن این موضوع به کودکان و آنچه به آنها گفته میشود فکر کنند و اطمینان حاصل کنند که این کار به شیوهای متناسب با سن آنها انجام میشود.
اما چگونه این موضوع را با کودکان با توجه به سن آنها مطرح کنیم؟
پیش از شروع مدرسه (سنین سه تا پنج سال)
«آلیسیا ایتون»، نویسنده کتاب «کمکهای اولیه برای ذهن کودک شما» توصیه می کند که کودکان این سن در لحظه زندگی میکنند و ممکن است تصویر کامل طلاق را درک نکنند، بنابراین بهتر است بر آنچه برای آنها مهمترین است، مانند محبت و روالهای روزانه تمرکز کنید.
او میگوید از زبان ساده و واضح استفاده کنید، مانند: بابا و مامان میخواهند در خانههای متفاوت زندگی کنند، اما هر دو شما را خیلی دوست داریم. این هرگز تغییر نخواهد کرد.
کونراد نیز اشاره میکند که یک کودک دو یا سهساله ممکن است نتواند احساسات خود را مانند یک کودک بزرگتر بیان کند، بنابراین مهم است که به هر گونه تغییر در رفتار ویا الگوهای خواب او توجه شود.
او میگوید: «برای این گروه سنی بیشتر باید به کودکان اطمینان داد، به سؤالات سادهای که ممکن است درباره نبودن پدر و مادر بپرسند، پاسخ داد و اطمینان حاصل کرد که کودکان احساس حمایت و محبت میکنند.» البته این بستگی به شخص کودک دارد و هیچ رویکردی برای همه مناسب نیست.
سالهای ابتدایی دبستان (سنین شش تا هشت سال)
«آلیسیا ایتون» میگوید: در این سن، کودکان شروع به توجه و درک احساسات میکنند اما ممکن است در بیان احساسات خود مشکل داشته باشند. آنها ممکن است نگران شوند که کاری اشتباه انجام دادهاند. باید مهربان ولی صادق باشید.
او پیشنهاد میکند که والدین بهتر است برای کودکان در این سن اینگونه بگویند: بابا و مامان تصمیم گرفتهاند که دیگر نمیتوانیم با هم زندگی کنیم، اما هنوز خانواده شما هستیم و همیشه شما را دوست داریم.»
کونراد نیز بر این نکته تاکید می کند که کودکان در این گروه سنی نیاز دارند که در مورد تغییراتی مانند جابجایی خانه، تغییر مدرسه و مجبور شدن به پیدا کردن دوستان جدید اطمینان حاصل کنند، مهم است که آنها را تحت فشار قرار ندهید، بلکه باید زمانی که به اطلاعات نیاز دارند، آنچه را که باید بدانند به آنها بگویید.
سالهای آخر دبستان تا اوایل نوجوانی (سنین ۹ تا ۱۲ سال)
ایتون اظهار دارد کودکان بزرگتر قادر به درک وضعیت هستند، اما ممکن است از تغییرات بهطور عمیقی تحت تأثیر قرار گیرند. آنها ممکن است از این که این تغییر چه تأثیری بر زندگی و روالهای روزانه خود خواهد داشت، نگرانی داشته باشند. بنابراین باید جزئیات بیشتری را بهطور مثبت توضیح دهید: ما سعی کردیم اوضاع را درست کنیم، اما باور داریم که این بهترین راه برای خوشحالتر شدن همه ماست.
کونراد نیز اضافه میکند که چون کودکان در این سن بسیار آگاهتر هستند و متوجه آنچه بین والدینشان اتفاق میافتد میشوند، شروع به پرسیدن سؤالات مختلف میکنند. زیرا قادر به بیان و ابراز احساسات و خواستههای خود هستند و به توضیح بیشتر نیاز دارند تا بفهمند چه اتفاقی در حال وقوع است، در غیر این صورت این مسئله میتواند تأثیر منفی بر آنها داشته باشد.
نوجوانان (سنین ۱۳ تا ۱۸ سال)
آلیسیا ایتون میگوید که نوجوانان اغلب به نظر میرسد که از نظر عاطفی مقاوم هستند، اما هنوز هم به شدت از طلاق متاثر میشوند. آنها ممکن است نگران تأثیر طلاق بر آینده خود باشند یا روابط را با نگاهی بدبینانهتر ببینند.
به بلوغ در حال رشد آنها احترام بگذارید میتوانید بگویید: ما این تصمیم را گرفتهایم چون باور داریم که این بهترین راه برای خوشبختی همه است. ما اینجا هستیم تا از تو حمایت کنیم و هنوز یک خانواده هستیم.
کونراد نیز تأکید میکند که نوجوانان از اختلافها، موقعیتها و جوها بسیار آگاه هستند و ممکن است احساس گناه کنند، بهویژه اگر باور داشته باشند که منبع اختلافات والدین خود هستند.
با رسیدن به سنین نوجوانی، کودکان سوالات بیشتری خواهند داشت و نظرات خود را با صدای بلندتر بیان خواهند کرد، اما این دورهای از تغییرات است، بنابراین برای والدین مهم است که ثبات را حفظ کرده و تلاش کنند جبههای متحد را حفظ کنند.
هنگام گفتن این موضوع، مهم است که واضح بگویید هر دو والدین برای آنها حضور دارند و هرگونه نگرانی در مورد آینده را برطرف کنند.