گفتگوی جماران با محسن هاشمی رفسنجانی:

مردم روزبه‌روز فقیرتر می‌شوند/افراطیون هم فهمیده اند مشکل اصلی سوءمدیریت است/فعلا فقط برجام را داریم

به مناسبت هشتمین سالگرد ارتحال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، فرصتی دست داد تا با فرزند ایشان، محسن هاشمی رفسنجانی، گفت‌وگویی صریح و مفصل داشته باشیم. نام محسن هاشمی با پروژه‌های کلیدی توسعه‌ای، به‌ویژه راه‌اندازی خطوط مترو و مدیریت شورای شهر تهران، گره خورده است و همین سابقه وی، بستری را فراهم کرد تا در این مصاحبه به طیف گسترده‌ای از موضوعات بپردازیم. از مشکلات حمل‌ونقل عمومی تهران و بحران آلودگی هوا گرفته تا ضرورت تقویت زیرساخت‌ها، محسن هاشمی با شفافیت از چالش‌ها و فرصت‌های موجود سخن گفت.
کد خبر: ۱۲۸۲۱۸۳
|
۱۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۱ 07 January 2025
|
2451 بازدید
|
۲

آیت الله هاشمی رفسنجانی از یک روستازاده ساده به یکی از ارکان مبارزات سیاسی و دینی ایران تبدیل شد/مبارزه با افراط‌گری از استعمار و استکبار دشوارتر است

در بخش دیگری از این گفت‌و‌گو، با مرور آرمان‌های و عملکرد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در طول حیات خویش، به مفاهیم کلانی مانند «وفاق ملی» و نقش آن در عبور از بحران‌های امروز کشور پرداختیم. یکی از موضوعاتی که پایگاه خبری جماران به طور پیوسته دنبال می‌کند، معنا و مفهوم «وفاق ملی» است.

محسن هاشمی در این گفت‌و‌گو با نگاهی به تجربیات پدرش، بر لزوم تعامل میان نیرو‌های سیاسی و همفکری میان سران سه قوه تأکید کرد. او همچنین به نقد عملکرد دولت چهاردهم از آغاز تاکنون پرداخت و معتقد است که با بهره‌گیری از تجربیات گذشته و ایجاد همگرایی در تصمیم‌گیری‌ها می‌توان از شرایط دشوار اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی کنونی عبور کرد.

مشروح این گفت‌و‌گو در پی می‌آید:

امسال، هشتمین سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است؛ شخصیتی که نقش برجسته‌ای در تاریخ معاصر ایران داشتند. از آن زمان تاکنون، کشور شاهد تحولات بسیاری بوده است. به‌عنوان مثال، وضعیت معیشتی مردم یکی از موضوعاتی است که تغییرات چشمگیری را تجربه کرده؛ از جمله قیمت دلار که از حدود ۱۹۰۰ تومان در دی‌ماه ۹۵ به رقمی نزدیک به ۲۰ برابر رسیده است. با توجه به این تحولات، به نظر شما جایگاه اندیشه‌ها و عملکرد آیت‌الله هاشمی در شرایط امروز کشور چگونه قابل ارزیابی است؟

صحبت درباره شخصیت چندبعدی مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کمی دشوار است. هرچند که من فرزند ایشان هستم، اما پرداختن به این موضوع حساس و تا حدی چالش‌برانگیز است، مخصوصاً باتوجه‌به شرایط فعلی کشور و تهدید‌هایی که ایران با آنها روبه‌رو است. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مقاطع مختلف زندگی‌شان وظایف خود را به‌خوبی انجام دادند. ایشان که یک روستازاده بودند، در ۱۴ سالگی به قم آمدند و با جدیت به تحصیل علوم دینی پرداختند. ایشان به حدی تلاش کردند که آیت‌الله‌العظمی بروجردی به ایشان جایزه‌ای اعطا کردند. رابطه صمیمانه‌ای که ایشان با امام خمینی داشتند، باعث شد اعتماد امام را جلب کنند و در دوران جوانی برای مرجعیت ایشان تلاش نمایند.

ایشان با دوستان و یارانشان «مکتب تشیع» را پایه‌گذاری کردند و مجله‌ای با همین نام منتشر کردند که در سراسر کشور توزیع می‌شد. در آن زمان هیچ یارانه‌ای برای چنین فعالیت‌هایی وجود نداشت و هزینه‌ها با همان مدیریت اقتصادی تأمین می‌شد. ایشان بعد‌ها وارد مسائل سیاسی شدند و کتاب‌هایی نظیر «سرگذشت فلسطین» و «امیرکبیر» را به رشته تحریر درآوردند. مبارزاتشان علیه استعمار و استکبار باعث شد که هفت بار به زندان بیفتند و در مجموع بیش از پنج سال از عمر خود را در زندان سپری کنند.

پس از پیروزی انقلاب، ایشان با مسائلی مانند افراط‌وتفریط مواجه شدند. ایشان همیشه معتقد بودند که اگر بتوان بر استعمار و استکبار غلبه کرد، می‌توان کشور را به رفاه و آرمان‌های مطلوب رساند. اینجاست که مکتب اعتدال را مطرح می‌کند و در یک سخنرانی می‌گوید که من بعد از انقلاب فهمیدم مبارزه با افراط سخت‌تر از مبارزه با استکبار و استعمار است. اینجاست که ایشان از جهات مختلف مورد هجوم قرار می‌گیرد، چرا که با افراط‌گری مبارزه می‌کند. یعنی ضمن اینکه می‌خواهد کشور ساخته شود و توسعه یابد و معیشت مردم فراهم شود، مجبور است که با افراط‌گری همواره مبارزه کند. این افراطیون هم دست از پا نمی‌شناسند و با ایشان مبارزه می‌کنند، چراکه حضورشان در گرو همین افراط‌گری است. اگر کشور در وضعیت افراط قرار نگیرد، آنها اصلاً جایگاهی ندارند.

از این جهت می‌توان گفت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی صدمات زیادی بعد از انقلاب می‌بیند. قبل از انقلاب شکنجه می‌شود و به وظایفش عمل می‌کند، ولی بعد از انقلاب دچار این افراطیون می‌شود که همان‌طور که گفتم این را سخت‌تر می‌داند.

با این حال، باز هم دست از پا نمی‌شناسد و ادامه می‌دهد. به صورتی که در این اواخر عمرش، در ده سال آخر عمرش به‌صورت جدی وارد معرکه می‌شود و اثرگذاری‌اش بعد از سال ۱۳۸۸ و سپس در سال ۱۳۹۲ که خودش وارد میدان انتخابات می‌شود، مشخص است. همه توقع داشتند که ایشان اعتراض کند یا کنار بکشد، اما ایشان برعکس عمل می‌کند و برای مبارزه با افراط در میدان می‌ماند. با کمک هم‌فکرانش تلاش می‌کند نظراتش را از طریق انتخابات پیش ببرد. این تنها راهی است که ما باید امیدوار باشیم از طریق آن، نظرات اعتدالی در جامعه جاری و ساری شود تا کشور پیشرفت کند. ایشان با شجاعت در این مسیر حرکت می‌کند.

در یک مقطع دیگر، ایشان بعد از جنگ، بحث تصویب قطعنامه ۵۹۸ را با جدیت دنبال می‌کند. همه دچار مشکل بودند و نمی‌دانستند با این جنگ چه باید کنند. اما ایشان با شجاعت وارد میدان می‌شود. با حمایت امام خمینی و همراهی یارانشان، از جمله مقام معظم رهبری، جنگ را به پایان می‌رسانند. 

همان‌طور که گفتم، ایشان ذهن آماده‌ای برای توسعه کشور داشت. بعد از جنگ، با نظر امام خمینی وارد نوشتن اولین برنامه پنج‌ساله کشور می‌شود. این برنامه همان زمان قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد و پیش از آنکه ایشان رئیس‌جمهور شود، تدوین آن شروع شده بود؛  اما امروز تنها برجام را داریم.

همان‌طور که گفتم، ایشان ذهن آماده‌ای برای توسعه کشور داشت. بعد از جنگ، با نظر امام خمینی وارد نوشتن اولین برنامه پنج‌ساله کشور می‌شود. این برنامه همان زمان قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد و پیش از آنکه ایشان رئیس‌جمهور شود، تدوین آن شروع شده بود. زیربنا‌های کشور که امروز داریم، اگر نبود، کشور دچار بحران می‌شد. این زیربنا‌ها در همان دوران شکل گرفت. آن زمان ایران از قطعنامه ۵۹۸ برای تعامل با جهان استفاده کرد، اما امروز تنها برجام را داریم.

بزرگان کشور از جمله آقای خاتمی و آقای روحانی نباید کنار بکشند و باید برای عبور از تحریم‌ها و حل مشکلات اقتصادی، همراه شوند؛  برجام می‌تواند برای کشور ارزشمند باشد و بر همین اساس، مشکلاتمان را با دنیا حل کنیم. هنوز برجام به حالت «اسنپ بک» بازنگشته و به شورای امنیت برنگشته است. شورای امنیت تحریم‌ها را برداشته و فقط تحریم‌های یک‌طرفه آمریکا باقی‌مانده است. اگر از این روش استفاده کنیم و مسائل را از طریق مذاکره حل کنیم، دچار تحریم‌های شورای امنیت نخواهیم شد. از طرفی هم اگر تحریم‌های آمریکا برداشته شود، کشور می‌تواند مثل زمان جنگ دوباره گشایشی برای خودش ایجاد کند.

خب، اگر یادتان باشد ایشان هشدار دوم رو درست بعد از پایان جنگ، در اوج قدرت ایران در منطقه دادند و در آن زمان خواستند که ما تنش‌هایمان را با آمریکا حل کنیم. بحث‌هایی مطرح شد که حتی در شورای امنیت ملی هم تصویب شد که ما به سمت حل عزتمندانه تخاصممان با آمریکا برویم. اینجا تصمیم‌گیری شد که تنش‌ها کم شود، ولی متأسفانه این پیشنهاد بعد از ایشان به نتیجه نرسید و حتی در زمان خودش هم به نتیجه نرسید و باعث شد که این تخاصم همچنان باقی بماند. نتیجه‌اش این شد که هنوز ما دچار مشکلاتی از این جهت هستیم.


ایشان در حدود ۲۰ سال پیش یادم می‌آید که در آستانه اجرای پرونده ایران به شورای امنیت رفتند و تأکید داشتند که ما باید حقوق مسلم هسته‌ای کشور را حفظ کنیم در قالب ان پی تی که خودمان پذیرفته‌ایم، و طوری عمل کنیم که تحریم‌ها و خطرات بعدی دچار نشویم. البته این اتفاق نیفتاد و در دوران دولت آقای احمدی‌نژاد، نگاه باز افراطی‌گرانه به مذاکرات بود و قطعنامه‌ها پشت‌سرهم صادر می‌شد. نتیجه این شد که ایران دچار مشکلات زیادی شد.

سعی ایشان بر این بود که دوباره مانند زمان جنگ برجام را با کمک آقای روحانی و آقای ظریف که در آن زمان فعالیت جدی می‌کردند، به نتیجه برسانند که خوشبختانه به نتیجه رسید. در آن زمان وقتی کشور دچار مشکل شد، ایشان به میدان آمدند و با بزرگان دولت آن زمان صحبت کردند، دلداری دادند، قوت قلب بخشیدند و از آنها خواستند که برجام را امضا کنند. ایشان به طور مرتب در جلسات با این بزرگان تذکر می‌دادند که عقب‌نشینی نکنید، چرا که افراطیون آن موقع تلاش می‌کردند که این اتفاق نیفتد. ولی خوشبختانه برجام به نتیجه رسید.

با این‌حال، مسأله ترامپ کشور را دچار مشکل کرد. البته ترامپ هم قابل‌کنترل بود. آقای روحانی هم گفته‌اند که ما برنامه‌هایی برای کنترل ترامپ داشتیم، ولی به ایشان اجازه داده نشد. در اواخر دولت آقای روحانی، زمانی که آیت‌الله هاشمی فوت کرده بودند، این اتفاقات افتاد.

حالا امروز آیت‌الله هاشمی در میان ما نیست، ولی خوشبختانه نیرو‌های خوبی در کشور هستند که همچنان دلی در گرو آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دارند و راه ایشان را قبول دارند. این بزرگان باید به میدان بیایند و در کنار آقای پزشکیان قرار بگیرند. توقع از آقای روحانی، آقای خاتمی، آقای حاج سید حسن خمینی، آقای جهانگیری، آقای ناطق و دیگر بزرگان این است که کنار نکشند و به‌صورت جدی به میدان بیایند و کمک کنند تا آقای پزشکیان بتواند با عبور از تحریم‌ها، دوباره اقتصاد کشور را در شأن ملت ایران فعال کند و از این مشکلات معیشتی که مردم با آن درگیر هستند، عبور نماییم.

روایت‌های غیررسمی متعددی درباره تلاش‌های آیت‌الله هاشمی برای پیشبرد مذاکرات و حل مسائل دیپلماتیک وجود دارد. آیا این تلاش‌ها در خاطرات منتشرشده یا دست‌نوشته‌های باقی‌مانده از ایشان ذکر شده است؟

با دیدار‌های مرتب با آقای ظریف؛ می‌دانید که من بخشی از خاطرات ایشان را منتشر کردم که مربوط به سال ۹۴ است. اگر آن را بیاورید، می‌توانید آن را کنار این متن قرار دهید به‌عنوان یک سند جمعی. ایشان در آنجا می‌گوید که چند حرکت مهم انجام داده‌اند. یکی از این حرکت‌ها این است که نوشته‌اند که البته قرار است این خاطرات بعد از ۲۰ سال منتشر شود. ایشان به‌خاطر اهمیت موضوع این برگ از خاطرات خود را منتشر کرده‌اند، چون تا ۲۰ سال دیگر طول می‌کشید.

علاوه بر این، دست‌نوشته‌های دیگری از ایشان وجود دارد که مربوط به یادداشت‌های شخصی برای رهبری است. ایشان این نوشته‌ها را در اختیار رهبری گذاشته‌اند که خودشان باید تصمیم بگیرند که کدام‌یک از این یادداشت‌ها منتشر شود. متنی داشتم در مورد سیاست‌های داخلی و خارجی از سال ۸۶ و ۸۷ به بعد تا دم فوت ایشان که حدود صد و خرده‌ای صفحه بود. این کاری بود که ایشان انجام داده و در خاطراتشان ذکر کرده‌اند. در نهایت، جمع‌بندی ایشان از برجام این بود که ویژگی‌های بارزی که آقای هاشمی از خود به جا گذاشتند، مبارزه با افراط‌گری، آینده‌نگری و ناامید نشدن بود.

با توجه به سابقه آیت‌الله هاشمی در ایجاد وفاق ملی و گردهم‌آوردن جریان‌های سیاسی، در شرایط کنونی که ناامیدی در بطن جامعه وجود دارد و افراط‌گرایی بحران‌های جدی ایجاد کرده است، آیا می‌توان از ایده‌های او برای عبور از این چالش‌ها استفاده کرد؟ آیا راهکار‌های آیت‌الله هاشمی همچنان در وضعیت امروز کشور پاسخگو هستند، یا نیاز به روش‌های جدیدی داریم؟


این مسائل اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده‌اند. طبیعی است که باید آسیب‌های گذشته مورد بررسی قرار گیرد و بر اساس آنها تصمیماتی گرفته شود که منجر به حل مشکلات شود. در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، در دولت سازندگی، زمانی که رهبری صحبت می‌کردند، از اقتصاد کمتر سخن گفته می‌شد، زیرا آیت‌الله هاشمی مسائل اقتصادی را به‌شدت پیش می‌بردند. توسعه، ساخت‌وساز، تولید، طرح‌ها، پروژه‌ها، فولاد، سیمان، پتروشیمی، نفت و... همه در حال انجام بود. ایشان از تهاجم فرهنگی صحبت می‌کردند، یا از اسلامی کردن دانشگاه‌ها می‌گفتند، یا از ثروت‌های بادآورده صحبت می‌کردند. مسائلی که مردم به آن توجه داشتند، چون وضع کشور به سمت توسعه پیش می‌رفت و اینها را آسیب می‌دانستند و تذکراتی در این زمینه می‌دادند. حالا ایشان مسیری را مطرح کردند و گفتند خدمت رهبری که «من می‌رسم»، ایشان فکر و ذکرشان اکنون اقتصاد و معیشت مردم است. یعنی به آقای پزشکیان چیزی از تهاجم فرهنگی و اینها گفته نمی‌شود.

در حال حاضر، افراطیون در کشور هنوز میدان دارند و در لایه‌های مختلف، از جمله در بحث لایحه عفاف و حجاب، جریمه‌های سنگین و مشکلات مختلف برای مردم ایجاد می‌کنند. اینها نشان می‌دهند که اینها در مسیر رهبری حرکت نمی‌کنند. اگر قرار است وفاقی شکل بگیرد و اگر بخواهیم در مسیر تفکر رهبری حرکت کنیم، باید به معیشت مردم بپردازیم، مشکلات اقتصادی کشور را حل کنیم و به توسعه کشور توجه کنیم. این چیزی است که ایشان اکنون به‌عنوان اولویت قرار داده‌اند.

برای رسیدن به این هدف، باید به اقتصاد مقاومتی نگاه کنیم. اخیراً آیت‌الله جوادی آملی در یک کلیپ صحبت کرده‌اند که اقتصاد مقاومتی به این سبک جواب نمی‌دهد، چرا که اقتصاد مقاومتی به گدا‌ها مربوط است، نه به فقیر و مسکین. باید روش‌هایی را دنبال کنیم که مشکل کشور حل شود. مشکل کشور از کجا می‌آید؟ از کسری بودجه. کسری بودجه منجر به چاپ پول می‌شود و افزایش نقدینگی که در مقابلش تولید و فعالیت اقتصادی وجود ندارد، منجر به تورم می‌شود. تورم همه‌جا را در بر می‌گیرد، از جمله قیمت دلار و کالا‌های خارجی و داخلی که همچنان روبه‌افزایش است.

از طرف دیگر، سرمایه در دولت وجود ندارد. درآمد وجود ندارد و نمی‌توانند حقوق را مطابق با تورم بالا ببرند. نتیجه این می‌شود که مردم روزبه‌روز فقیرتر می‌شوند. در پنج سال گذشته، تورم بالای ۴۰ درصد را تجربه کرده‌ایم، درحالی‌که افزایش حقوق فقط ۲۰ درصد بوده است. یعنی ۵ به ۲۰ درصد که نشان می‌دهد مردم عملاً ۱۰۰% فقیرتر شده‌اند. حالا اگر این روند ادامه پیدا کند، یعنی مردم بیشتر در همان فقر باقی خواهند ماند و دیگر راهی برای حل مشکلات باقی نخواهد ماند.

حتی امروز خود آقای زاکانی هم به این نتیجه رسیده که روزی می‌گفت ۷۰ درصد مشکل به بی‌عرضگی و ۳۰ درصد به تحریم‌ها مربوط است. اکنون خودش فهمیده که ۷۰ درصد مشکلات از بی‌عرضگی است. این نتیجه‌ای است که همه به آن رسیده‌اند؛ حتی افراطیون. ولی در نهایت، آنها همچنان تلاش می‌کنند تا صورت خود را با سیری سرخ نگه دارند تا حرف خود را بزنند و این علتش این است که نمی‌خواهند کم بیاورند.

حتی امروز خود آقای زاکانی هم به این نتیجه رسیده که روزی می‌گفت ۷۰ درصد مشکل به بی‌عرضگی و ۳۰ درصد به تحریم‌ها مربوط است. اکنون خودش فهمیده که ۷۰ درصد مشکلات از بی‌عرضگی است. این نتیجه‌ای است که همه به آن رسیده‌اند؛ حتی افراطیون. ولی در نهایت، آنها همچنان تلاش می‌کنند تا صورت خود را با سیری سرخ نگه دارند تا حرف خود را بزنند و این علتش این است که نمی‌خواهند کم بیاورند.

مشکلاتی که در این مدت به وجود آمده، نشان‌دهنده وضعیت فعلی است. خودشان فهمیده‌اند که در چهار سال آخر نتوانستند حتی یک واگن بیاورند. البته اسمش را «تراموا» گذاشتند، اما این تراموا نیست. این دو دستگاهی که قرار است بیایند، اتوبوس‌های برقی هستند که طول آنها ۴۰ متر است و به‌اشتباه تراموا نامیده شده‌اند. مصوبه‌ای که در دولت آقای روحانی در سال ۹۵ صادر شد، برای ورود ۲۰۰۰ واگن بوده که ۶۳۰ رام از آنها قرار بود برای تهران وارد شوند. حالا در شورای شهر پنجم، این موضوع به اعتبار اسنادی رسید، اما هنوز نتوانسته‌اند پیش‌پرداخت را تکمیل کنند و هیچ واگنی به تهران نیامده است. یعنی چه؟ یعنی کشوری که سالانه یک و نیم‌میلیون خودرو تولید می‌کند، ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار خودرو وارد می‌کند، اما نمی‌تواند ۱۰۰ واگن وارد کند. این نشان‌دهنده بی‌عرضگی دولت یا شهرداری است. اگر بخواهیم بگوییم که ما بی‌عرضه نیستیم، باید قبول کنیم که تحریم‌ها مانع این کار شده‌اند. مشکلاتی از این دست داریم و به همین دلیل لازم است که همه به این فکر باشند که به آقای پزشکیان کمک کنند تا از این بحران معیشتی که بر مردم تحمیل شده، عبور کنیم.

اگر امید‌هایی ایجاد شود و بزرگان کشور به کمک آقای پزشکیان بیایند، از طرفی دیگر اگر وفاقی بین سران سه قوه ایجاد شود، عبور از این تحریم‌ها امکان‌پذیر خواهد بود و می‌توانیم مسائلی را هم در سطح جهانی و هم داخلی حل کنیم. یکی از عواملی که باید حل شود، مسأله FATF است. مردم زیاد در مورد آن می‌شنوند، اما شاید معنای آن را درست نفهمند. این موضوع پیچیده نیست؛ FATF یا گروه ویژه اقدام مالی، یک سازمان بین‌دولتی است که در سال ۱۹۸۹ با ابتکار گروه هفت تأسیس شده و مقر آن در پاریس قرار دارد. در سال ۱۳۹۸ ایران به لیست سیاه این سازمان اضافه شد و هنوز از آن خارج نشده است. این مسأله در مجلس مطرح شد، رأی‌آوری داشت، اما در شورای نگهبان ایرادی به آن گرفته شد و سپس به مجمع رفت و هنوز وضعیت آن مشخص نیست.

این وضعیت نشان‌دهنده بی‌تصمیمی کشور است. گاهی اوقات می‌گوییم که ما نسبت به آن تصمیم می‌گیریم، اما در واقع بحث نکرده‌ایم و آن را کنار گذاشته‌ایم. اکنون آقای پزشکیان توانسته‌اند اجازه را از مقام معظم رهبری بگیرند تا دوباره این موضوع را پیش ببرند. حتی اگر این مسئله حل شود، حداقل دو سال طول می‌کشد تا ایران از لیست سیاه خارج شود. البته شما می‌دانید که اگر بخواهیم مسائل تحریمی و FATF را حل کنیم، باید روند خاصی را طی کنیم. شاید دو سال اغراق باشد، ولی می‌توانیم سرعت این روند را افزایش دهیم. با اقدامات درست می‌توانیم اثرات مثبت آن را در اقتصاد مشاهده کنیم. افراد امیدوار می‌شوند و وقتی امید پیدا می‌کنند، برنامه‌ریزی می‌کنند، سرمایه‌گذاری می‌کنند و فعالیت‌های اقتصادی را شروع می‌کنند. اما برای اینکه این تفکر ادامه پیدا کند، باید از یک وضعیت خاص به وضعیت بهتری منتقل شویم. اگر دوباره با یک انتخابات به وضعیت قبلی بازگردیم، هیچ پیشرفتی نخواهیم داشت.

در جلسه اخیر شورای‌عالی فضای مجازی، تصمیم به برداشتن فیلترینگ واتس‌اپ و گوگل‌پلی گرفته شد، اما برخی نگرانی دارند که دولت با امتیازدهی صرف به پلتفرم‌های داخلی، شرایط را غیررقابتی کند. با توجه به این نگرانی‌ها، چگونه می‌توان در شورا‌های مهم، مانند شورای‌عالی فضای مجازی، به یک راه‌حل مشترک برای رفاه و وفاق ملی دست یافت و این تصمیمات را به‌درستی اجرا کرد؟

آیت‌الله هاشمی همیشه تأکید داشتند که در جلسات با رهبری به راه‌حل‌های مشترک می‌رسیم، اما از این گلایه داشتند که چرا این تصمیمات بعداً اجرا نمی‌شود و در مسیر اجرا دچار سنگ‌اندازی می‌شود

اخیراً صحبت‌هایی از آیت‌الله هاشمی منتشر شده که در فضای مجازی وایرال شده است. ایشان می‌فرمایند: «من از رهبری سؤال می‌کنم که چرا این مسائل را با ایشان مطرح نمی‌کنید؟ اتفاقاً با هم به نتیجه می‌رسیم و به راه‌حل می‌رسیم، ولی بعد نمی‌دانم چرا این نتایج اجرا نمی‌شود.» مشکل اصلی اینجاست که وفاق به دو مرحله تقسیم می‌شود: اولین مرحله این است که در جلسه به نتیجه برسید و دومین مرحله این است که این نتیجه اجرایی شود و هیچ‌کس در آن سنگ‌اندازی نکند. به طور مثال، فردا اگر بمبی در کشوری منفجر شود یا شخصی در تهران گروگان گرفته شود، اینها مسائلی هستند که باید در کشور هم در داخل جلسات و هم در اجرای وفاق حل‌وفصل شوند.

من فکر می‌کنم که اکنون کشور در وضعیتی قرار دارد که تمامی بزرگان کشور به این نتیجه رسیده‌اند که باید این وفاق شکل بگیرد و اگر این اتفاق نیفتد، با مشکلات سخت‌تری روبه‌رو خواهیم شد. برای پرهیز از این مشکلات، اخیراً یکی از اعضای شورای نگهبان در مصاحبه‌ای گفته که اگر مسائل حل نشود، ممکن است کشور به سمت بحران‌هایی شبیه به وضعیت سوریه حرکت کند. این صحبت‌ها از اعضای شورای نگهبان، مجلس یا شورای امنیت نشان‌دهنده نگرانی جدی است. وقتی چنین نگرانی‌هایی وجود دارد و مقام معظم رهبری نیز موافق هستند که این وفاق شکل بگیرد، آقای پزشکیان به‌عنوان وسیله‌ای برای این وفاق شناخته شده است که می‌تواند مشکلات کشور را حل کند. نگاه آقای پزشکیان به این موضوع نگاهی نیست که بخواهد برای دوره بعدی رأی بیاورد؛ ایشان می‌گوید که من آمده‌ام تا آبرویم را گرو بگذارم تا مشکلات کشور حل شود. وقتی فردی مانند آقای پزشکیان چنین رویکردی دارد، همه باید به او کمک کنند تا مشکلات کشور حل شود.

آقای پزشکیان به‌عنوان وسیله‌ای برای حل مشکلات کشور، توانسته نظر رهبری را جلب کند و خوشبختانه ایشان هم در صدد کمک به دولت هستند. ایشان به طور رک و صریح این مشکلات را مطرح کرده‌اند. به طور مثال، در مورد فیلترینگ و مسائل مرتبط، ایشان گفته‌اند که هنوز بحث سکو‌های دیگر در حال پیگیری است. به طور خاص، درباره واتس‌اپ که باز شده، هیچ مشکلی پیش نیامده است. من شخصاً از تلگرام استفاده نمی‌کردم و فقط از واتس‌اپ استفاده می‌کردم، و این احساس خوبی بود که کشور به سمت این حرکت کند.

باید به سمتی برویم که به مردم اجازه دسترسی به اینترنت بدون نیاز به وی‌پی‌ان داده شود و از این طریق سایت‌های نامناسب را از جوانان دور کنیم. باید دسترسی به وی‌پی‌ان را سخت‌تر کنیم تا جوانانی که به آن نیاز دارند، نتوانند به‌راحتی به آن دسترسی پیدا کنند. به‌طورکلی، باید آزادی‌هایی داده شود که ۹۹ درصد مردم بدون نیاز به وی‌پی‌ان از اینترنت استفاده کنند، مشابه کاری که بسیاری از کشور‌های دنیا انجام می‌دهند. در بسیاری از کشورها، فایروال‌هایی جدی برای مسدودکردن سایت‌های نامناسب وجود دارد و باید ما هم در کشور خود فایروال‌های مشابهی ایجاد کنیم.

کشور باید به سمتی حرکت کند که مردم دیگر نیازی به وی‌پی‌ان نداشته باشند. باید اقداماتی انجام شود که دسترسی به وی‌پی‌ان سخت‌تر شود و درعین‌حال از سایت‌های مضر برای جوانان جلوگیری شود. به این صورت که دسترسی به وی‌پی‌ان دشوارتر و حتی گران‌تر شود، به‌طوری که استفاده از آن برای کسانی که نیازی به آن ندارند، مشکل باشد.

کشور باید به سمتی حرکت کند که مردم دیگر نیازی به وی‌پی‌ان نداشته باشند. باید اقداماتی انجام شود که دسترسی به وی‌پی‌ان سخت‌تر شود و درعین‌حال از سایت‌های مضر برای جوانان جلوگیری شود. به این صورت که دسترسی به وی‌پی‌ان دشوارتر و حتی گران‌تر شود، به‌طوری که استفاده از آن برای کسانی که نیازی به آن ندارند، مشکل باشد. در بسیاری از کشور‌های دنیا، فایروال‌هایی برای جلوگیری از دسترسی به سایت‌های مضر وجود دارد. اما در اینجا وقتی به جوانان ۱۳ساله اجازه داده می‌شود که از وی‌پی‌ان استفاده کنند، به طور غیرمستقیم به آنها اجازه داده می‌شود که به دنیای بی‌مرز اینترنت دسترسی پیدا کنند که این خود مشکلاتی را به دنبال دارد؛ بنابراین، باید اقداماتی صورت گیرد تا دسترسی به وی‌پی‌ان محدود شده و مردم فقط در مواقع ضروری به آن دسترسی پیدا کنند. باید همچون سایر کشور‌های دنیا عملکرد تا وی‌پی‌ان‌ها به‌راحتی در دسترس نباشند و استفاده از آنها برای ۹۹ درصد مردم بی‌نیاز از وی‌پی‌ان فراهم شود.

در مورد FATF، به نظر من باید گفت که بله این مسیر طولانی خواهد بود، ولی باید هرچه سریع‌تر شروع کنیم و امیدوار باشیم که به نتیجه برسد. در مورد تحریم‌ها هم باید بگویم که ببینید ما در ایران حکم شرعی مقام معظم رهبری را داریم که ما هیچ‌گاه قصد ساخت بمب هسته‌ای نداریم. وقتی می‌گوییم که نمی‌خواهیم بمب هسته‌ای بسازیم، یعنی قصد داریم طبق قوانین NPT حرکت کنیم. جهان هم که مخالف این نیست که ما در چارچوب قوانین بین‌المللی عمل کنیم؛ بنابراین، قطعاً می‌توانیم به توافق برسیم، به‌شرط آنکه کسی در میانه مسیر سنگ‌اندازی نکند و بتوانیم به توافق برسیم و در نهایت مشکلاتمان را حل کنیم. البته، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا هم از طرف آنها مهم است. چرا که آنها مانع از فعالیت‌های اقتصادی جهانی با ایران می‌شوند، چون بازار آمریکا را دارند و بسیاری از کشور‌ها نمی‌آیند با ما همکاری کنند. البته یک سیاستی هم در حال پیگیری است که بر اساس آن، فعالیت‌های اقتصادی با همسایگان گسترش یابد. این موضوع هم مهم است، ولی نباید فقط به سیاست با همسایگان محدود شویم. فرض کنیم فقط با همسایگان فعالیت کنیم، اما به این شکل مسائلمان حل نخواهد شد.

ما در حال حاضر باید به هدف‌های بالاتری دست یابیم. بر اساس چشم‌انداز ۱۴۰۰، باید GDP کشورمان بر اساس پیش‌بینی‌ها ۲۰۰۰ میلیارد دلار باشد. در زمان تدوین این چشم‌انداز، ایران در رتبه‌های بالایی در منطقه بود، ولی اکنون رتبه ما پایین آمده است؛ بنابراین، باید از اشتباهات گذشته عبرت بگیریم. به طور خاص در زمینه‌های اقتصادی و فناوری، وضع ما دچار عقب‌افتادگی است. ازاین‌رو باید تلاش کنیم مشکلات اقتصادی‌مان را حل کنیم تا از سقوط جلوگیری کنیم.

در ۱۰۰ روزگی دولت نقد‌هایی از سوی شما و حزب کارگزاران مطرح شد؛ این نقد‌ها چه بودند؟

ما در جلسات حزب به این نتیجه رسیدیم که دولت در موضوع وفاق با مخالفین بیش از حد مماشات کرده و همین موضوع باعث کندی در حل برخی مشکلات شده است

در حزب کارگزاران سازندگی هم جلساتی برگزار کرده‌ایم. در شورای مرکزی، کمیته‌های سیاسی و دیگر کمیته‌ها بحث کرده‌ایم که چه اتفاقاتی تاکنون افتاده و چه مسائلی باید رخ می‌داد که هنوز محقق نشده است. اعضای حزب معتقدند که دولت بیش از حد در موضوع وفاق با مخالفین مماشات کرده و از نیرو‌های جوان حزب به طور درست استفاده نشده است. در ابتدا، بحث تحریم‌ها جدی گرفته نمی‌شد و بسیاری از افراد ناامید شده بودند که شاید قرار نیست به سمت حل این مسائل برویم. نتیجه جلسات شورای مرکزی حزب را به‌صورت مقاله‌ای در ۱۰۰ روزگی به روزنامه فرستادم تا به سمع رئیس‌جمهور برسد. اما نظر واقعی من این است که ما راهی جز کمک به آقای پزشکیان نداریم. آقای پزشکیان باید از نیرو‌های اطرافش و تفکر آنها استفاده کند. اکنون هم در جریان اصلاحات و هم در دولت‌های قبلی، نیرو‌هایی وجود دارند که می‌توان از تجربیات آنها بهره‌برداری کرد. بسیاری از افراد دولت‌های گذشته بازنشسته شده‌اند، اما از آنها هم می‌توان استفاده کرد. علاوه بر این، بزرگان کشور نظیر آقای ناطق، آقای خاتمی، آقای روحانی و آقای جهانی که در گذشته جلسات مفیدی برگزار کرده‌اند، می‌توانند به کارآمدی این روند کمک کنند. همچنین، راست‌های معتدل نیز با افراطیون راست موافق نیستند و این گروه‌ها کنار گذاشته شده‌اند. این افراد هم می‌توانند گرد هم آیند و در حل مشکلات کشور همکاری کنند.

باید گفت که یکی از مشکلات عمده‌ای که اکنون وجود دارد، این است که برخی بزرگان کشور نتوانسته‌اند نظرات خود را به طور مستقیم و بی‌پرده با مقام معظم رهبری در میان بگذارند. این مسئله یکی از معضلات فعلی است که لازم است در آن بازنگری صورت گیرد تا بتوانند آزادانه‌تر و صریح‌تر نظرات خود را منتقل کنند و در ملاقات‌های خصوصی با مقام رهبری، مشکلات را بیان کنند. همان‌طور که درگذشته، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ملاقات‌های زیادی با مقام معظم رهبری داشتند و نظرات خود را منتقل می‌کردند. این جلسات در سال‌های اخیر کاهش پیدا کرده، اما درهرصورت آن ملاقات‌ها برگزار می‌شد و تأثیرگذار هم بود. اکنون هم بزرگان باید تلاش کنند تا در این راستا با آقای پزشکیان همکاری کنند و نظرات خود را منتقل نمایند تا در حل مشکلات کشور مؤثر باشند.

به نظر شما موانع روبروی آقای پزشکیان در مقابل موانعی که برای دولت آقای روحانی ایجاد شد، کمتر است؟

 در مقایسه با شرایط دولت آقای روحانی، اکنون موانع کمتری پیشروی آقای پزشکیان است، اما وضعیت کشور به‌مراتب دشوارتر است. یکی از چالش‌های مهم اقتصادی، نوسانات شدید نرخ ارز است. برای مثال، در ابتدای دولت آقای روحانی قیمت دلار حدود ۳۹۰۰ تومان بود که در پایان دولت به ۴۲۰۰ تومان رسید. درحالی‌که در پایان دولت آقای روحانی، نرخ ارز به حدود ۲۵ هزار تومان رسید که نشان‌دهنده افزایش شدید ارز است. این وضعیت در حال حاضر همچنان ادامه دارد و قیمت دلار از حدود ۳۹۰۰ تومان در ابتدای دولت روحانی، تا اکنون که در حدود ۶۰ هزار تومان است، افزایش پیدا کرده است. به‌این‌ترتیب، ارز در این مدت حدود ۲۰ برابر افزایش قیمت داشته است.

برخلاف دولت‌های گذشته که ارز معمولاً ۲ تا ۳ برابر تغییر می‌کرد، دولت روحانی شاهد تغییرات بسیار زیاد و نگران‌کننده‌ای در نرخ ارز بود. در دولت آقای رئیسی هم وضعیت بهبود پیدا نکرده و قیمت‌ها همچنان به‌شدت افزایش‌یافته است. این مسائل اقتصادی مشکلات بزرگی را برای مردم به وجود آورده است.

البته در این مدت حوادث و مشکلات خارجی مانند درگیری‌های با اسرائیل، بر این وضعیت تأثیرگذار بوده و مشکلات داخلی نیز از جمله درخواست‌های استیضاح وزیر اقتصاد، بر شدت بحران افزوده است. به نظر من، برای کنترل تندرو‌ها و کاهش بحران‌های داخلی، تنها از طریق سیستم رهبری و هماهنگی میان سران سه قوه می‌توان اقدامات مؤثری انجام داد. در شرایط فعلی، فضای مجازی و شکست‌های اخیر باعث شده تا تندرو‌ها کمی خلع سلاح شوند و فشار از روی برخی مسائل کاهش یابد.

با توجه به نظرات آیت‌الله هاشمی، سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی چگونه می‌تواند بین اقدامات دیپلماتیک و مشورتی و همچنین ضرورت مقابله با تهدیدات، تعادل برقرار کند؟

آیت‌الله هاشمی تأکید داشتند که سیاست‌های منطقه‌ای ایران باید هوشمندانه و متعادل باشد؛ در مورد سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی هم باید بگویم که از ابتدا، سیاست اصلی ایران در قبال منطقه فلسطین و دیگر مسائل جهانی، کاملاً مشخص و جدی بود. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شخصاً در این راستا تلاش‌های زیادی انجام دادند و سیاست‌های جمهوری اسلامی بر اساس این اصول شکل گرفت. اما همیشه این سؤال مطرح بود که آیا باید فقط از طریق سیاست‌های سخت‌افزاری و ارسال نیرو در منطقه فعالیت کنیم یا اینکه سیاست‌های دیپلماتیک و مشاوره‌ای را در پیش بگیریم. مقام معظم رهبری در این زمینه هم تأکید کرده‌اند که ایران اصلاً نیروی نیابتی ندارد و کمک‌ها بیشتر مشورتی و انسانی است. پ

در نهایت، مسأله مهم این است که ایران باید در سیاست‌های خود دقت کند و اقدامات را به‌درستی انجام دهد. در صورتی‌که افراطی عمل کنیم، می‌تواند منجر به مشکلات جدی شود، اما در عین حال نباید از اقدامات ضروری برای مقابله با جنایت‌های اسرائیل و دیگر تهدیدات چشم‌پوشی کرد. نحوه و شیوه برخورد در این موارد بسیار اهمیت دارد و باید در شورای امنیت و مقامات مسئول تصمیم‌گیری‌های دقیقی صورت گیرد.

آقای مهندس هاشمی! از «جنگ کردیورها» به عنوان مهم‌ترین اتفاق در دهه آینده صحبت می‌شود؛ نظر شما در این خصوص و وضعیت ایران چیست؟

 ایران همواره خود را به‌عنوان یک کشور مهم و استراتژیک در نظر گرفته است که در حمل‌ونقل و ترانزیت کالا‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند. ایران می‌تواند تا ۱۰ میلیارد دلار درآمد از طریق ترانزیت کالا داشته باشد. اما در شرایط کنونی، بعضی افراد تلاش دارند که ایران را از این موقعیت استراتژیک خود خارج کنند و به کریدور‌های دیگر سرمایه‌گذاری کنند. این مسأله می‌تواند خطرات زیادی به همراه داشته باشد، زیرا اگر ایران نتواند به‌درستی از موقعیت استراتژیک خود استفاده کند، این امر می‌تواند به ضرر کشور و مردم تمام شود.

در بخش حمل‌ونقل هم وضعیت به همین ترتیب است. ناوگان حمل‌ونقل ایران، از جمله راه‌آهن و حمل‌ونقل هوایی، با مشکلات بسیاری مواجه است. عمر ناوگان ریلی کشور به بیش از ۳۰ سال رسیده و تجهیزات متروی تهران نیز به دلیل استفاده طولانی‌مدت فرسوده شده است. همچنین، هواپیما‌های وارداتی ازآنجاکه تحریم‌ها اجازه خرید هواپیما‌های جدید را نمی‌دهند، اغلب فرسوده و قدیمی هستند. این مشکلات به دلیل تحریم‌هاست و اگر این تحریم‌ها برداشته شوند، بسیاری از این مسائل به‌سرعت قابل‌حل خواهند بود.

برای مثال، کشور‌هایی که تحریم نیستند، قادرند قرارداد‌های ۳۰ساله برای خرید هواپیما ببندند و اجاره‌به‌شرط‌تملیک کنند، درحالی‌که ایران با محدودیت‌های زیادی مواجه است. همین مشکلات در عرصه حمل‌ونقل ریلی و مترو نیز وجود دارد. در دوران گذشته، ایران توانسته بود با استفاده از فاینانس، پروژه‌های بزرگی مانند ساخت مترو را پیش ببرد، اما پس از آن نتوانسته است به دلیل محدودیت‌های مالی و تحریم‌ها، این روند را ادامه دهد.

برای مثال، کشور‌هایی که تحریم نیستند، قادرند قرارداد‌های ۳۰ساله برای خرید هواپیما ببندند و اجاره‌به‌شرط‌تملیک کنند، درحالی‌که ایران با محدودیت‌های زیادی مواجه است. همین مشکلات در عرصه حمل‌ونقل ریلی و مترو نیز وجود دارد. در دوران گذشته، ایران توانسته بود با استفاده از فاینانس، پروژه‌های بزرگی مانند ساخت مترو را پیش ببرد، اما پس از آن نتوانسته است به دلیل محدودیت‌های مالی و تحریم‌ها، این روند را ادامه دهد.

 

اخیراً بحث‌هایی در خصوص انتقال پایتخت از تهران مطرح شده است؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

بحث انتقال پایتخت نیز یکی از موضوعات مطرح‌شده در تمام دولت‌ها بوده است. بسیاری از مقامات به این نتیجه رسیده‌اند که هزینه انتقال پایتخت بیشتر از هزینه بهبود وضعیت تهران است. به‌جای اینکه پول زیادی برای انتقال پایتخت صرف شود، می‌توان همان مبلغ را برای بهبود زیرساخت‌ها و حل مشکلات تهران هزینه‌کرد. تهران در حال حاضر با مشکلات زیادی مانند آلودگی هوا و بحران‌های معیشتی مواجه است، اما از نظر زیر ساخت‌ها، هنوز وضعیت خوبی دارد و نسبت به بسیاری از شهر‌های بزرگ جهان شرایط بهتری دارد. در واقع، تهران با جمعیت ۹ میلیون نفر هنوز به حد ابرشهر‌ها نرسیده است و می‌تواند با برنامه‌ریزی مناسب به یکی از بهترین شهر‌های دنیا تبدیل شود.

به‌علاوه، مشکلات اقتصادی و نبود اشتغال باعث مهاجرت مردم از نقاط مختلف کشور به اطراف تهران شده است. اکنون تعداد شهر‌های اطراف تهران به ۴۳ شهر رسیده است و جمعیت حاشیه تهران از جمعیت داخل آن بیشتر شده است. این مسأله نشان‌دهنده آن است که سیاست‌های غلط و مشکلات اقتصادی موجب افزایش فشار بر تهران شده و باید راهکار‌هایی برای حل این مسائل پیدا کرد.

تهران اگر سیستم حمل‌ونقل عمومی منظم و کارآمدی داشته باشد، می‌تواند مشکلات ترافیک و آلودگی هوا را به طور چشمگیری کاهش دهد. برای این منظور، طرح‌هایی برای بهبود وضعیت حمل‌ونقل در نظر گرفته شده که شامل توسعه شبکه مترو و اتوبوس است. تهران روزانه حدود ۲۰ میلیون سفر شهری دارد که باید حدود ۱۵ میلیون از این سفر‌ها توسط حمل‌ونقل عمومی انجام شود. برای تحقق این هدف، نیاز به یک سیستم مترو گسترده با ۱۲ خط و ۲۵۶ ایستگاه داریم که برخی از این خطوط باید به شهر‌های اقماری تهران هم متصل شوند. علاوه بر مترو، اتوبوس‌ها باید به‌عنوان یک مکمل برای مترو عمل کنند و با ایجاد حدود ۹ هزار اتوبوس جدید، سفر‌های زیادی را پوشش دهند. اتوبوس‌ها باید از نظر کیفیت و راحتی مناسب باشند، به‌طوری‌که حتی افراد پردرآمد نیز از آن استفاده کنند. این اتوبوس‌ها باید با سیستم مترو همگام و عمود بر آن عمل کنند و در عین حال خدمات راحت و بی‌دردسری به مسافران ارائه دهند. به‌این‌ترتیب، اگر ۱۰ میلیون سفر با مترو انجام شود، ۵ میلیون سفر با اتوبوس و ۵ تا ۶ میلیون سفر دیگر می‌تواند توسط حمل‌ونقل خصوصی انجام شود.

اگر به‌جای ترویج استفاده از خودرو‌های شخصی در تهران، حمل‌ونقل عمومی به‌عنوان محور اصلی قرار گیرد، مشکلات ترافیکی و آلودگی هوا کاهش می‌یابد. در کشور‌هایی مانند ژاپن و چین، باوجود جمعیت‌های بسیار زیاد، سیستم‌های حمل‌ونقل عمومی به‌قدری پیشرفته و کارآمد هستند که ترافیک شهری ندارند. تهران می‌تواند با پیروی از این الگو و توسعه خطوط مترو، به طور مشابه مشکلات خود را حل کند.

یکی از مشکلات موجود، کاهش تعداد سفر‌های مترو است. درگذشته، تعداد سفر‌های مترو بسیار بیشتر بود، ولی اکنون باوجود افزایش خطوط، تعداد سفر‌ها کاهش‌یافته است. این کاهش ممکن است به دلیل مشکلات مدیریتی یا عدم هماهنگی با اتوبوس‌ها باشد. اگر اتوبوس‌ها به طور مناسب از سیستم مترو پشتیبانی کنند، می‌توان تعداد سفر‌ها را به سطح مطلوب افزایش داد. برای مثال، با افزایش تعداد واگن‌ها و سرویس‌دهی بهتر، می‌توان به ۵ تا ۶ میلیون سفر مترو در روز رسید.

در نهایت، باید به موضوع سوبسید برای حمل‌ونقل عمومی توجه بیشتری شود. در بسیاری از کشور‌های پیشرفته، قیمت سوخت به طور قابل‌توجهی افزایش می‌یابد و درآمد حاصل از مالیات بر سوخت صرف بهبود حمل‌ونقل عمومی می‌شود. این مدل می‌تواند در ایران نیز به کار گرفته شود تا حمل‌ونقل عمومی به‌عنوان یک کالای اساسی و با قیمت‌های مناسب برای مردم تأمین شود. در حال حاضر، باوجود داشتن کارخانه‌های متعددی که می‌توانند واگن تولید کنند، ایران از ظرفیت‌های خود به‌درستی استفاده نمی‌کند. سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌تواند کمک زیادی به بهبود وضعیت حمل‌ونقل عمومی در تهران و دیگر شهر‌های کشور کند.

در تهران، طبق قوانین موجود، اتوبوس‌های دیزلی نباید مورداستفاده قرار بگیرند، زیرا این امر کاملاً مخالف قوانین زیست‌محیطی است و باعث آلودگی هوا می‌شود. برای رفع این مشکل، لازم است که حداقل ۴۳۰ کیلومتر مترو در تهران ساخته شود و دولت باید این پروژه‌ها را به‌سرعت به اجرا درآورد. این پروژه‌ها علاوه بر کاهش آلودگی، به ایجاد شغل‌های جدید نیز کمک خواهند کرد. از طرفی، سیستم مترو و اتوبوس‌ها هیچ بار منفی ندارند و به‌خصوص اگر اتوبوس‌ها برقی یا گازی باشند، می‌توانند مکمل هم عمل کنند، چرا که مترو نیز کاملاً برقی است. این دو سیستم حمل‌ونقل عمومی می‌توانند به زیباتر شدن تهران کمک کنند؛ بنابراین، لازم است که هزینه‌های مربوط به این پروژه‌ها در داخل تهران سرمایه‌گذاری شود و از انتقال پروژه‌ها به مناطق دیگر جلوگیری شود.

در مورد انتقال پایتخت، برخی پیشنهاد داده‌اند که پایتخت به مناطق جنوبی کشور و نزدیک به خلیج‌فارس منتقل شود. اما باتوجه‌به پیشرفت‌های اخیر در فناوری‌های ارتباطی، بسیاری از فعالیت‌ها و خدمات می‌توانند از راه دور انجام شوند. به‌عنوان‌مثال، اگر یک سیستم اینترنتی مناسب وجود داشته باشد، می‌توان بسیاری از ادارات را در هر نقطه‌ای از کشور راه‌اندازی کرد، حتی در مناطق دورافتاده، و نیاز به حضور تعداد زیادی نیروی انسانی در تهران نخواهد بود.

در مورد انتقال پایتخت، برخی پیشنهاد داده‌اند که پایتخت به مناطق جنوبی کشور و نزدیک به خلیج‌فارس منتقل شود. اما باتوجه‌به پیشرفت‌های اخیر در فناوری‌های ارتباطی، بسیاری از فعالیت‌ها و خدمات می‌توانند از راه دور انجام شوند

در خصوص شرکت‌ها و سازمان‌ها نیز، بسیاری از شرکت‌های بزرگ مانند پتروشیمی‌ها و شرکت‌های نفتی که دفاتر مرکزی آنها در تهران است، می‌توانند بدون حضور نیروی انسانی فراوان در تهران، فعالیت‌های خود را انجام دهند. به این معنا که اگر تعداد نیرو‌های اداری در این شرکت‌ها کاهش یابد، همچنان می‌توانند با تعداد کمتری، امور خود را به طور مؤثر پیش ببرند.

لطفا در پایان گفت‌و‌گو، در خصوص برنامه‌های هشتمین سالگرد رحلت مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی هم توضیح دهید. 

 درباره رحلت ایشان است که چهارشنبه افتاده و قرار است هم‌زمان با سالگرد بیمارستان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، بیمارستان تخصصی مربوط به سرطان افتتاح شود. این بیمارستان از آرزو‌های آیت‌الله هاشمی بود که کار ساخت آن سال‌ها پیش آغاز شد و خوشبختانه باهمت فاطمه و هیئت‌امنای بنیاد بیماری‌های خاص، اکنون آماده افتتاح است. مجوز بیمارستان نیز از سوی وزارت بهداشت صادر شده بود و برنامه‌ریزی برای افتتاح انجام شد؛ لذا تصمیم گرفته شد که مراسم سالگرد هم‌زمان با افتتاح بیمارستان برگزار شود. این مراسم در تاریخ پنجشنبه ۲۰ دی‌ماه از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۲ ظهر برگزار خواهد شد و مقامات ارشد کشور، از جمله جناب پزشکیان و مقامات سابق و فعلی، برای شرکت در این مراسم دعوت شده‌اند. امیدواریم آقای پزشکیان برای افتتاح بیمارستان و همچنین شرکت در مراسم سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حضور داشته باشند. همچنین از دیگر بزرگان هم دعوت شده که در این مراسم تشریف بیاورند.

پایگاه خبری جماران/ محسن عربی

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۶ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۸
دلار 40 برابر شده نه 20 برابر
ناشناس
|
Switzerland
|
۲۳:۰۸ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۸
بهترین راه صلح با دنیاست و دیت برداشتن از جنگهای بی نتیجه
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
آخرین اخبار
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
کدام وزیر دولت پزشکیان تاکنون عملکرد ضعیف تری داشته است؟