متن این خاطره بدین شرح است:
عصر آقاي محمد اصفهانى، خواننده پاپ، فرزند دكتر واعظى، همراه با مادرش و خانم دكتر مرضيه [وحید] دستجردى آمد.گفت، با مدير برنامه‌هايش اختلاف پيداكرده و او يك برگ چك، به مبلغ بيش از 100 ميليون تومان، با امضاى جعلى او به بانك برده و حكم جلب‌اش را گرفته و اكنون دو هفته است كه مخفى زندگى مى‌كند و منتظر است، در دادگاهى جعلى بودن امضاى او را اثبات‌كند و سپس علنى شود. گفت، همسرش هم كه با هم اختلاف دارند، با او همكارى مى‌كند و او هم شكايتي مبتنى بر عدم پرداخت نفقه به دادگاه داده است. براى رفع مشكل، استمداد كردند. گفت، محافل خاصى از ايرانيان مقيم آمريكا، از او براى اجراى برنامه، دعوت كرده‌اند ولی نپذيرفته است.از سيما كه در برنامه‌هاى موسيقى، آلات موسيقى را نشان نمى‌دهد، انتقاد داشت. به او تذكر دادم كه مقدارى وقت صرف كار پزشكى كند كه تحصيلاتش فراموش نشود.
اینکه افشای زندگی خصوصی مردمه 
