به گزارش سرویس سیاسی تابناک، کتابی ارزشمند از حیث تاریخی و دیگر زمینهها در چند سال اخیر منتشر شده که بر اساس دست نوشتۀ شخصِ ناصر الدین شاه قاجار و مربوط به ثبت خاطرات وی در سفر و شکار به موضع «فیروز کوه» و مناطقِ مسیر حرکت رفت و برگشت این مسافرت ملوکانه در سال ۱۲۸۲ هجری میباشد.
آن چه از احوال شاه قاجار برداشت میشود این واقعیت است که او شخصیتی دقیق در ثبت وقایع، خوش ذوق و انسان دست به قلمی بوده و به همین سبب از او یادداشتهای روزانه و سفرنامههای متعددی بر جای مانده است که از جنبههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی دیگر زوایا دارای ارزش و ارجِ قابل ملاحظه میباشد.
شاید روایتهای تاریخی و نقلهای عمومی در خصوص هوسرانی و زنبارگی ناصر الدین شاه و دیگر شاهان قاجار برای خیلی از افراد قابل باور نباشد و آن را از دروغها یا غُلوهای تاریخ و تاریخ نگاران بدانند ولی وقتی این موضوع به قلم خودِ شاه در دسترس همگان قرار میگیرد و عیاشی ها، راحت طلبیها و هوسبازیهای او را به نقل از خودِ وی میخوانیم و مرور میکنیم دیگر برای ما جای هیچ شک و شبههای باقی نمینماند.
سلطان صاحبقران در سفرنامۀ پیش گفته-و البته دیگر یادداشت هایش جز این کتاب-، به طرز جالب توجهی، آشکارا روابط جنسی خود را با زنان خویش با قید تاریخ و مشخص بودن محل وقوع آنها در ضمن وقایع و اتفاقات هر روزۀ سفر ثبت و قید کرده است که این مسأله به غیر از جنبههای تاریخی، شخصیت شناسی و روانشناسی، حتی از حیث شناخت زوایا و ابعاد رفتارهای جنسی وی در دانش «سِکسولوژی» (Sexology) - دانشِ شناخت روابط جنسی انسان و ابعاد مختلف آن- نیز میتواند در خور عنایت و مُداقۀ علمای آن علم باشد.
ناصر الدین شاه، در سفرنامۀ یاد شده، اسماء زنانِ به خلوتِ وی رفته را با رسم الخط لاتین و سبک نوشتاری فرانسوی مینوشته است و این نیز کاری نو و رویکردی تازه از سوی یک نویسندۀ فارسی بوده است و دلیل آن به درستی مشخص نیست.
او از مصدر مرکبِ احتمالاً مَن درآوردی و کناییِ تُرکی- فارسیِ «بِلِه شدن» (belé chodan) به مفهوم «عمل جنسی انجام دادن»، در مورد رابطۀ جنسی و همخوابگی با زنان خویش استفاده میکرده است که این نیز امری متفاوت و بدیع در نوع خود در ادبیات فارسی به شمار میرود.
شاه قاجار، در حرمسرای خود دَهها زن داشته است و از عملکرد و بررسی سوابق او در دوران حیات و زمامداری اش فهمیده میشود که یکی از دغدغههای مهم و اصلی زندگی برای او همبستری با زنان و همین طور راحتی ایام و روزگاران بوده است و شگفت است که چرا اصرار داشته که رفتارهای جنسی خود را در تاریخ و در یادداشتها و سفرنامۀ خویش ثبت و ضبط نماید و شگفتی و اعجاب بدین جهت است که نسبت به این مسائل در آن دوران و زمان، حساسیتهای ویژهای بوده و بخصوص نزد شاهان این امر در پرده پوشی و حریم مستحکمتر نیز بوده است اگر چه نوعی کنایه گویی نیز در این گزارشها دیده میشود ولی چنان قوتی ندارد.
همان گونه که در بَدو سخن گفته آمد؛ سفر او به سال ۱۲۸۲ قمری به فیروزکوه و مناطق اطراف آن بوده یعنی در سن ۳۵ سالگیِ وی این مسافرت واقع شده است و شاه در آن ایام در بهترین حالت قدرت و قوۀ جسمانی و نیکوترین وضع مزاج و سلامتی بوده است. او در ابتدا نامهای حدود ۳۰ زن که همراهش در سفر بودهاند و اصطلاحاً به آنها «زنانِ حرم» میگفتند در سفرنامه قید نموده است که ما از آوردن نام یک یک آنها در این جا، به جهتعدم تطویل خودداری مینماییم.
در فرصت پیش رو، به نمونههایی که در سفر دو، سه ماهۀ ناصرالدین شاه، به قلم خودش به رفتارهای جنسی وی در خلال دیگر وقایع و خاطرات اشاره شده، خواهیم پرداخت. به جهت اختصار کلام و عدم لزوم، نام مکانهای نزدیکی و مقاربت مثل «لواسان»، «لار»، «پُلور» و ... در متن لحاظ نمیشود.
با این بیان، ناصرالدین شاه قاجار نوشته است؛
«چهارشنبه ۲۶ محرم ۱۲۸۲ هجری، دیشب Shirasie (شیرازی) کوچکه بِلِه شد. [۱]جمعه ۲۸ محرم، دیشب Fateme (فاطمه) بِلِه شده بود. بعد از حمام [به جهت غسل جنابت]، سوار [مَرکَب جهت ادامۀ مسیر]شدیم… [۲]شنبه ۲۹ محرم، دیشب Nossh Afarineh (نوش آفرین) بِلِه شد. بعد از حمام سوار شدیم… [۳]دوشنبه ۲ صفر، صبح رفتم حمام. دیشب Zahra (زهرا) بِلِه شده بود… [۴]دوشنبه ۲ صفر، شب را هم Massoomeh (معصومه) بِلِه شد و همچنین شاه در ۳ صفر [صبح روز بعد]نوشته است: «صبح برخاسته و رفتم حمام» [۵]چهارشنبه ۴ صفر، دیشب Eniss-al- doleh (اَنیس الدوله) بِلِه شده بود. صبح رفتم حمام… [۶]پنج شنبه ۵ صفر، دیشب Taarchi (تارچی) بِلِه شد. صبح رفتم حمام… [۷]جمعه ۶ صفر، صبح از خواب برخاستیم. دیشب Eniss-al-doleh (انیس الدوله) بِلِه شده بود. رفتم حمام. [۸]شنبه ۷ صفر، دیشب Massoomeh es Zobeideh (زُبیده و معصومه) بِلِه شد [ند]. رفتیم حمام… [۹]سه شنبه ۱۰ صفر، دیشب Shirasie (شیرازی) کوچکه بِلِه شده بود. صبح رفتم حمام… [۱۰]پنج شنبه ۱۲ صفر، دیشب Zahra (زهرا) بِلِه شده بود، رفتیم حمام… [۱۱]شنبه ۱۴ صفر، Bellequeis (بلقیس) بِلِه شد… [۱۲]یک شنبه ۱۵ صفر، شب Eniss-al-doleh (انیس الدوله) بِلِه شد، خوابیدیم. [۱۳]سه شنبه ۱۷ صفر، دیشب Taadjaldoleh (تاج الدوله) بِلِه شده بود. [۱۴]پنج شنبه ۱۹ صفر، دیشب Eniss-Al-Doleh (انیس الدوله) بِلِه شده بود. [۱۵]ناصرالدین شاه در همان پنج شنبه مجدداً نوشته است؛ «شب هم Bagheri (باقری) بِلِه شد.» [۱۶]یک شنبه ۲۲ صفر، شب رفتم اندرون خوابیدم و «شیرازی کوچکه» بِلِه شد. صبح دیر از خواب برخاستم، رفتم حمام… [۱۷]دوشنبه ۲۳ صفر، Zobeideh e Massoomeh (معصومه و زُبیده) بِلِه شدند؛ و شاه در سه شنبه ۲۴ صفر نوشته است که «صبح از خواب برخاسته و رفتم حمام». [۱۸]چهار شنبه ۲۵ صفر، شب Shamsaldoleh (شمس الدوله) بِلِه شد. الی صبح خوابیدیم. [۱۹]جمعه ۲۷ صفر، Nossh Afarineh (نوش آفرین) بِلِه شد. [۲۰]یک شنبه ۲۹ صفر، شب Massoomeh (معصومه) بِلِه شد. [۲۱]سه شنبه ۱ ربیع الاول، Eniss-al-doleh (انیس الدوله) بِلِه شده، خوابیدیم و متعاقباً در چهارشنبه ۲ ربیع الاول نوشته است؛ «خلاصه صبح رفتم حمام» … [۲۲]چهارشنبه ۲ ربیع الاول، Farangie (فرنگی) بِلِه شد. [۲۳]جمعه ۴ ربیع الاول، انیس الدوله امشب بدی میکرد. شب هم Zaaghie (زاغی) بِلِه شد. صبح رفتیم حمام… [۲۴]شنبه ۵ ربیع الاول، Santoorchie (سنتورچی) بِلِه شد. [۲۵]دوشنبه ۷ ربیع الاول، Shirasie (شیرازی) کوچکه بِلِه شد، انیس الدوله هنوز بد چس (بد احوال) است. [۲۶]چهارشنبه ۹ ربیع الاول شب خوابیده، Aniss-al-doleh (انیس الدوله) بِلِه شد. [۲۷]پنج شنبه ۱۰ ربیع الاول، Homa Khanoom e Taadj Gaule (هُما خانم و تاج گل) بِلِه شدند. [۲۸]یک شنبه ۱۳ ربیع الاول، دیشب Eniss-al-doleh (انیس الدوله) بِلِه شده بود. صبح رفتم حمام مردانه. [۲۹]دوشنبه ۱۴ ربیع الاول، صبح بیدار شده رفتم حمام، آب آن را در بلغار ریخته بودند. غوطه خورده، تغسیل شد. دیشب Aniss-al-doleh (انیس الدوله) بِلِه شده بود. [۳۰]سه شنبه ۱۵ ربیع الاول، جِماع (همبستری) کاملی با Massoomeh (معصومه) شد. [۳۱]انیس الدوله حالا ده شب میشود که بد چس است و احضار حضور نمیشود. [۳۲]پنج شنبه ۲۵ ربیع الاول، صبح در قصر «شِمران» از خواب برخاستم، دیشب fatemeh (فاطمه) بِلِه شده بود، رفتم حمام… [۳۳]شب را هم sultan (سلطان) خانم بِلِه شد. تا صبح خوابیدم.» [۳۴]
بحث
۱-اطلاق صفتِ «زنبارگی» به ناصرالدین شاه و اتصاف وی به این رفتار، با توجه و تنها با همین سفرنامۀ مورد بررسی در این مقال به خوبی نمایان و واضح است به خصوص این که این دسته از اخبار مستقیماً به قلم وی نوشته شده و در زمینۀ ارتباطِ مستمر و همخوابگی فراوان خود با زنها ارائه داده است. هر چند او بر خلاف برخی مردان فاسد، از طریق حلال و موازین شرع این کار را انجام میداده است لکن در اصل قصه تفاوتی نمیکند. شاه در طول این مدت کوتاه سفر حدوداً با هفده، هجده زن رابطۀ جنسی برقرار نموده تا آن جا که در برخی روزها این رفتار هر شب صورت میگرفته است. آیا او «معتاد جنسی» بوده است؟
آیا از نظر علمی، بر مسند قدرت بودن و سلطانِ خودکامه بودن در مردان با چند همسری رابطۀ مستقیم دارد؟ شاهی که در اقدامی غیر متعارف، روابط جنسی خود را ثبت میکرده است علاوه بر نشان دادن اهمیت موضوع برای او و همین طور دقت در ثبت تمام وقایع در خاطرات خویش چه جزئی و چه کلی، از نظر روانی این نوع ثبت و ضبط چه حقیقتی و وجهی از شخصیت او را برملا میسازد؟
۲-بیشترین نزدیکی و مُجامعت سلطان ایران در این سفر با همسر شناخته شدۀ او یعنی «اَنیس الدوله» با نام اصلِ «فاطمه» بوده است. او زن مورد علاقه و سوگلیِ معروف ناصرالدین شاه و به عبارتی ملکۀ ایران در زمان خویش بوده است و در سال بعد از قتل شاه، یعنی سال ۱۳۱۴ هجری قمری از دنیا رفت. تصویر او را در زیر ملاحظه مینمایید؛
۳-بر اساس آمار به دست آمده در این کتاب، در میان همسران جوان همراه شده با شاه در سفر، «شیرازی کوچکه» هم بعد از انیس الدوله از جمله زنانی بوده که بسیار مورد محبت، علاقه و عشقبازی شاه، ظاهراً چه در این سفر و چه ایام غیر سفر واقع میشده است که این نکته از تعداد رابطه و تماس جنسی شاه با وی در این سفر استنباط میشود. در زیر تصویری کوچک از شیرازی کوچکه را در یکی از کاخها ملاحظه مینمایید؛
۴-همان طور که در ابتدای مقال نوشتیم ناصر الدین شاه در ثبت و ضبط نام زنانِ به حضور پذیرفته شدۀ خود و به عبارتی همسران به خلوت در آمدۀ به پیشگاه خویش، از رسم الخط لاتین و سبک نوشتاریِ زبان فرانسوی بهره میبرده است حال آن که در دیگر جاهای سفرنامه که از همان زنان یاد نموده و بحث رابطۀ جنسی با آنان در میان نبوده این گونه ننوشته است و معلوم نیست چرا این کار را تنها در مورد این موضوع انجام میداده است؟! البته شاید به شکلی مضحک، پرده پوشی میکرده است. ناگفته نماند یک جا یعنی در روز یکشنبه ۲۲ صفر که با شیرازی کوچکه رابطه برقرار کرده است اسم او را به جای فرانسوی، فارسی نوشته است.
احتمالاً یادش رفته و در این فقره حواسش نبوده است. محتمل است، چون تمتع و لذت جویی جنسی از این زنان برای او خاص و امری ویژه بوده و از طرفی سبک نوشتاری فرانسوی و آن زبان را دوست میداشته چنین اقدام کرده است و به عبارت بهتر شاه ایران این گونه نام شریکان جنسی خود را در اثر خویش مینوشته است تا جلوهگری نماید. به هر شکل، این مسأله نیز از جنبۀ روانی قابل پیگیریِ متخصصان دانش روانشناسی و سکسولوژی است.
لازم به ذکر است شاه در ۱۵ ربیع الاول از عبارت «بِلِه شدن» در خصوص «معصومه» استفاده ننموده و از لفظ عربی «جِماع» به معنای همبستری بهره برده است و این تنها نمونه در این سفرنامه میباشد که بر کامل و مفصل بودن آن مقاربت نیز تأکید و از لفظی غیر از «بِلِه» استفاده نموده است.
۵-ناصرالدین شاه، در فهرستی که به عنوان زنان حرم در ابتدای سفرنامۀ خویش نگاشته است؛ نام برخی از آن زنان در گزارشهای جنسی موجود در طول سفر فیروز کوه به هیچ وجه دیده نمیشود. احتمال دارد که شاه از برخی از ایشان با نام «اصل» یا نام «مستعار» در فهرست اولیه یا گزارشهای سفرنامه استفاده نموده باشد یا شاید در حین سفر بدو ملحق شدهاند و او این مطلب را ذکر نکرده است که البته این فرض بعید است با توجه به دقت نظری که شاه در ثبت وقایع جزئی و کلی در همۀ سفرنامهها و خاطرات خود داشته است.
از منظر دیگر با عنایت به ضبط نامهای زنانِ حرم در سفر و همچنین نامهای زنان بِلِه شده- به تعبیر او- در ایام مذکور، مشخص میشود که برخی از آنان توفیق نزدیکی و آرمیدن با شاه ایران را در خلوت شاهانه نیافته بودند؛ شاید در باطن، جایگزین برخی از زنان درجه اول از نظر شاه بودند هنگامی که آنها مریض میشدند یا احیاناً کسالتی یا عذری شرعی پیدا میکردند.
۶-شاه ایران، بر طبق گزارش خویش، گاهی هر شب و گاهی یک شب در میان با زنان خویش همبستر میشده است. گاهی در خاطرات ثبت شده در یک روز، دو بار با دو زن رابطۀ جنسی را ثبت کرده است که احتمالاً این مُجامعتها قبل و بعد از نیمه شب آن روزها بوده که اسباب اشتباه در تاریخ گذاری را فراهم نموده است.
۷-با عنایت به گزارش شخص شاه استفاده میشود که از نظر دانش سکسولوژی شاه قاجار، «تخیل پردازیهای جنسی» یا «فانتزی جنسی» (Sexual fantasy) داشته و آنها را یا بخشی از آنها را حداقل در سفر فیروزکوه محقق و عملی نموده است. یکی از شاخصترین آن ها، «تعدد زوجات» (چند همسری) یا (Polygamy) بوده است. یکی دیگر انتخاب زنان از نقاط و مکانهای مختلف ایران و حتی فرنگی نیز بوده است و "فانتزی جنسی" دیگری که از بیان آن به دلیل ادب نوشتار و عفت عمومی معذور هستیم.
ظاهرا برخی زنان حرمسرا در مسیر تحقق فانتزی جنسی پادشاه موافقت و همراهی لازم را مینمودهاند. علاوه بر این ها، علاقۀ شاه به طور ویژه و انحصاری نسبت به انیس الدوله قابل تأمل و شایان توجه است که گاهی بر تنوع طلبی شاه در روابط جنسی وی غلبه و سلطه پیدا میکرده است.
۸-با مطالعۀ سفرنامههای ناصرالدین شاه قاجار و خاطرات روزانۀ او غیر از سفرها، انسان به جای آن که او را پادشاه مردم و مملکتی بزرگ به نام باشکوه و نامیِ «ایران» بداند؛ صرف نظر از بحث هوسرانی- بیشتر شخصیت و رفتار یک توریست و جهانگرد از او در ذهن آدمی تصویر میشود. در زمانی که مردمان اروپا با رهبری سیاستمداران و بزرگان خود، مراحل ترقی و رشد علمی و صنعتی را در آن قاره میگذراند؛ شاهان بی کفایت قاجار همچون ناصرالدین شاه، مشغول هوسرانی و خوشگذرانی بی حد و حصر در ایران بودند. گویی همه چیز عالم یا حداقل ایران برای آنان خلق و مباح شده بود تا آنها بهترین و کاملترین حظ و بهره کافی را از زمین و زمان ببرند. در سفرنامههای ناصرالدین شاه، دریغ از بیان و نگاههای سیاسی، تلاش و راهکار و نگرانی برای رشد علمی و صنعتی کشور و این قبیل مسائل که عامل و در جهت پیشرفت مردم ایران بوده است.
با مطالعۀ دقیق خاطرات شاه و قرار گرفتن در فضای آن به خوبی در مییابیم حتی اندکی مسائل ملت، ذهن او را به خود مشغول نساخته بود. در عوض دغدغۀ شاه ایران، تن آسایی، زنبارگی، خواب راحت یا شکار گنجشک یا پرندهای دیگر برای گربۀ خانگی و این قبیل امور لهو و بی فایده و زود گذر بوده است.
دکتر سید مرتضی میرسراجی (دکترای الهیات و معارف اسلامی، علوم قرآن و حدیث و مدرس گروه معارف دانشگاه)
پی نوشت:
[۱]دست نوشتههای ناصر الدین شاه از سفر و شکار در فیروز کوه، ص ۴ [۲]همان، ص۷ [۳]ص ۹ [۴]ص ۱۱ [۵]ص ۱۲ [۶]ص۱۳ [۷]ص۱۵ [۸]ص۱۶ [۹]ص۱۷ [۱۰]ص ۲۰ [۱۱]ص۲۵ [۱۲]ص ۳۱ [۱۳]ص ۳۳ [۱۴]ص ۳۶ [۱۵]ص ۳۸ [۱۶]ص ۳۹ [۱۷]ص ۴۴ [۱۸]ص ۴۶ [۱۹]ص ۵۰ [۲۰]ص ۵۵ [۲۱]ص ۵۷ [۲۲]ص ۶۰ [۲۳]ص ۶۲ [۲۴]ص ۶۶ [۲۵]ص ۶۸ [۲۶]ص ۷۲ [۲۷]ص ۷۶ [۲۸]ص ۷۷ [۲۹]ص ۸۰ [۳۰]ص ۸۳ [۳۱]ص ۸۷ [۳۲]ص ۸۸ [۳۳]ص ۸۸ [۳۴]ص ۹۱.