آیا یهودیان، قاتلان سید الشهداء (ع) بوده‌اند؟

در دوران معاصر برخی گفته‌اند که یهود در قتل امام حسین علیه السلام نقش داشته و قاتلان حضرت -از جمله شمر بن ذی‌الجوشن- یهودی بوده‌اند
کد خبر: ۱۲۸۲۷۹۰
|
۲۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۱ 11 January 2025
|
1075 بازدید

(برای نمونه نگر: «اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین»؛ «نقش یهود در شهادت امام حسین از نگاه قرآن و ادعیه»؛ «شمر؛ فرستادهٔ مخصوص یهود»؛ «نقش یهود در واقعه کربلا»). البته روشن است که یهود در روزگار پیامبر (ص) از سرسخت‌ترین دشمنان مؤمنان بودند (المائده: ۸۲) و برخی از بزرگان مخالفان اهل بیت (ع) چون ابوبکر، عمر، و طلحه ارتباط‌هایی با یهود داشتند، اما در اینجا بحث در خصوص نقش خود یهودیان در واقعهٔ کربلا است.

مهدی پیشوایی -نویسندۀ مقتل جامع سید الشهداء- بر آن است که هیچ سندی نداریم که یهود دستی در شهادت امام حسین (ع) داشته باشند ولی حضور مشاوران مسیحی در دربار یزید مسلّم است (نقش مشاوران یهودی و مسیحی دربار در شهادت امام حسین)؛ با این حال، برای نشان‌دادن نقش یهود در جنایت کربلا شواهدی آورده می‌شود که در ادامه به برخی از آن‌ها توجه می‌شود. در ابتدا استدلال‌های مذکور در «اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین» نوشتهٔ محمد ابراهیم‌نیا و علی نوفرستی بررسی خواهد شد:

۱. کید یهود

این‌که یهودیان به‌دنبال ترور خاندان نبوت ص از جمله امام حسین ع بوده‌اند را می‌توان از این حدیث شریف نبوی که در دوران خردسالی حسنین ع ایراد شده است فهمید: فَإِنِّی خَائِفٌ عَلَیْهِمَا مِنْ کَیْدِ الْیَهُود… (فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه‌السلام، ص۳۲ و بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۱۳)

(ابراهیم‌نیا و نوفرستی).

نقل حاضر سند متصلی ندارد و در منابع متقدم نیامده و علامه مجلسی آن را از یکی از مؤلفات اصحاب نقل کرده است. ظاهراً منبع مجلسی، منتخب طریحی (ص۲۴۱-۲۴۲) است. پیش از طریحی هم این نقل در مجمع البحرین فی مناقب السبطین نوشتۀ سید ولی بن نعمه الله حسینی به نقل از کتاب الروح والریحان فی مناقب الحسنین آمده است (ط مکته العلامه المجلسی، ص۱۹۳) (با تشکر از امیر علی‌پور بابت یادکردن این دو منبع). به هر روی، این نقل کاملاً مرسَل است.

جدای از معتبرنبودن این نقل، موضوع این نقل هم ربطی به کربلا و… ندارد و ناظر به کودکی حسنین‌ (ع) است. در ادامه هم آمده که جبرئیل (ع) به پیامبر (ص) گفته است: «یا محمد بل خف علیهما من کید المنافقین»، اما نویسندگان احتمالاً به دلیل اینکه این عبارت با فرضیه‌شان هم‌خوانی ندارد از توجه‌دادن به آن صرف نظر کرده‌اند.

۲. لعنت‌شدگان بر زبان داود و عیسی (ع)

در یکی از زیارت مطلقه امام حسین علیه‌السلام با سند معتبر چنین می‌خوانیم: وَ اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ. (کامل الزیارات، باب ۷۹، صفحه ۲۰۸، حدیث ۶)… اکنون سؤال اینجاست که چه کسانی توسط حضرت داوود و عیسی بن مریم ع لعنت شده‌اند؟ پاسخ این سؤال نه به کنایه، بلکه صراحتاً در آیه شریفه ۷۸ سوره مبارکه مائده آمده است: لُعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیمَ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُواْ یعْتَدُونَ… این دلیل به تنهایی برای اثبات نقش محوری یهودیان در حادثه‌ی جانسوز عاشورا کافی است

(ابراهیم‌نیا و نوفرستی).

در اینجا به‌گونه‌ای توضیح داده شده که گویا متن زیارت در مقام تفسیر متن قرآنی است! در زیارت چنین صراحتی یافت نمی‌شود و حتی تعبیر «بنی إسرائیل» هم در زیارت نیامده است. ظاهراً در متن این زیارت قاتلان سید الشهداء (ع) به منزلهٔ ظالمانِ یادشده در قرآن دانسته شده و از لعن آن‌ها توسط پیامبران (ع) گذشته گفته شده و از متن قرآنی صرفاً اقتباس شده است؛ چه می‌دانیم که مسلمین فراوان بدون درنظرگرفتن سیاق متن قرآنی از آیات قرآن اقتباس می‌کردند و نمونه‌های بسیاری از این دست در کتاب گرانسنگ الاقتباس من القرآن الکریم نوشتۀ ابومنصور ثعالبی (د. ۴۲۹ق) گردآمده و این نوع اقتباس در روایات هم دیده می‌شود (نگر: «ارزیابی تفسیر و تأویل واژۀ “رب” به اهل بیت (ع)»، ص۳۳).

در همین فضا نقل شده که امام حسین (ع) فرمود: «والله لیعتدنَّ علیَّ کما اعتدت الیهود فی السبت» (تاریخ الطبری ج۵، ص۳۸۵). همچنین در شعری خطاب به قاتلان کربلا گفته شده:
‌کُلُّ ‌أَهْلِ ‌السَّمَاءِ ‌یَدْعُو عَلَیْکُمْ … مِنْ نَبِیٍّ وَمَأْلَکٍ وَقَبِیلِ
قَدْ لُعِنْتُمْ عَلَى لِسَانِ ابْنِ دَاوُ … دَ وَمُوسَى وَحَامِلِ الْإِنْجِیلِ (الهواتف لابن أبی الدنیا، ص۱۱۰؛ مشابه: تاریخ الطبری، ج ۵، ص۴۶۷).

۳. نخستین ظالم

در زیارت شریف عاشورا دعا می‌کنیم: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد. سؤال این است که اولین کسانی که در حق پیامبر و خاندانش ظلم روا داشتند چه کسانی هستند؟پاسخ این پرسش در آیه شریفه ۴۱ سوره مبارکه بقره که خطاب به یهودیان عصر پیامبر نازل شده، داده شده است: وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکمْ وَلاَ تَکونُواْ أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیاتِی ثَمَنًا قَلِیلاً وَإِیای فَاتَّقُونِ

(ابراهیم‌نیا و نوفرستی).

این استدلال بسیار عجیب است. در آیه خطاب به بنی‌اسرائیل گفته می‌شود که نخستین‌ کافران به پیامبر (ص) نباشید. روشن است که آیه معنایی عرفی دارد و پیش از نزول این آیه بسیاری به پیامبر (ص) کافر شده‌اند و ضرورتی ندارد که اولین شخصی که پیامبر (ص) را تکذیب کرده، یک یهودی باشد. در تاریخ هم نمونه‌ای از تکذیب پیامبر (ص) در اوایل دعوت مکّی‌شان از سوی یهود نمی‌بینیم و ظاهراً نخستین دعوت نسبتاً عمومی که با تکذیب گروهی مواجه می‌شود، دعوت یوم الدار است که خطاب به خویشاوندان پیامبر (ص) بوده و می‌دانیم که خویشان پیامبر (ص) از قریش بودند و از بنی‌اسرائیل نبودند.

عبارت زیارت عاشورا هم معنایی عرفی دارد و گویا ناظر است به مهم‌ترین ستمی که پس از پیامبر (ص) در حق خاندان ایشان شد و پایه‌گذار ستم‌هایی بعدی شد و آن غصب خلافت از آل محمد (ص) بود و ظاهراً مراد از «حق محمد/ آل محمد» خلافت و ارث و ولایت ایشان است؛ چنانکه از عبارت «اللَّهُمَ‏ خُصَ‏ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ‏ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِیَ ثُمَّ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً» که در مختصر المصباح شیخ طوسی آمده (مختصر المصباح، ط مکتبه العلامه المجلسی، ص۵۹۳)، همین معنی فهمیده می‌شود.

۴. لعنت‌شده پسر لعنت‌شده

در زیارت عاشورا می‌خوانیم: اللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّهَ وَ ابْنُ آکِلَهِ الْاَکْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه. سؤال این است: چه کسانی توسط خداوند متعال لعنت شده‌اند؟ پاسخ این سؤال را در آیات ۱۲گانه زیر که همگی درباره‌ی بنی‌اسرائیل و یهود نازل شده‌اند می‌یابیم: فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ…

(ابراهیم‌نیا و نوفرستی).
استدلال مذکور به مانند آن است که در زیارت عاشورا ببینیم که ابن مرجانه لعن شده و او را نشناسیم. بعد برای شناساندن آن استدلال کنیم به اینکه در زیارت عاشورا عمر بن سعد هم لعن شده؛ لذا ابن مرجانه همان عمر بن سعد است و مرجانه مادر عمر است! اگر قرار به استدلال به آیات باشد، در آیات افراد دیگری چون قوم عاد، قوم فرعون، کافران، و منافقان هم لعن شده‌اند! چرا آن‌ها مراد نباشند؟!

تعبیر «اللعین بن اللعین» به روشنی برای «ابن آکله الأکباد» به کار رفته و آکله الأکباد همان هند جگرخوار است (نمونه نگر: الرسائل السیاسیه للجاحظ، ص۴۲۲؛ أنساب الأشراف، ج۴، ص۳۸۶) و مقصود از پسر او در اینجا ظاهراً یزید بن معاویه است؛ چه می‌دانیم که مادر معاویه، هند جگرخوار است و خود معاویه قبل از واقعهٔ کربلا از دنیا رفته و باید پسرش مراد باشد. بنابراین، مبهم‌نمایی این لعن‌شده بی‌وجه است و مراد از لعین بن لعین، یزید بن معاویه است که خودش و پدرش ملعون هستند.

نکتهٔ دیگر این است که محور استدلال نویسندگان بر تعبیر «لسانک» در فراز «علی لسانک ولسان نبیک» است. حال آنکه «لسانک» در نقل زیارت عاشورا در کهن‌ترین نسخهٔ کامل الزیارات ابن قولویه نیامده و ظاهراً در کهن‌ترین نسخهٔ مصباح المتهجد شیخ طوسی هم نیامده و صرفاً «علی لسان نبیک» آمده است؛ هرچند عبارت در مختصر المصباح نسخهٔ ابن سکون و ابن علقمی به همین صورت «علی لسانک ولسان نبیک» است. به هر حال آن مطلب اصلاً از این عبارات برنمی‌آید.

۵. فرزندی که به پدر ملحق شده

خاندان بنی‌امیه یهودی تبارند. این مطلب را از آیه شریفه ۶۰ سوره مبارکه اسراء و حدیث شریف امام صادق علیه‌السلام که توضیح مفصل آن در مقاله «سقیفه بنی‌اسرائیل» گذشت، نتیجه‌گیری می‌کنیم. همچنین به کار بردن عبارت «اللّصیق» برای خاندان بنی‌امیه توسط امام علی علیه‌السلام در نامه ۱۷ نهج‌البلاغه خطاب به معاویه، مؤیدی دیگر بر این مطلب است که بنی‌امیه هیچ نسبت خونی با بنی‌هاشم نداشته و اصالتاً رومی و اسرائیلی‌تبار هستند: وَ اَمّا قَوْلُک اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، فَکذلِک نَحْنُ، وَلکنْ لَیسَ اُمَیهُ کهَاشِم، وَ لا حَرْبٌ کعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا اَبُوسُفْیانَ کاَبى طالِب، وَ لاَ الْمُهاجِرُ کالطَّلیقِ، وَ لاَ الصَّریحُ کاللَّصیقِ…

(ابراهیم‌نیا و نوفرستی).
در حدیث مروی از امام صادق علیه السلام که در یادداشت دیگر به آن ارجاع داده‌اند، آمده که شجرهٔ ملعونه در قرآن بنی‌امیه است. این حدیث دلالتی بر تبار یهودی بنی‌امیه ندارد. در نامه مذکور در نهج البلاغه هم صرفاً اشاره شده که نسب مشترکی با بنی‌هاشم ندارد و سخنی از تبار یهودی نیامده و نیز تصریح نشده که این الحاق در نسب در کدام طبقه رخ داده است.

این فرض هم که امیه برده‌ای رومی باشد که عبدشمس او را به خود ملحق کرده باشد، نخست در  کتاب الاستغاثه ابوالقاسم کوفی آمده است: «و کان عبد شمس بن عبد مناف أخا هاشم بن عبد مناف قد تبنى عبدا له رومیا یقال له: أمیه، فنسبه عبد شمس الى نفسه، فنسب أمیه بن عبد شمس، فدرج نسبه کذلک الى هذه الغایه. فاصل بنی أمیه من الروم» (الاستغاثه، ص۱۲۳). منبع متقدّم دیگری برای این ادعا یافت نشد. ابن غضائری دربارۀ ابوالقاسم کوفی می‌گوید: «کذّاب، غال، صاحب بدعه و مقاله. رأیت له کتبا کثیره، لا یلتفت إلیه‏» (رجال ابن الغضائری، ص۸۲). همچنین می‌دانیم که ابوالقاسم کوفی در خصوص انساب متّهم به کذب است؛ چه وی مدّعی است که خود از نسل امیرالمؤمنین (ع) است و دیگران در این ادعا تردید دارند (رجال ابن الغضائری، ص۸۲: «المدّعی العلویّهَ»). همچنین او ادعای غریب در خصوص نسب زبیر بن عوام دارد (الاستغاثه، ص۱۲۳-۱۲۴) و نیز دختران پیامبر خدا (ص) -رقیه و زینب (س)- را از ایشان نفی می‌کند و مدّعی است که آنان ربیبه‌های پیامبر (ص) بوده‌اند (الاستغاثه، ص۱۰۸، ۱۱۲-۱۱۳). این ادعای او سخنی بسیار گزاف است و در روایات اهل بیت (ع) همواره رقیه، ام کلثوم، و زینب (س) دختران پیامبر (ص) خوانده شده‌اند (الزهد، ص۸۷-۸۸؛ الکافی، ج۳، ص۲۴۱؛ ج۶، ص۵، ۶؛ الخصال، ج۲، ص۴۰۴-۴۰۵؛ تهذیب الأحکام، ج۳، ص۳۳۳؛ ج۸، ص۲۵۸).

اگر در واقع امیه از نسل عبد شمس نبود، توقّع می‌رفت که در آثار و گفته‌های فراوان آل ابی‌طالب و بنی‌عباس علیه بنی‌امیه اثری از این سخن یافت شود؛ مثلاً در رسالۀ فضل هاشم علی عبد شمس نوشتۀ جاحظ، انواع مفاخره‌های بنی‌هاشم بر بنی‌امیه آمده، اما این سخن در آن نیامده است. شارحان مقتدّم‌تر نهج البلاغه هم عبارت «ولا الصریح کاللصیق» را ناظر به امیه توضیح نداده‌اند و بیشتر آن را ناظر به خود معاویه توضیح داده‌اند. حتی اگر امیه رومی باشند، هم این نکته نشان نمی‌دهد که امیه یهودی بوده است. در خصوص بنی‌امیه در روزگار پیامبر (ص) هم می‌دانیم که آن‌ها از مشرکین مکه بوده و از اهل کتاب نبودند.

۶. حرمت ماه‌های حرام

حرمت ماه‌های حرام را حتی اعراب جاهلی هم نگاه می‌داشتند و این یهود بوده‌اند که در طول تاریخ از خون‌ریزی در ماه حرام هیچ ابایی نداشته بلکه به نظر می‌رسد این کار را راهی برای تقرب بیشتر به ابلیس می‌دانند. و آخرین سند آن هم آغاز جنگ ۲۲ روزه در زمستان ۱۳۸۷ و جنگ ۸ روزه در زمستان ۱۳۹۱ همزمان با ماه حرام ذی حجه و آغاز ماه محرم می‌باشد

(ابراهیم‌نیا و نوفرستی).

اینکه یهود در ماه‌های حرام خون‌ریزی می‌کردند تا به ابلیس نزدیک شوند، سخنی است که نویسنده برای آن هیچ شاهدی نیاورده است. عدم حرمت ماه‌های حرام هم اختصاصی به یهود ندارد. در میان عرب هم نخستین خون‌ریزی در ماه حرام، قتال کربلا نبوده و پیشتر هم در جاهلیت قتل و قتال در ماه حرام به دست عرب رخ داده است (نمونه: سیره ابن هشام، ت السقا، ج۱، ص۱۸۵؛ تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۳۱). استشهاد به جنگ‌های اخیر رژیم اشغال‌گر صهیونیستی هم نمی‌تواند چیزی را دربارۀ چهارده قرن پیش نشان دهد. البته نویسندگان در همین استشهاد هم نشان نداده که رژیم اشغال‌گر به دلیل تقرّب به ابلیس در ماه حرام جنگ کرده است!

در ادامه تنها استدلالی که در نوشتهٔ «شمر؛ فرستادهٔ مخصوص یهود» برای یهودی‌خواندن شمر آمده، مورد توجه قرار می‌گیرد:

۷. شمر و طیلسان‌پوشی

باید توجه داشت که شمر تنها کسی بود که در کوفه «طیلسان» بر سر می‌گذاشت. در ماجرایی تاریخی آمده که انس بن مالک با دیدن جماعت طیلسان‌پوش در بصره، به یاد یهودیان خیبر افتاد. طیلسان چیزی است شبیه به این لباس یهودی که بر شانه و سر می‌اندازند. گذشته از این‌ها نام پدر شمر، شرحبیل است [که ظاهراً همانند نام خود او، نامی عبری است] و ذی‌الجوشن تنها لقب اوست.

(شمر؛ فرستادۀ مخصوص یهود).

اشکال این استدلال، آن است که طیلسان مخصوص یهود نیست و مسلمین هم می‌پوشیدند؛ به عنوان نمونه، گفته شده که پیامبر خدا (ص) «ساج» پوشید (الکافی، ج۶، ص۴۴۱) و «ساج» به طیلسان ضخیم گفته می‌شود (العین، ج۶، ص۱۶۰، مدخل «سوج»). همچنین از پدر سلیمان بن راشد نقل شده که امام سجاد (ع) را دید که طیلسانی ازرق پوشیده بودند (الکافی، ج۶، ص۴۹۹) و از یزید بن حازم نقل شده که امام سجاد (ع) را دید که طیلسانی کردی پویشده بودند (الطبقات لابن سعد، ج۷، ص۲۱۵). از یونس بن عبدالرحمن هم نقل شده که ابوالحسن (ع) را دید که طیلسانی ازرق پوشیده بودند (الکافی، ج۶، ص۴۴۸).

افزون بر این، در روایتی از یوسف بن ابراهیم نقل شده که بر امام صادق علیه السلام وارد شد و به امام گفت: «جُبِّه‌ای از خَزّ و طیلسانی از خزّ پوشیده‌ام. نظرت در این باره چیست». امام گفتند که اشکالی ندارد و گفتند که حسین علیه السلام در حالی شهید شد که جُبّه‌ای از خزّ داشت (الکافی، ج۶، ص۴۴۲؛ مشابه: ص۴۵۱). در این روایت اصل طیلسان و جبّه محل اشکال نیست و در نظر راوی و امام بی‌شبهه‌بودن این دو مسلّم فرض شده و بحث در جنس لباس است.

نام شرحبیل هم دلالتی بر یهودی‌بودن شخص ندارد.  این نام هر پیشینه‌ای داشته باشد، از نام‌های عرب شده بوده (شمس العلوم، ج۶، ص۳۴۳۵) و آن را در عرب -بدون ارتباط روشن با یهود- می‌بینیم؛ چه برخی در قبائل بنی‌حنظله، ثقیف، کِنده، تمیم، خزرج، معافر، خولان، عنس، و… «شرحبیل» نام داشته‌اند (تاج العروس، ج۱۴، ص۳۷۴-۳۷۵، مدخل «شرحبل»)؛ به عنوان نمونه حُجر بن عَدی کِندی -صحابی پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) که به دست معاویه به شهادت رسید- فرزندی به نام «شرحبیل» داشت (نسب معد والیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۳). آیا باید همۀ این افراد از قبائل متنوّع عرب را یهودی بدانیم؟!

۸. برتری‌جویی بزرگ بنی‌اسرائیل

در سخنرانی «نقش یهود در واقعه کربلا» سیدحسین آقامیری برای اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیه السلام به این روایت منسوب به امام صادق علیه السلام استناد کرده است:

عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْبَطَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‌ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى- وَ قَضَیْنا إِلى‌ بَنِی إِسْرائِیلَ‌ فِی الْکِتابِ‌ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ‌ مَرَّتَیْنِ‌ قَالَ قَتْلُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَ طَعْنُ الْحَسَنِ ع وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً قَالَ قَتْلُ الْحُسَیْنِ ع

(الکافی، ج۸، ص۲۰۶).

عن صالح بن سهل عن أبی عبد الله ع‌ فی قوله: «وَ قَضَیْنا إِلى‌ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ- لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ‌» قتل علی، و طعن الحسن «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» قتل الحسین…

(تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۸۱).

حدثنی محمد بن جعفر القرشی الرزاز قال حدثنی محمد بن الحسین بن أبی الخطاب عن موسی بن سعدان الحناط عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَاسِمِ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‌ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَضَیْنا إِلى‌ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ- لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ‌ قَالَ قَتْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ طَعْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع‌ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً قَتْلُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع‌…

(کامل الزیارات، ج۱، ص۶۲).

روایت مذکور شدیداً ضعیف است. در سند کلینی به عبدالله بن قاسم بطل حضرمی، ابن شمون حضور دارد که واقفی و ضعیف و متهم به غلو است (اختیار رجال الکشی، ص۳۲۲؛ رجال ابن الغضائری، ص۹۵؛ رجال الطوسی، ص۴۰۲؛ رجال النجاشی، ص۳۳۵). دربارهٔ خود عبدالله بن قاسم هم ابن غضائری گفته: «کذاب، غال، ضعیف، متروک الحدیث، معدول عن ذکره» (رجال ابن الغضائری، ص۷۸) و نجاشی دربارۀ او گفته است: «کذاب، غال، یروی عن الغلاه، لا خیر فیه، ولا یعتد بروایته» (رجال النجاشی، ص۲۲۶). دربارهٔ صالح بن سهل هم ابن غضائری گفته است: «غال، کذاب، وضاع للحدیث، روى عن أبی عبد الله علیه السلام، لا خیر فیه ولا فی سائر ما رواه» (رجال ابن الغضائری، ص۶۹).

با وجود این سند، روشن است که نمی‌توان حدیث را به امام صادق (ع) انتساب داد؛ با این حال، فرضاً که این حدیث اصیل باشد، نمی‌تواند متن آیه را توضیح دهد و باید آن را حدیثی تأویلی انگاشت که در این مقام است که آیه‌ای را که در خصوص بنی‌اسرائیل نازل شده، در ظالمان امت اسلام جاری بداند؛ چنانکه در برخی از نقل‌ها آیهٔ «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا» و آیهٔ «وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً» به امام حسین علیه السلام و قاتلانشان تأویل شده است (کامل الزیارات، ج۱، ص۶۳).

در پایان باید توجه داشت که احادیث فراوانی از اهل بیت (ع) پیرامون واقعهٔ کربلا صادر شده و در منابع متنوّع عامه و امامیه و زیدیه باقی مانده است. در بسیاری از این احادیث با توجه به شرایط امام و مخاطب‌شان، به صراحت انواع مظالم بنی‌امیه و ابن زیاد و دیگر قاتلان برشمرده شده و تقیه در این خصوص کنار گذاشته شده است. در این میان وجه روشنی برای تقیه از یهود نیست و اگر یهود نقش فعالی در کربلا می‌داشت، انتظار می‌رفت که در روایاتی به این نکته تصریح شود. در مقابل از امام سجاد (ع) نقل شده که قاتلان امام حسین (ع) خود را از امت اسلام می‌پنداشتند و با ریختن خون امام حسین (ع) به خدا تقرّب می‌جستند (أمالی الصدوق، ص۴۶۲) و می‌دانیم که بسیاری از قاتلان امام حسین (ع) دیدگاه‌های عثمانی داشته‌اند (بازتاب تفکر عثمانی در حادثۀ کربلا).

امیرحسن خوروش

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
کدام وزیر دولت پزشکیان تاکنون عملکرد ضعیف تری داشته است؟