به گزارش تابناک به نقل از فارس، تغییر قدرت در سوریه منجر به تغییر اساسی در چشمانداز سیاسی کل منطقه شده و نیروهای پشت کودتای سوریه از تروریستها تا شرکای آنها در تلاش برای تجزیه این کشور به خیال افزایش فشار بر ایران، لبنان و یمن هستند.
جنگ داخلی در سوریه آینهای از نظام سرمایه داری جهانی است که در طول سالیان متمادی بارها در وحشی گری و رفتارهای بیرحمانه، بیوجدان بودن و استانداردهای دوگانه تجلی یافته است به گونهای که رئیس نظام سابق سوریه، بشار اسد را متهم به سرکوب اعتراضات و امتناع از برگزاری انتخابات «دموکراتیک» و تغییر قانون اساسی کردند.
در راس نظام بیرحم سرمایهداری نولیبرالی، آمریکا قرار دارد که نه تنها به قوانین سرمایهداری در رقابت و آزادی بازار احترام نمیگذارد بلکه از طریق زور نظامی برای غارت کردن ثروتهای ملتها و محاصره اقتصادی آنها، همه امکانات نظامی و اقتصادی و سیاسیاش را برای محروم کردن دیگران از هرگونه فرصتی برای پیشرفت استفاده میکند.
اگرچه این وحشیگری آمریکا حتی خشم خود متحدان آمریکا در اردوگاه سرمایهداری غربی را برانگیخته است که معتقدند افراطگری آمریکا که برای تحقق اهداف اقتصادی خود از طریق غارت ثروتهای ملتها و گرسنه نگهداشتن آنها از زور نظامی استفاده میکند، از اصول سرمایهداری خارج شده و تصویری وحشی از غرب برای دیگر ملتها ترسیم کرده است.
جنگ داخلی که در سوریه به بهانه ایجاد دموکراسی آغاز شد، جان ۶۰۰ هزار نفر را گرفت و محاصره وحشیانه سوریه این کشور را چندین دهه به عقب برگرداند و در حالی که تنها پنج درصد از جمعیت قبل از جنگ در سوریه از سوء تغذیه رنج میبردند؛ این رقم حالا به ۳۴ درصد رسیده یعنی بیشتر از افغانستان و بسیاری از کشورهای آفریقایی است.
اما به محض وقوع کودتا در دسامبر گذشته در سوریه، موضع طرفداران دموکراسی (آمریکا) ۱۸۰ درجه تغییر کرد، گروه هیات تحریر الشام» که خواهان جهاد و ساختن خلافت اسلامی بود، شریک دموکراسی خواهان شد و دست دوستی به سمتشان دراز کرد.
یک هیئت آمریکایی به ریاست باربارا لیف، دستیار وزیر امور خارجه این کشور در امور خاورمیانه پس از سفر به دمشق و دیدار با رهبران جدید سوریه آنها را «عمل گرایانی» توصیف کرد که اظهارات بسیار معتدلی در مورد موضوعات مختلف بیان میکنند.
به دنبال آن، اولین گام برای لغو تحریمهای غربی از ابومحمد الجولانی، رهبر هیات تحریر الشام انجام شد، کسی که نام واقعی خود، «احمد الشرع» را پس از به دست گرفتن قدرت، به کار گرفته، در حالی که این فرد از تروریستهای قاتلی است که در صفوف القاعده و داعش جنگیده و در فهرست تحت تعقیب بین المللی قرار داشته و برای اطلاعاتی در مورد محل اختفای وی جایزه ۱۰ میلیون دلاری در نظر گرفته شده بود.
اردوغان به کدام مناطق سوریه چشم طمع دارد؟
شاید جهادگران دیروز سعی در تجدید نظر در ایدئولوژی خود دارند و انگار دیروزی نبوده است، اما آنها از زمان به قدرت رسیدنشان، اقلیتها را سرکوب میکنند، به ویژه آنهایی که به بشار اسد، رئیس جمهور سابق نزدیک بودند و به سمت تظاهرات کنندگان در لاذقیه، حمص و جبله که خواهان احترام به حقوقشان بودند تیراندازی کردند.
مقامات دولت خودخوانده جدید در سوریه با آزار و اذیت کارمندان و حامیان دولت قبلی سوریه نیز، همان رویه دوره دیکتاوری خود در ادلب را پیاده میکنند به طوری که از جمعیت ساکن ادلب به عنوان کالای مصرفی استفاده میکردند به طوری که در تابستان گذشته هزاران نفر با برپایی تظاهراتهای متعدد برای اعلام خشم خود از فساد، بیکاری و سرکوب به خیابانها میآمدند. اما این گروه تروریستی توانسته بود قدرت خود را حفظ و مخالفانش را سرکوب کند.
این تروریستها قصد دارند انتخابات در سوریه را حداقل تا چهار سال دیگر به بهانه سرشماری جمعیت و تصویب قانون اساسی جدید به حالت تعلیق درآورند همان طور که کار پارلمان سوریه را متوقف کردند با وجود اینکه این پارلمان در ژوئیه گذشته انتخاب شده بود.
تقریباً تمام سمتها در «دولت انتقالی» سوریه نیز توسط شورشیان اشغال شده، برای مثال، انس خطاب، رئیس جدید سرویس اطلاعاتی، عضو سابق داعش به دلیل عملیات خرابکارانه و انتقامجویانه علیه مخالفان «هیات تحریر الشام» به شهرت رسیده بود.
اشتهای باز نظام سرمایهداری
دلایل این دوگانگی در تعامل از سوی حامیان دموکراسی در جهان مشخص است، به نظر میرسد که دولت جدید سوریه آماده معامله بر سر منافع کشور در چپ و راست است؛ به خصوص که باسل عبدالعزیز، وزیر اقتصاد و تجارت خارجی تروریستها در سوریه، انتقال اقتصاد این کشور به بازار آزاد را اعلام کرده و گفته برای انجام این کار، ضوابط و محدودیتهای مربوط به صادرات و واردات سوریه لغو خواهد شد، بازار مبادلات ارزی در سوریه نیز آزاد میشود و برنامهریزی برای بازکردن اقتصاد به روی سرمایه گذاری خارجی انجام شده است.
دولت خودخوانده سوریه در حال حاضر اراده قدرتهای بیگانهای را پیاده میکند که آنها را به قدرت رساندهاند و ترکیه و قطر که سالها حامی این شورشیان بودند از پنج روز پس از تصرف دمشق، نقش اولین نوازندگان در این سمفونی را بازی میکنند.
روسای سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی قطر و ترکیه وارد کاخ الشعب دمشق شدند و بلافاصله هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه نیز به سوریه رفت و گفت: سختترین و سیاهترین دوران برای کشور شما به پایان رسیده است رئیس جمهور ما اردوغان همیشه در کنار شما خواهد بود.
سپس «آلپ ارسلان بایراکتار» وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه به سوریه رفت و دیگر مقامات ترکیه هم بعداً به دمشق خواهند آمد.
این تروریستها در سوریه با آغوش باز از حامیان خود استقبال و تأکید میکنند که «رژیم ترکیه از روزهای اول انقلاب از سوریه حمایت کرده است. ما این را فراموش نخواهیم کرد، زیرا ما در حال برنامهریزی برای ایجاد روابط استراتژیک با آنکارا هستیم».
طرفین ترکیهای و سوریهای توافقاتی را نیز در مورد ایجاد ارتش جدید سوریه، واردات برق و سوخت، و طرح یکپارچه سازی زیرساختهای حمل و نقل منعقد کردند و ترکیه گفته همه اینها به عنوان یک ابتکار حسن نیت ارائه میشود.
«بایراکتار» وزیر انرژی ترکیه در سفر به سوریه گفته بود که درگیری در سوریه مانند آتش سوزی در خانه همسایه است. ما تمام توان خود را برای بازسازی این خانه انجام خواهیم داد.
اما به تعبیر علی وطفی، نویسنده سوری مقیم مسکو، «مقامات ترکیه دروغ میگویند و همه میدانند که آتشی که ۹ سال به جان سوریه افتاد به دست همین ترکیه شعلهور شد. ترکیه پس از اینکه سوریه را ویران کرد و بزرگترین شهر صنعتی خاورمیانه (شمال حلب) را به سرقت برد، اکنون نیز میخواهد آن را از نظر اقتصادی، مالی و سیاسی تحت سلطه خود بگیرد»؛ بنابراین هنگامی که عبدالقادر اورال اوغلو، وزیر حمل و نقل و زیرساخت ترکیه از آغاز کار کشورش برای تعیین مرزهای دریایی با سوریه به منطور افزایش حوزه نفوذ در اکتشاف انرژی خبر داد، این گرگ خاکستری ترکیه دندانهای نیش خود را نشان داده است.
به دنبال آن، رسانههای وفادار به اردوغان ترکیه به دریای مدیترانه که سرشار از ذخایر گاز طبیعی است اشاره کردند و از رژیم ترکیه خواستند که با جسارت توازن قوا را در منطقه تغییر دهد. بایراکتار نیز از طرحی برای تامین نفت ترکیه از طریق سوریه خبر داد.
رویای اردوغان برای تبدیل شدن به هاب گازی
ترکها همچنین در تلاش برای احیای پروژه خط لوله گاز از قطر به اروپا هستند؛ چیزی که برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ ذکر شد و اگر این امر محقق شده و قطر بتواند هیدروکربنها را از میدان پارس جنوبی در شمال قطر با عبور از سوریه و رسیدن به ترکیه در کوتاهترین زمان ممکن صادر کند، آنکارا نقشی را که به دنبال ایفای آن است به عنوان قطب اصلی رسیدن و فروش گاز است به دست خواهد آورد.
این پروژه انتقال گاز قطر به ترکیه از راه سوریه به دلیل موضع بشار اسد در قبال آن متوقف شده بود، زمانی که اسد، رئیس جمهور سابق رژیم، "استراتژی چهار دریا" را پیشنهاد کرد، که بر اساس آن، سوریه قطب ترانزیتی برای انتقال گاز میشد و البته، این یکی از دلایل شروع جنگ علیه سوریه بعد پانزده سال بوده است..
در سال ۲۰۰۹، سوریه استراتژی «چهار دریا» را معرفی کرد که هدف آن تبدیل این کشور به مرکزی برای ترانزیت انرژی میان خلیج فارس، دریای سیاه، خزر و مدیترانه بود. این استراتژی شامل توسعه خطوط لوله گاز و نفت به طول ششهزارو ۳۰۰ کیلومتر میشد. خط لوله گاز عرب (AGP) که ساخت آن از سال ۲۰۰۳ آغاز شده بود، قرار بود مصر را به ترکیه متصل کرده و ارتباط این منطقه را با اروپا تقویت کند. بااینحال، آغاز درگیریهای داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ تکمیل برنامههای توسعه پیشبینیشده را مختل کرد.
تحولات اخیر در روابط اتحادیه اروپا و روسیه که پس از تهاجم نظامی مسکو به خاک اوکراین رخ داده، اهمیت تنوع بخشیدن به منابع انرژی این اتحادیه را بیش از پیش افزایش داده است.
در همین حال، گاز قطر به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گاز در جهان تنها ۵ درصد در گاز وارداتی به اتحادیه اروپا سهم دارد.
علت اصلی این سهم پایین، هزینه بالا و دشواری تکنولوژیک مایعسازی گاز و حمل و نقل دشوارتر آن است که الانجی را به طور قابل توجهی گرانتر از گاز خط لوله میکند. افزون بر این، زنجیرههای تامین الانجی در برابر تحولات ژئوپلیتیکی و نوسانهای تقاضای جهانی آسیبپذیرترند و از پایداری کمتری برخوردارند.
در چنین شرایطی، از سرگیری پروژه انتقال گاز از قطر به اروپا با استفاده از خط لولهای که با امن شدن سوریه میتواند از خاک این کشور عبور کند، پس از ۱۵ سال، بار دیگر مطرح شده است.
بایراکتار وزیر انرژی ترکیه پروژه خط لوله گاز قطر را «فرصتی بزرگ» توصیف کرده و در جریان مذاکرات قطر که در این ماه برگزار شد، دوحه و دمشقِ الشرع بر سر یک مشارکت استراتژیک به توافق رسیدند.
اذعان حزب کمونیست ترکیه به تلاش اردوغان برای دستیابی به پیشرفت با دزدی از سوریه
بنابراین سیاست اشغال و سلطه اقتصادی به عنوان مقدمهای برای کنترل سیاسی بر تصمیم سوریه آغاز شده، همانطور که رئیس جمهور ترکیه رجب اردوغان گفت: «ترکیه نمیتواند مرزهای خود را در ۷۸۰ هزار کیلومتر مربعی که وسعت این کشور است، متوقف کند و به ماموریت محوله به آن از سوی تاریخ عمل خواهد کرد».
اردوغان در این خصوص با صراحت بیشتری با اعضای حزب خود در ساکاریا صحبت کرد و گفت: اگر نتایج جنگ جهانی اول متفاوت بود، دمشق، حلب، ادلب، حماه و رقه مراکز استانهای ترکیه بودند، «آنکارا» تاکنون با سوریه به عنوان یک کشوراجنبی رفتار نکرده است.
علاوه بر این، نیات حکومت اردوغان توسط حزب کمونیست ترکیه فاش شد که تأیید کرد که «رژیم سوریه با عملیات مشترک بین ایالات متحده، اسرائیل، بریتانیا و ترکیه سرنگون شد که در نتیجه آن این کشور به جهادیها تحویل داده شد».
بنا به تاکید حزب کمونیست ترکیه، «شرکتهای بزرگ ترکیه میخواهند با تحریک و ایجاد درگیریهای منطقهای و اتخاذ ایدههای جدید عثمانی، میلیاردها دلار درآمد کسب کنند، زیرا این شرکتها در تلاش برای کنترل منابع انرژی، مسیرهای عرضه، بازارهای جدید و منبع نیروی کار ارزان هستند، اما، اما باید بدانیم که رشد مبتنی بر دزدی از کشورهای دیگر میتواند عواقب ناگواری برای خود ترکیه داشته باشد».
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.