به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، یک مطالعه جدید نشان میدهد که در حالی که انواع خاصی از موسیقی پس زمینه میتوانند روحیه و عملکرد در کار را بهبود بخشند، همه انواع موسیقیهای مخصوص تمرکز، به وعدههای خود عمل نمیکنند. رابطه بین موسیقی و بهرهوری مدتهاست که محققان و کارمندان را مجذوب خود کرده است.
اساف اعلام کرد، از آنجایی که تلفن همراه و سرویسهای پخش موسیقی، بیش از هر زمان دیگری در طول ساعات کاری در دسترس هستند، درک این اثرات اهمیت فزایندهای پیدا میکند. مطالعات قبلی نتایج متفاوتی را نشان دادهاند، در حالی که به نظر میرسد برخی از موسیقیها حافظه و توجه را تقویت میکنند، انواع دیگر میتوانند حواسپرت کننده باشند، بهویژه زمانی که حاوی اشعار یا عناصر پیچیده موسیقی هستند که باعث جلب توجه ما میشوند و برای کسب آن تلاش میکنند.
جدیدترین مطالعه در این زمینه نشان میدهد که موسیقی موسوم به «جریان کاری» (work flow) به افراد کمک میکند در هنگام انجام وظایف ذهنی چالشبرانگیز سریعتر فکر کنند و احساس بهتری داشته باشند. این برای انواع دیگر صدای پسزمینه، از جمله موسیقی موسوم به «تمرکز عمیق» یا نویز شبیهسازی شده اداری صادق نبود.
راز آن در فرمول خاص موسیقی نهفته است. سرعت متوسط، ریتم واضح و ملودیهای ساده بدون اشعار میتوانند به بهبود عملکرد کمک کنند. برخلاف آهنگهای «تمرکز عمیق» یا آهنگهای پاپ جذاب، موسیقی جریان کاری تعادل دقیقی ایجاد میکند و ساختار موسیقی کافی برای حفظ تعامل بدون ایجاد حواسپرتی را داراست.
محققان از دانشگاههای مختلف آمریکا آزمایش کردند که چگونه انواع مختلف صدای پسزمینه بر توانایی افراد برای تمرکز و عملکرد خوب در کاری که نیاز به توجه زیادی دارد، تاثیر میگذارد. در این مطالعه ۱۹۶ شرکتکننده انتخاب شدند و بهطور تصادفی به چهار صوت مختلف گوش دادند.
شرکت کنندگان در حالی که به مدت ۱۰ دقیقه به صوت مشخصی گوش میدادند، یک آزمون روانشناسی کلاسیک را انجام دادند که توجه انتخابی و سرعت پردازش آنها را اندازهگیری میکرد.
موسیقی که نسبت به سایر گزینهها بهتر عمل کرد، چندین ویژگی متمایز داشت. آهنگها سرعت نسبتا سریع با ضربهای واضح و ثابت داشتند که شنونده را تحت تأثیر قرار نمیداد. ملودیها و هارمونیها ساده بودند و عمدتا از کلیدهای اصلی استفاده میشدند و از تغییرات پیچیدهای که ممکن بود به توجه نیاز داشته باشند، اجتناب میشد. صدای کلی دارای ترکیبی متعادل از فرکانسهای زیر ۶۰۰۰ هرتز بود و موسیقی شامل تغییرات دینامیکی متوسط به جای تغییر ناگهانی صدا یا شدت بود.
در مقابل، موسیقی «تمرکز عمیق» که مفید واقع نشد، با سرعت کندتر، ریتمهای تعریف شده کمتر و فرکانسهای صوتی محدودتر اجرا شد. در حالی که هدف هر دو نوع موسیقی افزایش تمرکز بود، رویکردهای آنها به طور قابل توجهی متفاوت بود. از سوی دیگر، آهنگهای پاپ، دارای اشعار و پیچیدگیهای موسیقی که به طور بالقوه میتوانند تمرکز را به خود جلب کنند، مناسب نبودند.
تنها شرکتکنندگانی که به موسیقی مناسب گوش میدادند، بهبود قابلتوجهی در خلق و خو و عملکرد نشان دادند. این شنوندگان گزارش کردند که بعد از انجام کار احساس بهتری داشتند و با گذشت زمان، به تدریج در پاسخگویی دقیق سریعتر شدند. حدود ۷۶ درصد از شرکت کنندگان، بهبود خلق و خوی خود را گزارش کردند، در حالی که کمتر از نیمی از شرکت کنندگان گروه دیگر، تجربه بهبود خلق و خوی را گزارش کردند.
جالبترین نکته این است که بهبود خلق و خو با دستاوردهای عملکردی بیشتر مرتبط بود. به عبارت سادهتر، هرچه موسیقی خلق و خوی افراد را بهتر میکرد، عملکرد آنها در طول زمان بیشتر بهبود مییافت که نشان میدهد احساس خوب و خوب کار کردن ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
این مطالعه همچنین یافتههای جالبی را در مورد ترجیحات موسیقی و آشنایی نشان داد و مشخص شد که جدید بودن موسیقی مانعی برای اثربخشی آن نیست.
آهنگهای پاپ، علیرغم محبوبیت و توانایی آنها برای افزایش انگیختگی، هیچ مزیت قابل توجهی برای خلق و خو و عملکرد نشان ندادند.
محققان به طور خاص بررسی کردند که چگونه این اثرات ممکن است بر اساس تفاوتهای فردی متفاوت باشد. آنها دریافتند که افرادی که حساسیت بیشتری نسبت به پاداشهای موسیقی دارند، یعنی کسانی که عموما واکنشهای احساسی قویتری نسبت به موسیقی تجربه میکنند، در کل در طول کار سریعتر پاسخ میدهند. این نشان میدهد که برای برخی از افراد ممکن است استفاده از موسیقی یک ابزار مناسب برای بهبود کار باشد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.