مروری بر کتاب «خیلی محرمانه»/2

دنبال این‌پرونده را نگیر وگرنه اخراج می‌شوی!/ضربه‌ سپاه به حزب بعث عراق در لبنان

پیگیری‌های جواهری برای جلوگیری از این‌رفتارها باعث شد حاکم شرع با او برخورد کند که روایتش در کتاب «خیلی محرمانه» این‌گونه آمده است: به من هم گفت «اگر بخوای پافشاری کنی می‌دم همین‌جا تعزیرت کنن و از کار برکنارت کنن و اخراج بشی!»
کد خبر: ۱۲۹۹۱۵۷
|
۲۵ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۱ 14 April 2025
|
26065 بازدید
|
۴

دنبال این‌پرونده را نگیر وگرنه اخراج می‌شوی!/ضربه‌ سپاه به حزب بعث عراق در لبنان

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کتاب «خیلی محرمانه؛ خاطرات حسن تابان‌منش از کودکی تا پایان ماموریت در مصر» نوشته فاطمه ملکی دی ماه ۱۴۰۳ توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شد و دربرگیرنده خاطرات یکی از مسئولان امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است که بیش از ۳۰ سال با گروهک منافقین، نیروهای حزب توده و معاندین جمهوری اسلامی ایران مبارزه کرده و در سال‌های دفاع مقدس و پس از جنگ ماموریت‌های امنیتی و اطلاعاتی را در خارج از کشور انجام داده است.

چندی پیش مرور و بررسی این‌کتاب را آغاز کردیم که قسمت اول آن در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:

«خاطرات ضربه‌زدن به توده در شیراز و شنود از کانال کولر»

در ادامه مشروح قسمت دوم مرور و بررسی این‌کتاب را می‌خوانیم؛

پیداکردن نفوذی‌های توده در دادگاه انقلاب

جواهری، سال ۱۳۶۲ مسئولیت اطلاعات بازجویی از زندانیان شیراز را به عهده گرفت. اوایل آن‌سال هم خانه‌ای کشف کرد که حجم زیادی نامه ارسالی و دریافتی در آن پیدا شد. او در خاطراتش درباره آن‌خانه و نامه‌ها می‌گوید یکی از کارمندان دادگاه انقلاب به‌عنوان نفوذی فعالیت می‌کرد. در ادامه تحقیقات مشخص شد ۳ تن از کارکنان دادگاه انقلاب و دادگستری، وابسته به حزب توده هستند. قاضی هم پس از رسیدگی به پرونده آن‌ها، حکم اعدامشان را صادر کرد.
پس از اجرای حکم اعدام، حزب توده تصویر این‌سه نفوذی را منتشر کرد و عنوان «شهید» را برای آن‌ها به‌کار برد. 

نفوذی‌ها در معاونت دادستانی شیراز و دادگاه انقلاب تهران

درک این‌مساله که دامنه نفوذ در دادگاه انقلاب گسترده است، باعث شد جواهری و دوستانش به بازجویی و تحقیق از نیروهای دادستانی بپردازند. این‌تحقیقات باعث شد ۵۰ تن از کارکنان رسمی ادارات مهم به‌ویژه دادگستری دستگیر شوند. جواهری می‌گوید ادامه این‌مسیر به معاون دادستان شیراز و سپس تهران و دادگاه انقلاب رسید. به این‌ترتیب ۳ دادیار که در دادگاه رشوه می‌گرفتند، دستگیر شدند و سرنخ به فردی رسید که در دادگستری خیلی مهم بود. راوی خاطرات «خیلی محرمانه» می‌گوید این‌فرد مسئول امور جنگ‌زده‌ها بود و تحقیقات باعث شد متوجه شوند چه‌طور رشوه می‌گیرد.

تهدید حاکم شرع: دیگر دنبالش را نگیر!

تحقیقات گسترده جواهری و دوستانش، پس از رسیدن به آن‌فرد مهمی که البته نامش را در کتاب خاطراتش نمی‌برد، باعث شد رمضانی حاکم وقت شرع به این‌جمع‌بندی برسد که کار جواهری و دوستانش، باعث می‌شود «پای خیلی‌ها وسط بیاید.» در نتیجه همه متهمان رفع‌اتهام و آزاد شدند. 

پیگیری‌های جواهری برای جلوگیری از این‌رفتارها باعث شد حاکم شرع با او برخورد کند که روایتش در کتاب «خیلی محرمانه» این‌گونه آمده است: 

به من هم گفت «اگر بخوای پافشاری کنی می‌دم همین‌جا تعزیرت کنن و از کار برکنارت کنن و اخراج بشی!» (صفحه ۱۴۱)

چنین‌برخوردهایی باعث دلزدگی جواهری شد و تصمیم گرفت به جبهه برود که به‌سرعت با این‌درخواستش موافقت و اعلام کردند: «بچه‌های اطلاعات اگر می‌خواهند به جبهه بروند، باید به کردستان اعزام شوند.» 

دنبال این‌پرونده را نگیر وگرنه اخراج می‌شوی!/ضربه‌ سپاه به حزب بعث عراق در لبنان

خدمت در کمیته کاک کردستان

با توجه به آن‌که اطلاعات سپاه، کمیته کاک را تشکیل داده بود، تمام نیروهای اطلاعاتی که از نقاط مختلف کشور به کردستان می‌رفتند، در این‌کمیته خدمت می‌کردند. حسن جواهری نیز پس از دلسردی از برخوردهای حاکم شرع و ارسال درخواستش برای رفتن به جبهه، به کردستان رفت و وارد کمیته کاک شد. 

در یک‌هفته ابتدایی ورود به غرب، جواهری در ارومیه ماند و تصمیم گرفت به‌طور متمرکز روی کمین‌های ضدانقلاب به‌طور مشخص حزب دموکرات و کومله کار کنند. آن‌زمان محمد بروجردی به‌تازگی شهید شده بود و سپاه در کردستان، در موقعیت حساسی قرار داشت. در قرارگاه غرب نیز مسئولیت امنیت داخلی را به جواهری پیشنهاد کردند اما نپذیرفت و چون به کار بازجویی آشنا بود، تصمیم گرفت روی فعالیت‌های کومله متمرکز شود. 

به‌عهده‌گرفتن مسئولیت کومله در کردستان

ماموریت بعدی جواهری، سنندج بود که کومله، بیشترین خراب‌کاری و ترورهای خود را در این‌شهر انجام می‌داد. با شروع‌ کار جواهری در اطلاعات سپاه سنندج، او را مسئول کومله در کردستان کردند. این‌اتفاق مربوط به برهه‌ای از زندگی این‌نیروی اطلاعاتی است که تازه وارد ۲۱ سالگی شده بود. 

جواهری موفق شد یک‌منبع نفوذی را استخدام و وارد کومله کند. یکی از اولین‌خبرهایی که به او رسید، این بود که بناست یک‌تیم ترور وارد سنندج شود که با ردگیری گروه و درگیری با آن‌ها، از دو کومله‌ای که با نیروهای سپاه درگیر شده بودند، یکی کشته شد و دیگری فرار کرد.

مبارزه با تشکیلات مادران در کوه

پس از جلوگیری از فعالیت‌های تیم ترور جدید کومله، این‌گروهک اقدام به تاسیس تشکیلات مادران کرد که در کوه و مناطق امن (بیشتر در خاک عراق) فعالیت می‌کرد. در این‌ساختار، مادران، اخبار شهر را به فرزندان خود که عضو کومله بودند، می‌رساندند و چون مادر بودند، کمتر مورد سوءظن قرار می‌گرفتند. جواهری و نیروهایش متوجه این‌جریان شده و به فکر مقابله به آن افتادند.

جواهری به همه افرادی که در کوه بودند، نامه داد و وعده تخفیف در مجازات را در صورت تسلیم داد که این‌تدبیر کارگر شد و تاثیر جریان مادران در کوه هم از بین برد. او در این‌باره می‌گوید: «توانستیم به بدنه اصلی تشکیلات‌شان ضربه اساسی وارد کنیم و ارتباط نیروهای داخلی‌شان با تشکیلات مادر را قطع کردیم.»

انفکاک وزارت اطلاعات و سپاه/ وزارت اطلاعاتی‌ها بیشتر اداری بودند

۲۷ مرداد ۱۳۶۲ که حسن تابان‌منش در سنندج مشغول مبارزه با کومله بود، وزارت اطلاعات تشکیل شد و او و همراهانش از سپاه منفک شده و به وزارت اطلاعات رفتند. تا این‌مقطع جواهری دوسال بود در ماموریت کردستان بود و یک‌سال هم از مسئولیتش در بخش کومله اداره کل اطلاعات کردستان می‌گذشت. در همین‌ایام بود که همسر جواهری خبر داد باردار است و این‌زوج تصمیم گرفتند به شیراز برگردند. 

پس از شیراز، جواهری راهی تهران و متوجه فضای رقابتی بین نیروهای وزارت اطلاعات، سپاه و کمیته شد. او می‌گوید خیلی‌هاشان علیه دیگری کار می‌کردند و همین‌مساله باعث شد انگیزه‌اش برای ماندن در تهران کم شود. راوی «خیلی محرمانه»‌ در خاطراتش می‌گوید « متوجه شدم کسانی را مسپول وزارت اطلاعات گذاشته‌اند که بیشتر فضای اداری دارند تا این‌که بخواهند مثل سپاه به همه امور جنگ بپردازند.» 

جواهری در ادامه به مسئولیت امور نهضت‌های آزادی‌بخش و جریانات خارجی منصوب شد پس از چندماه هم وزارت اطلاعات از سپاه جدا شد. 

راه‌اندازی دوباره اطلاعات سپاه

با گذشت مدتی کوتاه، یکی از دوستان جواهری در یک‌تماس تلفنی به او گفت قصد دارند دوباره اطلاعات سپاه را راه‌اندازی کنند. در نتیجه جواهری هم از وزارت اطلاعات استعفا داده و خود را به اطلاعات سپاه معرفی کرد. او با همراهی رضا آصف، هسته اولیه اطلاعات سپاه استان فارس را بنا گذاشت. 

ماموریت لبنان و ضربه‌زدن به طرفداران حزب بعث

حسن جواهری با ورود دوباره به اطلاعات سپاه، به دفتر پشتیبانی لبنان معرفی شد و مردادماه ۱۳۶۵ به این‌کشور رفت. حزب‌الله در آن‌روزها تشکیلاتی تازه‌نفس بود که زیر نظر سپاه پاسداران فعالیت می‌کرد. با شروع ماموریت لبنان، جواهری مسئول اطلاعات بیروت شد و پس از این‌انتصاب بود که از سپاه خبر رسید بناست به حزب بعث عراق در لبنان ضربه وارد شود. مسئول حزب بعث در لبنان مردی به‌نام الرفاعی بود که پس از شناسایی‌اش توسط جواهری و دوستانش، همراه چندنفر دیگر دستگیر شد. این‌عملیات به‌صورت مخفیانه انجام شد و به‌نابودی طرفداران حزب بعث عراق در لبنان انجامید. جواهری در ادامه شیوه صحیح بازجویی را به نیروهای حزب‌الله آموزش داد. 

دنبال این‌پرونده را نگیر وگرنه اخراج می‌شوی!/ضربه‌ سپاه به حزب بعث عراق در لبنان

آموزش امور اطلاعاتی به حزب‌الله/لبنان و چالش‌هایش!

یکی از مسائل مهمی که جواهری در کتاب خاطراتش درباره جامعه لبنان مطرح می‌کند، این‌ است که اخبار در این‌کشور به‌طور لحظه‌ای مخابره می‌شد و شبکه‌های رادیویی، هر ۱۵ دقیقه برنامه پخش اخبار داشتند. در مقابل، نیروهای حزب‌الله در زمینه کار اطلاعاتی ضعف داشتند که وقوف به این‌ضعف، باعث شد جواهری پس از شناسایی ضعف‌های تشکیلاتی، کار سازماندهی را شروع کرده و برای حزب‌الله، قسمت‌های مختلف ازجمله بررسی خبر را تعریف و آموزش را شروع کرد. راوی «خیلی محرمانه» می‌گوید در این‌مقطع به نیروهای حزب‌الله آموزش داده وقتی گزارشی به دست‌شان رسید، باید آن را بررسی و ارزیابی کنند. همچنین نحوه بررسی، ارزیابی، تقاطع‌گیری و تحلیل خبر را نیز آموزش داد. جواهری می‌گوید «بعد از این‌آموزش‌ها، اخباری را که می‌آمد، تبدیل به اطلاعات می‌کردیم.» (صفحه ۱۹۳)

قدم بعدی، بردن یک‌حاکم شرع به لبنان بود تا احکام اطلاعاتی را به نیروهای عملیاتی حزب‌الله آموزش دهد. طبق روایت جواهری، در این‌آموزش‌ها، حد و حدود برخورد با زندانی و متهم بیان شد؛ همچنین طریقه رفتار صحیح با نامحرم! 

جواهری می‌گوید به‌دلیل این‌که نظارت و جاسوسی گروه‌های مختلف در لبنان زیاد بود، در خیلی از اتفاقات، دست نیروهای سپاه و حزب‌الله بسته بود. در نتیجه ناچار بودند فعالیت‌های خود را از نیروهای مسیحی، فرانسوی، انگلیسی، آمریکایی و اسرائیلی مخفی کنند. نبود امنیت در جاده‌های لبنان از دیگر معضلات و چالش‌های فعالیت اطلاعاتی جواهری بود که ناچار می‌شد جاده‌ها و مسیرهای مستقیم را دور زده و از مسیرهای صعب‌العبور و خاکی گذر کند تا خود را به بیروت برساند. 

بی‌سیم‌داشتن خیلی‌ها، از دیگر چالش‌های فعالیت جواهری در لبنان بوده است. او می‌گوید حتی صرافی‌ها هم بی‌سیم داشتند. به همین‌دلیل نیروهای حزب‌الله را با این‌نکته مهم آموزش داد که اطلاعات را پشت بی‌سیم به‌صورت رمزی رد و بدل کنند. 

صادق وفایی

ادامه دارد...

اشتراک گذاری
برچسب ها
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۵
دنبال این‌پرونده را نگیر وگرنه اخراج می‌شوی!

در حال حاضر از این موضوعات در کشور به تعداد زیادی موجود هست.
پس این موضوع مطرح شده چیز عجیبی نیست.
نورالدین داودی
|
Austria
|
۱۳:۵۲ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۵
مطلب جالبی است. آفرین تابناک. آفرین نویسنده.
میلاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۵
جالب بود
مهندس عثمان قادری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۵
۹۰ در صد نیروهای قدیمی سپاه پاسداران الماس بودند ، تکرار نشدنی بودند ، با اخلاص بودند ، شهامت و شجاعت و دلیری داشتند ، همه ما ملت ایران و مسئولین ارشد کشور مدیون اون عزیزان هستیم ،
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# ترامپ # قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # سلاح پلاسمایی # سریال پایتخت
الی گشت