به گزارش تابناک؛ در این یادداشت قصد داریم با نگاهی منصفانه به محاسن کمتر دیدهشده بروکراسی بپردازیم، آسیبهایش را بررسی کنیم و راههایی برای کاهش این آسیبها پیشنهاد دهیم.
خدمات بروکراسی: نظم، عدالت و کارایی
ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی و پدر نظریه بروکراسی مدرن، معتقد بود که بروکراسی بهعنوان یک سیستم عقلانی، میتواند نظم و پیشبینیپذیری را به سازمانها و جوامع هدیه دهد. این نظم در جامعهای مثل ایران، که تاریخ طولانی از مدیریتهای متمرکز و گاه آشوبزده دارد، ارزشی دوچندان پیدا میکند.
نظم و شفافیت در خدمات عمومی: فرض کنید میخواهید در ایران مجوز ساختوساز بگیرید. بدون وجود یک سیستم بروکراتیک مشخص، هر مسئول محلی میتوانست بر اساس سلیقه شخصی یا روابط قومی و خانوادگی تصمیم بگیرد. اما بروکراسی، با قوانین و مراحل مشخص، این فرآیند را شفافتر کرده است. مثلاً در شهرداریها، اگرچه گاهی با کندی مواجه میشویم، اما وجود فرمها، مدارک مشخص و مراحل تعریفشده، از هرجومرج و فساد گسترده جلوگیری میکند.
عدالت در توزیع منابع: در دهههای گذشته، طرحهایی مثل یارانه نقدی یا سهمیهبندی بنزین در ایران بدون یک ساختار بروکراتیک منظم قابل اجرا نبودند. ثبتنام در سامانههای دولتی، بررسی اطلاعات خانوارها و توزیع عادلانه منابع، همه مدیون همین سیستم است. بدون بروکراسی، این منابع ممکن بود فقط به دست افراد بانفوذ برسد.
پشتیبانی از توسعه: بروکراسی در ایران، بهویژه در دوران مدرنسازی پهلوی اول یا پس از انقلاب در پروژههای عمرانی، نقش کلیدی داشته است. ساخت سد کرخه یا راهآهن سراسری بدون یک نظام اداری منظم، با برنامهریزی دقیق و تقسیم وظایف، غیرممکن بود. این نشان میدهد که بروکراسی، برخلاف تصور رایج، میتواند موتور محرک پیشرفت باشد.
خیانتهای بروکراسی: کندی، فساد و بیروحی
با این حال، بروکراسی همیشه هم مهربان نیست. وبر خودش هشدار داده بود که اگر این سیستم از کنترل خارج شود، به "قفس آهنین" تبدیل میشود؛ جایی که انسانها در چرخدندههایش له میشوند.
کندی و کاغذبازی: در ایران، گرفتن یک وام بانکی یا حتی ثبتنام فرزند در مدرسه دولتی گاهی به ماراتنی از فرمها و امضاها تبدیل میشود. این کندی، که ریشه در بروکراسی ناکارآمد دارد، مردم را کلافه میکند و اعتمادشان را به سیستم از بین میبرد.
فساد و رشوهخواری: وقتی مراحل اداری بیش از حد پیچیده میشوند، برخی افراد به دنبال میانبر میگردند. در ایران، اصطلاح "زیرمیزی" یا "پارتیبازی" گاهی نتیجه همین پیچیدگیهاست. بروکراسی که قرار بود جلوی فساد را بگیرد، خودش بستری برای آن میشود.
بیتوجهی به انسانیت: وبر از "عقلانیت ابزاری" صحبت میکرد، اما گاهی این عقلانیت، احساسات و نیازهای انسانی را نادیده میگیرد. مثلاً در بیمارستانهای دولتی ایران، گاهی بیمار به جای درمان سریع، درگیر کاغذبازی بیمه و نوبتدهی میشود.
ضرورت بروکراسی: چرا نمیتوانیم حذفش کنیم؟
با وجود این خیانتها، حذف بروکراسی نه ممکن است و نه عاقلانه. در جامعهای مثل ایران که تنوع قومی، زبانی و فرهنگی بالاست، بروکراسی مثل چسبی عمل میکند که اجزای مختلف را کنار هم نگه میدارد. بدون آن، هرجومرج جایگزین نظم میشود. به قول رابرت مرتون، جامعهشناس آمریکایی، بروکراسی یک "نظم ضروری" است، حتی اگر گاهی به "اختلال کارکردی" منجر شود.
مثلاً در زمان بحرانهایی مثل زلزله بم، اگرچه انتقادهایی به کندی امدادرسانی بود، اما همین ساختار بروکراتیک هلالاحمر و نهادهای دولتی بود که توانست کمکها را سازماندهی کند. بدون این سیستم، هر کس بهطور خودسر عمل میکرد و نتیجه فاجعهبارتر میشد.
راههای پیشگیری از آسیبها
برای اینکه بروکراسی در ایران بیشتر خدمت کند تا خیانت، چند راهکار عملی وجود دارد:
سادهسازی فرآیندها: استفاده از فناوری، مثل سامانههای آنلاین صدور مجوز یا پرداخت مالیات، میتواند کاغذبازی را کم کند. مثلاً سامانه "ساماندهی املاک" (سادا) در سالهای اخیر، ثبت اسناد ملکی را آسانتر کرده است.
آموزش و نظارت: کارمندان بروکراتیک باید آموزش ببینند که هدفشان خدمت به مردم است، نه فقط اجرای خشک قوانین. نظارت دقیقتر هم میتواند جلوی فساد را بگیرد.
انعطافپذیری: بروکراسی باید بتواند در شرایط خاص، مثل بحرانهای طبیعی، از سفتوسختی خودش کم کند و سریعتر عمل کند.
***
بروکراسی، شمشیر دو لبه
بروکراسی مثل چاقویی است که هم میتواند نان ببرد و هم زخم بزند. در ایران، ما بیشتر زخمهایش را دیدهایم و کمتر به نانهایی که برایمان بریده توجه کردهایم. اما واقعیت این است که بدون این ساختار، نه عدالت ممکن است، نه نظم و نه توسعه. با اصلاحات هوشمندانه، میتوانیم از خدماتش بهره ببریم و خیانتهایش را به حداقل برسانیم. به قول وبر، بروکراسی یک ضرورت عقلانی است، اما این عقلانیت باید در خدمت انسان باشد، نه برعکس.
کوثر خسروی
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.