به گزارش تابناک به نقل از اعتمادآنلاین، «ردپای امارات در سوریه پسا اسد» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم محمدرضا بابایی است که در آن آمده؛ قیامهای موسوم به بهار عربی که از اواخر سال 2010 اولین جرقه آن در تونس زده شد و دیری نگذشت به برخی از کشورهای خاورمیانه تسری یافت؛ که از پیامدهای آن میتوان به سرنگونی برخی از رژیمهای عربی، جنگ داخلی و بیثباتی سیاسی و اقتصادی اشاره کرد. انقلابهای عربی در طول یک دهه و نیم گذشته را میتوان در اصل یک دگردیسی ناقص از انقلابها و قیامهایی نامید که هرگز به موفقیت نرسیدند یا در خوشبینانهترین حالت اهداف از پیش تعیین شده تحقق نپذیرفت. این رخداد مهم، کشورهای جهان عرب را به دو دسته تجدیدنظر طلب و حامی وضع موجود تقسیم کرد. قطر اصلیترین کشور تجدیدنظرطلب بود. دوحه خلأهای سیاسی-امنیتی در کشورهایی که متأثر از قیامهای بودند را بستری مناسب برای گسترش دامنه نفوذ سیاسی خود به ویژه از طریق حمایت از جریانهای نزدیک به اخوانالمسلمین میدانست.
در مقابل، امارات متحده عربی و عربستان سعودی از حامیان نظم موجود بودند و سرنگونی رژیمهای عربی اقتدارگرا را خطری برای ثبات و بقای سیاسی خود تعبیر میکردند. از این رو، شمال آفریقا و خاورمیانه عربی به کانون رقابتهای ژئوپلیتیکی پیدا و پنهان امارات متحده عربی و قطر تبدیل شد. در سوریه، اعتراضات مردمی در عرض کمتر از شش ماه به یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل شد. قطر یکی از کنشگران منطقهای اصلی در منازعات سوریه بود. دوحه خواستار سرنگونی حکومت اسد و رویکار آمدن یک نظام سیاسی نزدیک به خود بود. امارات متحده عربی، رویکرد محافظهکارانهای را در قبال طرفهای درگیر در جنگ داخلی سوریه اتخاذ کرد. نزدیکی اپوزیسیون سوریه به قطر و ترکیه، ابوظبی را از نیات و اهداف سیاسی مخالفان اسد در آینده نگران کرده بود. لازم به ذکر است که رقابتهای میان امارات متحده عربی و قطر صرفا در اختلافات ایدئولوژیکی میان این دو کشور خلاصه نمیشود، بلکه ابعاد این رقابت جنبههای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی را نیز شامل میشود. موقعیت ژئوپلیتیکی متمایز سوریه، پتانسیل لازم را به این کشور میدهد تا بتواند در آینده نقش یک قطب ترانزیتی مهم را در حوزه انرژی منطقه ایفا نماید. ژئوپلیتیک سوریه برای قطر که یکی از اصلیترین صادرکنندگان گاز مایع به اروپا است؛ بسیار وسوسهبرانگیز میباشد. امارات متحده عربی نیز به نوبه خود، درصدد ایجاد بازدارندگی در برابر مساعی ژئوپلیتیکی قطر در سوریه میباشد. البته ناگفته نماند که یکی از اهداف بلندمدت ابوظبی، سرمایهگذاری در بنادر غرب سوریه و توسعه زیرساختهای این بنادر است. البته در شرایط بیثبات و ناآرام کنونی سوریه و فقدان اقتدار مرکزی، تحقق این هدف برای امارات حداقل تا کوتاهمدت و میان مدت میسر نیست. در حال حاضر تلاش ابوظبی، به تقلیل نفوذ ژئوپلیتیکی دوحه و آنکارا در سوریه خلاصه میشود.
امارات متحده عربی در راستای گسترش نفوذ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی خود در منطقه، بخشی از ظرفیتهای سیاست خارجی خود را معطوف به بنادر راهبردی مشرف بر تنگه بابالمندب، دریای سرخ و دریای مدیترانه نمود. امارات با تاسیس شرکت بینالمللی بنادر دوبی (DP World) در سال 2005 اولین گام را در راستای تقویت نفوذ خود در بنادر راهبردی که در مسیرهای ترانزیتی بینالمللی قرار دارند، برداشت. در دوران پسا بهار عربی، و با توجه به خلأ قدرت موجود در منطقه و بیثباتیهای ناشی از آن، سیاست دستیابی و نفوذ در بنادر استراتژیک مشرف بر تنگه بابالمندب و منطقه شاخ آفریقا و مدیترانه با جدیت بیشتری دنبال شد. با وجود این شرایط در سوریه تفاوت چشمگیری با دیگر مناطقی که متاثر از سیاستهای امارات بود، داشت. سوریه نقطه تلاقی رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی کنشگران منطقهای و بینالمللی است و علاوه بر آن تعدد کنشگران فراملی و فروملی غیر دولتی، شرایط را برای ایفای نقش فعال ابوظبی در این کشور با چالشهای عدیدهای روبهرو کرده است. از این رو، نخبگان امارات در طول یک دهه و نیم گذشته، مواضع دوگانه و بعضا متباین را در قبال تحولات سوریه اتخاذ کردند. در سالهای نخست جنگ داخلی سوریه، نوعی همسویی میان امارات و قطر در رابطه با آینده سوریه وجود داشت و آن چیزی نبود جز سرنگونی دولت بشار اسد. در آن برهه، سواد اعظم اپوزیسیون مسلح سوری متشکل از گروههای سکولار و ملیگرا بودند. تنها بعد از گذشت یک سال و چند ماه از آغاز جنگ داخلی، گروههای سلفی فرو و فرامرزی از یک سو و طیفهای سیاسی و نظامی نزدیک به جریان اخوانالمسلمین رشد و نفوذ چشمگیری پیدا کردند و بالطبع گروههای سیاسی و نظامی سکولار و میانهرو به حاشیه رانده شدند. این مساله باعث شد تا ابوظبی در رویکرد خود تجدید نظر نماید و موضع محافظهکارانهای را در قبال تحولات سوریه اتخاذ نماید. از بازه زمانی 2013 تا 2017 سیاستهای امارات متحده عربی در سوریه صرفا به مبارزه با تروریسم و ارسال کمکهای بشردوستانه به آوارگان سوری خلاصه میشد. لازم به ذکر است که تا سال 2015، تروریستهای داعش موفق به تصرف بیش از نیمی از خاک سوریه شدند و در جبهه شمال نیز ائتلاف نظامی موسوم به جیشالفتح که متشکل از گروههای سلفی بود و حمایتهای ترکیه و قطر را با خود به همراه داشت، به پیروزیهای چشمگیری دست یافت. سقوط دولت بشار اسد توسط جریانهای سلفی زنگ خطری برای امارات محسوب میشود زیرا این کشور سیاست آشتیناپذیری را در قبال تمامی جریانهای سلفی و اخوانی اتخاذ کرده است. از این رو میتوان چنین استدلال کرد که راهبرد ابوظبی در مبارزه با تروریسم صرفا محدود به داعش و گروههای سلفی همسو یا نزدیک به آن نمیشود بلکه طیف وسیعی از گروهها را شامل میشود. تحولات نظامی سوریه در سال 2015، نخبگان ابوظبی را بر آن داشت تا روسیه را برای ورود به جنگ سوریه متقاعد نماید. از زمان آغاز حضور نظامی روسیه در سوریه، جهتگیری سیاسی امارات تغییر چشمگیری پیدا کرد و گامهایی برای عادیسازی روابط دیپلماتیک با دولت بشار اسد برداشته شد که در نهایت منجربه بازگشایی سفارت این کشور در دمشق شد. ابوظبی به خوبی میدانست که پیروزی گروههای مسلح غالبا سلفی متحد قطر به مثابه تقلیل نقش و جایگاه امارات در منطقه تعبیر میشود؛ از این رو، سیاست همسویی با اسد برای نخبگان ابوظبی قابل توجیه بود. امارات تلاشهای زیادی برای پذیرش مجدد دولت سابق در مجامع بینالمللی انجام داد اما سقوط اسد در دسامبر 2024 منجر به تحقق همان چیزی شد که ابوظبی نگران آن بود و آن چیزی نبود جز نفوذ فزاینده دوحه و آنکارا در سوریه.
امارات متحده عربی و قطر هر دو بازیگران منطقهای تاثیرگذاری محسوب میشوند اما وزن و جایگاه ژئوپلیتیکی آنها اجازه کنشگری فراتر از جایگاه آنها را نمیدهد. از این رو، دوحه از طریق همسوسازی جامعه جهانی برای لغو تحریمهای سوریه و اقناع آنها برای پذیرش حکومت جدید، درصدد پیشبرد اهداف خود است. در مقابل، ابوظبی نیز سعی دارد از خلأهای سیاسی و امنیتی موجود در سوریه استفاده نمایند و با حمایت رسانهای و سیاسی از شبه نظامیان کرد در شمال شرق سوریه و همسویی با دروزیها و علویان، حکومت جدید سوریه را با چالش مواجه کند. سیاستهای امارات و اسراییل در سوریه تا حد زیادی همپوشانی دارند، ابوظبی و تلآویو هر دو از نفوذ فزاینده آنکارا و دوحه نگران هستند و نسبت به اهداف و نیات حکومت جدید تشکیک و تردید دارند. فضای سیاسی و امنیتی جدید در سوریه و کنشگریهای امارات و قطر در این کشور را میتوان فصل جدیدی از رقابتها و تضاد منافع میان ابوظبی و دوحه تعبیر کرد که زمان پیروز این رقابتها را تعیین خواهد کرد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.