اعتراف تکان‌دهنده قاتل دختر دانشجو!
قاتل پس از این جنایت هولناک خونسردانه به طبقه منفی‌یک رفت و پس از ورود به پارکینگ پا به فرار گذاشت.
آشپز رستوران
به گزارش تابناک به نقل از همشهری؛ لحظاتی پس از جنایت، پیداشدن جسد غرق در خون دختر جوان در آسانسور حاضران در مرکز خرید را به وحشت انداخت. پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت و پیکر دختر بی‌گناه توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد، اما وی جانش را از دست داده بود.
با شروع تحقیقات تیمی از کارآگاهان وارد عمل شدند، اما کسی شاهد جنایت نبود و قاتل را ندیده بود. بااین‌حال بررسی دوربین‌های مداربسته اسرار جنایت را فاش کرد.تصاویر نشان می‌داد که ساعت 10:07صبح المیرا وارد طبقه همکف مرکز خرید شده و به سمت آسانسور رفته است، اما به محض بازشدن در آسانسور و ورود به داخل آن، پسر جوانی وارد آسانسور شده و به المیرا حمله کرده است. او آشپز همان رستورانی بود که المیرا در آنجا کار می‌کرد و به گفته شاهدان مدت‌ها بود که به مقتول علاقه داشت. مأموران همچنین متوجه شدند که مظنون اصلی جنایت پس از اجراکردن نقشه‌اش به طبقه منفی‌یک رفته و از آنجا از مرکز خرید خارج شده و پا به فرار گذاشته است.
دستگیری در الموت
تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت ادامه داشت و کارآگاهان که سایه‌به‌سایه در تعقیب او بودند، متوجه شدند که وی پس از جنایت با خودرویش به یکی از روستاهای الموت گریخته است. در ادامه معلوم شد که او پس از فرار به الموت به خانه یکی از اقوامش رفته و کمی بعد آنجا را ترک کرده و به محل چرای گوسفندان در اطراف قلعه الموت رفته و آنجا مخفی شده است. با این اطلاعات، تیم‌های پلیسی راهی این محل شدند و جمعه 11مهرماه موفق شدند قاتل را دستگیر کنند.
عشق ناکام
متهم به قتل پس از اعتراف به جنایت، پنجشنبه گذشته به محل ارتکاب جرم منتقل شد تا صحنه قتل دختر بی‌گناه را بازسازی کند. او در توضیح ماجرا گفت: از وقتی به‌عنوان آشپز در رستوران مشغول‌به‌کار شدم و چشمم به المیرا افتاد، از او خوشم آمد و به وی علاقه‌مند شدم. مدتی بعد از او خواستگاری کردم و با موافقت المیرا حتی برایش حلقه هم خریدم. تصور می‌کردم که روزی با هم ازدواج می‌کنیم، اما خانواده وی مخالف این ازدواج بودند و درنهایت نیز اختلافاتی که بین ما بود باعث شد که او حلقه و هدایایی را که برایش خریده بودم پس دهد و همه‌چیز بین ما به‌هم بخورد. بااین‌حال من همچنان عاشق او بودم تا اینکه متوجه شدم که وی با فرد دیگری آشنا شده و قصد ازدواج با او را دارد. وقتی متوجه این ماجرا شدم، چنان عصبانی شدم که تصمیم گرفتم المیرا را به قتل برسانم. برای همین یک‌روز که مرخصی گرفته بودم، چاقو تهیه کردم و خود را به طبقه همکف مرکز خرید رساندم و به کمین نشستم. آن روز وقتی مقتول قصد داشت سوار آسانسور شود، همراه او وارد شدم و پیش از اینکه دکمه آسانسور را بزند، او را به قتل رساندم و فرار کردم.با اعترافات متهم و بازسازی صحنه جنایت، وی به زندان منتقل شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
به داد مشكلات عجين اقتصادي و اجتماعي برسيد ... 
| 
چه ربطی به اقتصاد دارد طرف پول داشته یک خانه خریده اونم تو این سن چوانی تو را خدا یک کم انصاف داشته باشید با این طرز تفکر مشکل ها حل نمی شود حیوان پست ،معلومه که ذاتت رو شناخته بوده | ذات شناسین؟ کدوم آدمی ذات شناس هست؟؟ اگه انسانی اپنست یه زندگی ایجاد کنه میتونه حکم به گرفتن زندگی بده. همه جای دنیا قاتل رو حبس ابد میکنن چون میدونن انسان نمیتونه قضاوت کاملی داشته باشه. اینجا خیلی راحت از اعدام حرف می زنن. من کاملا کار اون مرد رو محکوم میکنم اما اینکه یه انسان به خودش اجازه گرفتن زندگی از یه انشان دیگه رو بده نمی فهمم سوال من اینست قاتل دستگیر شده و اعتراف کرده زمان و اطاله زمان به چه منظور است حکم ایشان اعدام است و بس کار را باید به موقع و سریع انجام داد پس از صحنه سازی نحوه قتل از همان جا به مرکز اعدام اعزام و بلافاصله اعدام شود این جلو جنایت های بعدی را می گیرد الان رفته زندا دو یا سه سال هم طول میکشد محاکمه شود بعد از آن می ریزند خونه مقتول و رضایت بگیرند اینقدر طول میدهند که آخر سر عفو به اش میخوره و قاتل آزاد می شود پس از جند سال دیگر قاتل عفو شده جنایت دیگری انجام می دهد دوباره می گیرند می بینند مجرم سابقه دار است اینجوری می شود که جرم و جنایت در کشور ما رواج پیدا می کند
| مرکز اعدام کجاست؟ | هیچ وقت به قاتل عفو نمیخوره. پرونده های مالی و غیر کیفری عفو میخورن اعدام نمیشه.باید نصف دیه رو بده | همونم زیاده عوضی. ازت سوء استفاده نکرده بود. خوبه خودتم میگی هر چی براش گرفته بودی رو پس داده. مشخصه تصمیمش درست بوده با توی حیوون زندگی نکنه.