حجتالاسلام محسن دعاگو امام جمعه صريح شميرانات و عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز تهران که يکي از مشهورترين منتقدان دولت محمد خاتمي بود، روز چهارشنبه در گفتوگويي صريح و بيپرده با يک روزنامه سراسري ابعاد هشداردهندهاي را از تحرکات جريان افراطي و اهداف نهايي آن تشريح کرد.
به گزارش «شهابنیوز» دعاگو در این گفتوگو درباره تحلیل خود از ماجرای پالیزدار گفته است: «من اصلا چیزی به نام جریان پالیزدار را به صورت مستقل به رسمیت نميشناسم. این توطئه توسط یك محفل خاص سیاسی طراحی شده و سه ركن اصلی دارد».
وی افزوده: «ركن اول تخریب شخصیتهای دینی و ملی است تا این افراد در انتخابات آینده ریاستجمهوری در افكار عمومی اثرگذار نباشند. جریانی كه این توطئه را طراحی كرده، به خوبی میداند كه مردم ما از شخصیتهای موجه دینی و ملی تاثیرپذیر هستند. به عبارت دیگر مردم به این اشخاص احترام میگذارند. این جریان خود را همسو با این شخصیتهای بلندپایه نمیداند و پیشبینی میكند كه این افراد در آینده در برابر جریان آنها خواهند ایستاد. برخیها میدانند شخصیتهایی وجود دارند كه در جامعه دارای نفوذند و مردم به آرا و مواضع آنها توجه میكنند. بنابراین برای موفقیت در انتخابات آینده باید از نفوذ و اثرگذاری این شخصیتهای دینی و ملی در جامعه كاست. پروژه پالیزدار دقیقاً یك پروژه انتخاباتی بود. [از نگاه محفل خاص سیاسی] این شخصیتها باید تخریب شوند تا در انتخابات ریاستجمهوری اثرگذار نباشند. این ركن اول جریان توطئه بود».
وی درباره رکن دوم این جریان افراطی تاکید کرده است: «ركن دوم، ایجاد یك جریان تند و افراطی سیاسی است كه بتواند هم به كمك جریان تخریب بیاید و هم در مقابل مخالفان این پروژه بایستد. بالاخره جریان مقابل توطئهگران از خود دفاع میكند پس برای تهدید آنها و جلوگیری از ورودشان به میدان باید یك هسته تهدید تشكیل شود. امروز یك هسته تهدید از جوانان تندرو در حال سازماندهی است. برای این جوانان اینگونه تبیین شده كه جریان مقابل اجازه فعالیت و كار به جریان آنها نمیدهد».
عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز ادامه داده است: «به عنوان مثال دو جبهه در برابر هم قرار دارند. آنهایی كه جبهه تندرو را سازماندهی و هدایت میكنند، به جوانانی كه نقش پیادهنظامشان را دارند اینگونه القا میكنند كه ما قصد كار و خدمت داریم ولی جبهه مقابل مانع این امر است. روحانیون بلندپایه هم در این جبهه قرار دارند. اینگونه است كه جوانان افراطی به عامل تهدید جبهه مقابل تبدیل میشوند. اینها به یك گروه فشار واقعی تبدیل میشوند تا جریان مقابل را از مقابله با جریانی كه طرفدارش هستند، باز دارد. امروز جوانهایی مدام در حال توجیه شدن هستند كه ما میخواهیم كار كنیم، اینها اجازه نمیدهند».
دعاگو در ادامه اظهارات صریح خود درباره رکن سوم این جریان افراطی گفته است: «ركن سوم این جریان نیز فریب افكار عمومی از طریق تكیه برخدا، پیغمبر، امام زمان و دیگر مقدسات است. این جریان دنبال آن است كه به افكار عمومی اینگونه القا كند كه ما مورد عنایت ویژه امام زمان هستیم و پیامها را مستقیما از جانب امام عصر میگیریم. این جریان میخواهد به مردم بقبولاند آنچه انجام میدهد در حقیقت اجرای دستورات امام زمان است».
وی تاکید کرده است: «هر كس ادعای ارتباط با امام زمان دارد، قطعا دروغ میگوید. اینكه جریانی با امام زمان احساس نزدیكی میكند یا فرد و افرادی وجود دارند كه حضرت صاحبالزمان به آنها پیغام میدهد و اینها از حضرت پیام میگیرند، دروغ محض است. ركن ساختاری سوم جریان پالیزدار هم فریب دادن افكار عمومی با پنهان شدن پشت نام امام زمان است. این جریان ادعا دارد كه ما باب ورود به ساحت مقدس امام زمان هستیم. اینها دنبال آن هستند كه برای كارها، ایدهها و نوشتههای خودشان یك تقدس ایجاد كنند تا كسی جرأت نكند كوچكترین انتقادی به آنها وارد كند. این بهترین روش برای لاپوشانی اشتباهات و ندانمكاریهاست. به نظر من ادعای حمایت مستقیم از طریق امام زمان تنها حربهای برای فریب افكار عمومی است. برای جلوگیری از مقابله روحانیت با نفوذ با این مسئله هم آنها را تخریب میكند. گروه فشار را هم سازماندهی میكنند تا اگر كسی اعتراض كرد، صدایش را در نطفه خفه كنند. نتیجه این میشود كه جریان مدعی ارتباط و مجری فرامین امام زمان، مسائلی را در آستانه انتخابات مطرح میكندو جریان مقابل هم به علت تخریبهای صورت گرفته، حرفشان اثرگذار نیست. گروه فشار هم كه در این میان كار خودش را میكند. این پروژه رمز پیروزی در انتخابات است».
امام جمعه شمیران در بخش دیگری از اظهارات خود در پاسخ به این سوال که «دلیل سكوت روحانیون مستقل و حوزههای علمیه در برابر این مباحث مانند ارتباط با امام زمان چیست؟» گفته است: من معتقدم برخی از آقایان هنوز خطرشناسی نكردهاند تا احساس وظیفه كنند. باید به این دوستان خطر را یادآوری كرد. عدهای دیگر بحث انتظار فرج را خوب نمیشناسند كه بخواهند از آن دفاع كنند. تعدادی دیگر هم هستند كه به نظر من وظیفه خود را به خوبی انجام نمیدهند. البته این مسائل مربوط به كل جامعه است چون در این زمینه تمام آحاد جامعه مسئولیت دارند. اما تحلیل من این است كه جریانی در حكومت در حال شكلگیری است كه قصد دارد دیدگاه، گفته، نوشته و عملكرد خودش را مقدس كند تا به افكار عمومی بقبولاند هر آنچه ما انجام میدهیم، مینویسم و میگوییم مورد نظر امام زمان است. تمام این مسائل هم با اهداف انتخاباتی انجام میشود. گروههایی هم كه با این جریان به مقابله بر میخیزند یا تخریب میشوند یا با تهدید ناچار به سكوت میشوند. پالیزدار تنها یك بخش از این قضیه است. جریان تخریبگر قصد دارد شخصیتهای بزرگ دینی و ملی را تخریب كرده و دایره نفوذ آنها را در جامعه محدود كند.
وی سپس در پاسخ به این سوال که «پس به نظر شما پالیزدار نماد یك جریان است؟» گفته است: بله! جریان سیاسی كه پالیزدار آن را نمایندگی میكند در سه محور فعال است كه یكی از آنها همین ماجراست ولی محورهای دیگر هنوز به كار خود مشغولند.
دعاگو میافزوید: به طور مشخص یك عده جوان تندرو را توجیه سیاسی و عقیدتی میكنند كه ما میخواهیم كشور را به نقطه مطلوب و آرمانی برسانیم اما گروهی نمیگذارند. اینگونه تمام نارساییها، ضعفها و ندانمكاریهای خود را به پای گروه مقابل مینویسند. من اسم نمیبرم ولی مطمئنم خواننده به راحتی میتواند تشخیص دهد كه این جریان توطئه از كجا شكل میگیرد.
وی در پاسخ به این سوال که «هدف این جریان توطئه را چه میدانید؟» گفته است: وقتی یك جبهه مطمئن باشد كه نخواهد توانست در انتخابات آینده موفق شود، بهگونهای برنامهریزی میكند كه افكار عمومی باور كند اشتباهات رخ داده تقصیر آن نیست بلكه در این خطاها مصلحتهایی هست كه در دستورات امام زمان وجود دارد. گروه فشار هم وظیفه ساكت كردن جریان مخالف را برعهده میگیرد تا همه چیز درست پیش رود. اینچنین است كه جریان توطئه به جبهه ارزشها و جریان رقیب به جبهه ضدارزشها تبدیل میشود.
وی هشدار داده است: «اتفاقی كه این روزها در حال رخ دادن است این است كه یك جبهه تندرو در حال شكلگیری است كه میداند در انتخابات آینده از حمایت مردم بیبهره است به همین علت ممكن است حتی برای پیروزی در انتخابات دست به تقلبهای گسترده بزند. من لازم میدانم در اینجا به اصولگرایان و اصلاحطلبان واقعی هشدار دهم كه جریانی قصد تشكیل یك جریان «خوارج نهروان» در درون جمهوری اسلامی را دارد. این جریان حتی از خوارج زمان امام علی نیز خطرناكتـر است».
دعاگو در بخش دیگری از اظهارات خود در پاسخ به این سوال که «شما به عنوان یك عضو باسابقه جامعه روحانیت مبارز تعامل دولت آقای احمدینژاد با نهاد روحانیت به طور عام و روحانیت سنتی انقلابی به طور خاص را چگونه ارزیابی میكنید؟» گفته است: اگر از من پرسیده شود آیا دولت احمدینژاد با روحانیت همراهی و همسویی دارد، یك بحث است ولی اگر پرسیده شود آیا در تصمیمگیریهای دولت، سهمی برای روحانیت وجود دارد یا نه، پاسخ من خیر است. روحانیت هیچ سهمی در عزل و نصبها، تغییر و تحولات و تصمیمات دولت ندارد. بهعنوان مثال مثلا در طرح تحول اقتصادی، هیچ نظرخواهی و مشورتی با جامعه روحانیت مبارز انجام نشد. البته برای روحانیت احترام قائلند اما این دوستان اساسا خود را از مشورت با روحانیت و بهخصوص جامعه روحانیت بینیاز میدانند. شاید هم معتقدند كه جامعه روحانیت در این جایگاه قرار ندارد.
وی افزوده است: تحمل آقای خاتمی بدون شك بیشتر از آقای احمدینژاد بود؛ یعنی بهرغم آنكه خاتمی هم گاهی از دست منتقدان ناراحت میشد اما اگر میزان تحمل دولت آقای خاتمی با تحمل دولت آقای احمدینژاد را مقایسه كنیم، میبینیم كه سعه صدر دولت آقای خاتمی بیشتر بود. این مسئله تا جایی بود كه حتی سخنان و انتقادات من به اصلاحات و دولت آقای خاتمی تا مدتها در رسانههای این طیف نفوذ و حضور داشت اما این مسئله در این طرف كمتر ملاحظه میشود.