این روزها مسیحیان جهان هم به دلیل آغاز سال نو میلادی و هم به دلیل سالروز میلاد حضرت مسیح (ع) در جشن و سرور هستند.
به گزارش «تابناک»، آغاز سال جدید میلادی و تولد حضرت عیسی بن مریم (ع) فرصت مناسبی است تا نگاه متفاوت قرآن کریم و انجیل به شخصیت و جایگاه حضرت عیسی و مادر مقدسش حضرت مریم (س) را بررسی کنیم.
آنچه در پی می آید، حاصل گفتوگوی مرکز خبر حوزه، با حجتالاسلام والمسلمین رضوی محقق و پژوهشگر حوزوی در عرصه ادیان و مذاهب پیرامون نگاه دو کتاب آسمانی به این پیامبر عظیم الشأن است.
*تولد عیسی از منظر انجیل و قرآن مکان تولدتصویری که اناجیل به ما میدهند، با تصویری که قرآن به ما میدهد، متفاوت است، داستان انجیل اینگونه است که «حضرت مریم به همراه شوهر یا نامزدش یوسف نجار برای شرکت در سرشماری به جنوب فلسطین یعنی بیت اللحم میروند؛ در بیت اللحم[1] به خاطر شلوغی جایی را پیدا نمیکنند و مجبور میشوند در یک آغولی شب را به صبح برسانند که در همان شب، عیسی به دنیا میآید، یعنی محل تولد ایشان آغول گوسفندان و جایی بوده است که حیوانات را نگه میداشتند و دو نفر هم حضور داشتهاند؛ یکی یوسف نجار و دیگری مریم. در حالی که قرآن محل تولد را مکان شرقی معرفی میکند «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا» [2]. کسی هم همراه مریم نبوده است و نگاه قرآن به مکان تولد و وقایع میلاد آن حضرت با کمال احترام و حفظ حرمت پیامبر الهی است، در حالی که در انجیل تحریف شده، این وقایع به صورتی نقل شده که از ساحت مقدس انبیای الهی به دور است.
* جشن کریسمس سابقه تاریخی ندارددرباره زمان تولد هم تاریخهای گوناگونی گفته شده است؛ خود مسیحیان با محاسبهای که ما میکنیم بر این باورند حضرت مسیح، چهار سال پیش از تاریخ میلادی که اکنون برای او معین کردهاند به دنیا آمده است و این تاریخ میلادی دقیق نیست، زیرا تاریخ میلادی را ششصد سال پس از میلاد مسیح به عنوان تاریخ میلادی قرار دادند؛ بنابراین، در محاسبه اشتباه کردهاند و اگر بخواهیم تاریخ دقیق میلادی را محاسبه کنیم، هم اکنون در سال 2014 باید باشیم و چهار سال با تاریخ کنونی اختلاف است؛ در مورد فصل هم اطلاع دقیقی در دست نیست و اینکه مسیحیان زمستان و کریسمس را به عنوان زمان تولد مسیح جشن میگیرند، دقیق نیست و به احتمال زیاد این را از «میترا پرستان» گرفتهاند؛ گفتنی این امر ضروری است که جشنهای کریسمس از قرن چهاردهم به بعد متداول شده است و جشنهایی به نام جشن کریسمس [3] تا پیش از این قرن نداشته ایم.
چگونگی تولد:درباره چگونگی تولد، اختلافی بین قرآن و اناجیل وجود دارد، اناجیل میگویند: وقتی عیسی مسیح در آن آغول گوسفندان که عیسی به دنیا آمد، فرشتگان، چوپانهایی که پیرامون آن منطقه بودند را خبر کردند که بیایید در اینجا نوزاد مبارکی به دنیا آمده است و مجوسیهایی که از شرق به آن منطقه آمده بودند، به دنبال یک ستاره که در محل تولد، طلوع کرده بود به آن منطقه رفته بودند و وقتی هم که مردم به آنجا آمدند، همگان گمان میکردند که عیسی فرزند مریم و یوسف است و بنا بر گزارش اناجیل، هیچ کس اطلاع نداشت که حضرت عیسی پدر ندارد.
اما از منظر اسلام این گونه نیست و اسلام، نامی از یوسف نجار نمیبرد و بیان میکند که در محل تولد حضرت عیسی فقط حضرت مریم (س) هست و وقتی که به واسطه روح القدس به این فرزند آبستن میشوند، در آغاز خیلی ناراحت میشوند، ولی خدا در این خصوص و برای تسلی دل حضرت مریم میفرماید که این امر الهی است.
همگان از تولد عیسی تعجب میکنند و به او تهمت میزنند و حضرت عیسی به خاطر رفع این تهمت در گهواره سخن میگوید و مسأله تولد عیسی به سرعت در بین بنی اسرائیل میپیچد:
«فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا (27)يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا (28)فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا (29)قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني نَبِيًّا (30)وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا (31)وَ بَرًّا بِوالِدَتي وَ لَمْ يَجْعَلْني جَبَّاراً شَقِيًّا (32)» [4] حتی در انجیل «متی» نخستین مطلبی که در این باره آورده است، نسب نامه عیسی (ع) است و در حقیقت نام اجداد یوسف نجار را میشمارد و در واقع، ایشان را فرزند یوسف نجار معرفی میکند.
* جایگاه مادر حضرت عیسی(ع)در این مورد بین قرآن و اناجیل اختلاف است، به گونه ای که حضرت مریم در قرآن، شخص پاک و پاکیزه و معصوم و دارای علو درجه یاد میشود؛ مثلا در قرآن آمده:
«وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمينَ» [5] یا در آیهای او را «صدیقه» معرفی میکند «وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ» [6] اما در اناجیل، مریم را یک زن عادی معرفی میکند و تنها امتیاز او این است که فرزندی به دنیا میآورد که بعدها «فرزند خدا» نامیده شد و مسیحیت پس از قرنها متوجه این مطلب شدند که باید جایگاه مریم را بالا ببرند تا اینکه در قرن گذشته کلیسا اعلام کرد که بر ما الهام شده مریم هم مانند عیسی به آسمان ها رفته است. این تفکرات دقیقاً بر عکس نظر قرآن کریم است، زیرا قرآن کریم چهرهای عالی از حضرت مریم (س) معرفی کرده و او را بانویی عابده و دارای کرامات معنوی بسیار دانسته است.
* اسامی و القاب برای حضرت عیسی، القاب متفاوتی در مسیحیت گفته شده است که خیلی از این نامها ساختگی است و واقعیت ندارد، ولی اسامی معروف ایشان در بین مسیحیت عبارتند از: «عیسی» که در اصل «یشوع» بوده به معنی «نجات دهنده» و یهودیان آن را «یسوس» میخواندند و در عربی هم «عیسی» میگویند و نام های دیگری هم برای ایشان گفتهاند مانند؛ بنده خدا، منجی، راه، حقیقت، شبان، نیکو، کلمه خدا؛ زندگی و... اما در قرآن تنها دو نام برای ایشان آمده است؛ یکی «عیسی» که 23 بار در قرآن آمده است و دیگری «مسیح» که 9 بار در قرآن آمده است.
در قرآن آمده است:
«إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ» [7] که هم نام «مسیح» و هم نام «عیسی بن مریم» در آن آمده و جالب آن که همواره «عیسی بن مریم» گفته است.
* مسیح برای تشکیل حکومت آمده بودکلمه مسیح به قدرت سیاسی، اجتماعی مسیح اشاره دارد و در فرهنگ یهودیان، «مسیح» یعنی کسی که برای به دست گرفتن قدرت اجتماعی آماده شده و این لفظ برای طالوت، داود و حضرت سلیمان (ع) نیز به کار رفته است و در معنای لغوی یعنی کسی که با روغن مقدس، تعمید یافته است و داستان آن از این قرار است که: وقتی خواستند «طالوت» را به عنوان حاکم برای یهودیان برگزینند؛ سموئیل نبی ایشان را با روغن مقدس تعمید داد و پس از ایشان، داود را و ..... غسل تعمید دادند، پس تعمید دادن با روغن مقدس برای به دست گرفتن قدرت است؛ حضرت عیسی هم اگر مسیح نامیده میشود چون ایشان برای ایجاد حکومت اقدام کرده است.
متأسفانه مسیحیان برای رسیدن به اهداف شوم خود از ایشان چهرهای معرفی میشود که گویا ایشان با حکومت و کارهای اجتماعی کاری نداشت و فردی گوشه گیر و منزوی بود! در حالی که حضرت مسیح هم مثل دیگر انبیای الهی میخواستند احکام الهی را اجرا کنند و لفظ «مسیح» اشاره به این دارد که آن حضرت هم میخواسته حکومتی برقرار کند و اتفاقا این مبارزه را هم شروع کردند و نخستین درگیری ایشان با کاهنان معبد حضرت سلیمان بود، حکومت داخلی یهودیها را بزرگان بنی اسرائیل به عهده داشتند و آن حضرت با کاهنان درگیر میشوند که چرا احکام شریعت را خوب اجرا نمیکنند.
* مسیح پیش از بعثتدر قرآن درباره دوره پیش از بعثت ایشان مطلب خاصی نداریم و مهمترین مطلبی که درباره این دوره گفته شده، مسأله سخن گفتن در گهواره است که ایشان در گهواره سخن میگوید و خودش را بنده خدا معرفی میکند، بیش از این درباره دوره کودکی ایشان به طور صریح مطلبی نداریم و از اناجیل هم گزارش دقیق و روشنی درباره کودکی ایشان به ما نرسیده است.
* دوران بعثتاما وقتی ایشان به بعثت میرسند، قرآن چهر های از اعمال و تکالیف ایشان معرفی میکند که ایشان چه کارهایی را انجام میدادند و چه تعالیمی داشتهاند؛ نخستین کارهایی که قرآن از ایشان خبر میدهد، معجزاتی است که از ایشان سر زده است مانند شفای بیماران، شفای کور مادر زاد، شفای کسی که مبتلا به پیسی شده است، زنده کردن مردگان، ساختن پرنده از گل و دمیدن روح در او به اذن الهی و تأکید هم میشود که همه اینها به اذن الهی است در سوره مائده آیه 110 میفرماید:
«إِذْ قالَ اللَّهُ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتي عَلَيْكَ وَ عَلى والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْني وَ إِذْ كَفَفْتُ بَني إِسْرائيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ [8] که بیشتر معجزات مسیح در این آیه آمده و در اناجیل هم به این معجزات اشاره شده است، به جز سخن گفتن در گهواره و ساختن پرنده که این دو را در اناجیل نداریم؛ اما تعجب اینجاست که در انجیل یوحنا نخستین معجزه ایشان را ساختن شراب میداند. [9]
* نماز و عبادتدر اوصاف ایشان، نماز و عبادت ذکر شده است که
«وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» [10] تصریحا به نماز و زکات اشاره میکند که ایشان از عابدان و زاهدان بودهاند و هیچ گاه شریعت را کنار نگذاشتهاند.
تناقض گویی که مسیحیت دچار آن میباشد، این است که چرا مسیحیان به شریعت عمل نمیکنند و باید به این پرسش پاسخ دهند که چطور بود که حضرت عیسی (ع) اعمال عبادی اش را انجام میداد، ولی مسیحیان از عیسی پیروی نمیکنند؛ از منظر قرآن، ایشان شریعت داشته و خودش هم به شریعت عمل و دیگران را هم دعوت به آن شریعت کرده است و از نظر اخلاقی هم ایشان بسیار انسان نیکوکاری بودهاند
«وَ بَرًّا بِوالِدَتي وَ لَمْ يَجْعَلْني جَبَّاراً شَقِيًّا» [11] خدا به من وصیت کرده است که به مادرم نیکی کنم و جبار و شقی نباشم، برخلاف انجیل یوحنا که چهرهای پرخاشگر نسبت به مادر از ایشان نشان میدهد. در همان انجیل یوحنا در «داستان شراب» وقتی مادرش به او میگوید، شراب ندارم، عیسی میگوید: «ای زن مرا با تو چکار است»[12] و یک حالت پرخاشگری دارد بر خلاف قرآن که او را نسبت به مادر بسیار نیکو کار میشمارد و همچنین چهره عیسی در قرآن به عنوان شخصی مبارک مطرح میشود که
«وَ جَعَلَني مُبارَكا» [13] و انسانی صالح معرفی می شود
«وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحينَ» [14] و اینها همه نشان میدهد که اسلام چه چهره عالی از مسیح معرفی میکند و اناجیل تلاش میکنند که عیسی را از آن مقام بلند بکاهند.
* مناظره حضرت رضا(ع) با دانشمند مسیحیمسیحیت، حضرت عیسی را به عنوان پسر یکی از اقانیم سه گانه [15] معرفی میکنند و در مناظرهای که امام رضا(ع) با یکی از مسیحیان داشتند، حضرت خطاب به ایشان میگویند که حضرت عیسی اشکال بزرگی داشت و آن هم این بود که اصلا عبادت نمیکرد. آن عالم مسیحی ناراحت میشود و میگوید: «خیر ایشان شب و روز نماز میخواند» و بر صحبت خود نیز خیلی تأکید میکند در این وقت حضرت میفرمایند این مطلب که ایشان اهل عبادت بودهاند، دلیل بر این مطلب است که ایشان خدا نیست و بنده خدا بودهاند.[16] و این همه تأکید در اناجیل بر عبادت کردن ایشان دلیل بر همین مطلب است و قرآن هم او را به عنوان یک پیامبر معرفی میکند. [17]
* تعالیم مسیحقرآن بر دو نکته تأکید میکند؛ یکی اینکه حضرت عیسی تأیید کننده تورات بوده است
«مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ»؛ و این مطلب در اناجیل هم آمده است که «من نیامده ام که تورات را نسخ کنم بلکه آمده ام آن را کامل کنم». حضرت عیسی(ع) خود شریعت داشته و تکمیل کننده شریعت موسی بوده است و در ادامه همین آیه جنبه بشیر بودن ایشان را مطرح میکند که بشارت دهنده به رسالت حضرت محمد(ص) است
«وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ» [18] در اناجیل، نکته دوم را نگفتهاند مگر انجیل «برنابا» که بشارت دادن را آورده است و مسیحیان آن انجیل را قبول دارند.
* سرنوشت مسیح: درباره سرنوشت مسیح همه اناجیل، گزارش تقریبا واحدی دارند که بر پایه آن، بزرگان معبد سلیمان جمع شدند و توطئهای چیدند و حضرت را دستگیر کردند و تحویل حاکم رومی دادند و حاکم رومی هم ابتدا نمیخواست ایشان را اعدام کند و در پایان، تحت فشار یهودیان ایشان را به مکان اعدام مجرمین بردند و در کنار دو نفر دیگر ایشان را به صلیب کشیدند، حضرت هم در آنجا جان داد و ایشان را در قبری گذاشتند و پس از مدتی دیدند در قبر نیست و از میان مردگان برخاسته و به آسمان رفته است، ولی قرآن این مطلب را قبول ندارد[19]و تصریح میکند که حضرت مسیح زنده است و او را به صلیب نکشیدهاند، بلکه فردی را اشتباهی که مجرم هم بود به صلیب کشیدند. در برخی متون دیگر اسلامی آمده است که آن حضرت هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) به زمین بازخواهند گشت.
* حواریون:حوارییون، استمرار دهندگان نهضت مسیح هستند و در اناجیل اربعة در بخش «اعمال رسولان» به حوارییون پرداخته است.
قرآن حواریون را انسان هایی پاکیزه، مومن و خوش قلب معرفی میکند[20] و چهره وجیهی از ایشان بیان میکند و وصی حضرت عیسی هم از بین آنها بودهاند، اما در اناجیل این گونه نیست، بلکه چهرههای نامناسب و زشتی از آنان معرفی میکند که ایشان افرادی کم فهم و سست دل و بی ایمان بودهاند و خیلی در اجتماع تأثیرگذار نبودهاند [21]؛ بر خلاف اسلام که ایشان را مومن و وارسته میداند.
اناجیل اربعة، چهرهای از مسیح معرفی میکند که هرچند گزارش کاملی هم نمیدهد ولی با وجود همه اینها آن چهرهای که اناجیل از ایشان ترسیم میکنند، غیر از آن چهرهای است که مسیحیان به آن توجه دارند.
حضرت عیسی آمده بود تا قوانین شریعت و الهی را اجرا بکند و نیامده بود تنها خودش و چند نفر را نجات بدهد، آن حضرت اهل کوشش و جهاد بودند؛ در «لوقا» باب 12 آیه 49 تا 53 آمده است «من آمده ام تا آتشی در زمین بپا افروزم پس آن چه میخواهم الان در گرفته است» پس معلوم میشود که حضرت عیسی(ع) برای مبارزه آمده است و حتی یارانش را دعوت میکند تا شمشیر و ادوات جنگی تهیه کند تا بتواند مبارزه کنند و کسی که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته و آن را بخرد» – لوقا باب 32 آیه 7 .
این که نسبت به مسیح میگویند، به سیاست کاری نداشته، این گونه نبوده است، بلکه مستقیم به پادشاه حمله میکند، مسیحیان میگویند که آن حضرت سکولار بود اصلاً اینگونه نیست، ایشان فردی سیاسی و مبارز و قوی بوده است و سیاست او عین دیانت او و دیانت او عین سیاست او بوده است.
-------------------------------پینوشتها:[1] - بیت اللحم یکی از شهرهای ایالت ناصره در فلسطین امروزی است.
[2] - مريم: 16
و در اين كتاب از مريم ياد كن، آنگاه كه از كسان خود، در مكانى شرقى به كنارى شتافت.
[3] - کریسمَس (به انگلیسی: Christmas) (به فرانسوی: Noël) روزی است که برپایه گاهشماری مسیحیان زادروز عیسی دانسته میشود و بزرگترین جشن مسیحیان جهان است. مسیحیان این روز را با آیین های ویژه برگزار میکنند. برای نمونه درخت کریسمس را میآرایند و شخصیتی به نام بابانوئل در این روز پیشکش هایی به مردم میدهد. بیشتر مسیحیان این جشن را در ۲۵ دسامبر برگزار میکنند.
سرچشمه این جشن را در مهرپرستی ـ که کیش رومیان پیش از گرویدن به مسیحیت بود ـ میدانند.
منبع: محمد بهشتی، فرهنگ صبا / ویکیپدیای انگلیسی، نسخه ۲۲ دسامبر ۲۰۰۶
[4] ـ مریم آیات 27-32
(مريم) در حالي كه او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد، گفتند: «اي مريم! كار بسيار عجيب و بدي انجام دادي! (27)اي خواهر هارون! نه پدرت مرد بدي بود و نه مادرت زن بدكارها (28) (مريم) به او اشاره كرد. گفتند: «ؿگونه با كودكي كه در گاهواره است سخن،) بگوييم؟!» (29) (ناگهان عيسي زبان به سخن،) گشود و گفت: «من بنده خدايم، او كتاب (آسماني) به من داده، و مرا پيامبر!) قرار داده است! (30)و مرا ـ هر جا كه باشم ـ وجودي پربركت قرار داده و تا هنگامی كه زندهام، مرا به نماز و زكات توصيه كرده است! (31)و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده و جبار و شقي قرار نداده است! (32)
[5] ـ (3) آلعمران: 42
و [ياد كن] هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم، خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.»
[6] - المائدة: 75
مَا الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآياتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ
مسيح، پسر مريم جز پيامبرى نبود كه پيش از او [نيز] پيامبرانى آمده بودند و مادرش زنى بسيار راستگو بود. هر دو غذا مىخوردند. بنگر چگونه آيات [خود] را براى آنان توضيح مىدهيم. سپس ببين چگونه [از حقيقت] دور می افتند.
[7] ـ آلعمران: 45
[ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند: «اى مريم، خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح، عيسى بن مريم است مژده مىدهد، در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.»
[8] ـ المائدة: 110
[ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، آنگاه كه تو را به روحالقدس تأييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى] به شكل پرنده مىساختى، پس در آن مىدميدى، و به اذن من پرندهاى مىشد، و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مىدادى و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مىآوردى؛ و آنگاه كه [آسيب] بنىاسرائيل را ـ هنگامى كه براى آنان حجّت هاى آشكار آورده بودى ـ از تو باز داشتم. پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند، گفتند: اين[ها چيزى] جز افسونى آشكار نيست.
[9] ـ انجیل یوحنا باب دوم
و در روز سيّم در قاناي جليل عروسي بود و مادر عيسي در آنجا بود و عيسي و شاگردانش را نيز به عروسي دعوت كردند و چون شراب تمام شد، مادر عيسي بدو گفت شراب ندارند. عيسي به وي گفت اي زن مرا با تو چه كار است؟ ساعت من هنوز نرسيده است. مادرش به نوكران گفت: هر چه به شما گويد بكنيد و در آنجا شش قدح سنگي بر حسب تطهير يهود نهاده بودند كه هر يك گنجايش دو يا سه كيل داشت عيسي بديشان گفت قدح ها را از آب پر كنيد و آنها را لبريز كردند. پس بديشان گفت هم اکنون برداريد و به نزد رئيس مجلس ببريد پس بردند و چون رئيس مجلس آن آب را كه شراب شده بود، بچشيد و ندانست كه از كجا است ليكن نوكراني كه آب را كشيده بودند ميدانستند رئيس مجلس داماد را مخاطب ساخته، بدو گفت هر كسي شراب خوب را اوّل ميآورد و چون مست شدند، بدتر از آن ليكن تو شراب خوب را تا حال نگاه داشتي و اين آغاز معجزاتي است كه از عيسي در قاناي جليل صادر گشت و جلال خود را ظاهر كرد و شاگردانش به او ايمان آوردند.
[10] ـ مريم: 31
و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته و تا زندهام به نماز و زكات سفارش كرده است.
[11] ـ مريم: 32
[12] ـ انجیل یوحنا باب دوم
[13] ـ مريم: 31
[14] ـ (6) الأنعام: 85
وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحينَ (85)
[15] ـ آشنایی با ادیان بزرگ حسین توفیقی؛ ص 150
از آنجا كه مسيحيان بر این باورند، روح القدس پيوسته كليسا را ارشاد ميكند، آنان از روي ايمان خود ميگويند كه فهميدن راز تثليث پيوسته به كمك پاپ ها، شوراها، انديشمندان و عارفان، به رشد و پيشرفت خود ادامه خواهد داد. نخستين شوراهاي كليسايي اعلام كردند كه خدا يكتا، ولي داراي سه اقنوم است. كلمه اقنوم از ريشه يوناني و به معناي راه وجود است. بر اين اساس، اقانيم سه گانه سه راه يا سه حالت براي وجود خدا و عمل اوست. نويسندگان مسيحي عرب زبان براي رساندن مفهوم تثليث، از واژه يوناني الاصل«اقنوم» و از كلمه «صفت» (به معناي مظهر) استفاده كردهاند. معادل لاتيني كلمه «اقنوم» (به معناي نقاب)است.
[16] ـ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ج 5 119
در مجلس مباحث هاى كه مأمون براى علماى مذاهب و اديان تشكيل داده بود و حضرت رضا (ع) نماينده مسلمانان بود، بين حضرت رضا و عالم مسيحى درباره الوهيّت يا عبوديّت عيسى (ع) بحث درگرفت. عالم مسيحى براى عيسى مقام الوهيت و فوق بشرى قایل بود. حضرت رضا (ع) فرمود: «عيسى مسيح همه چيزش خوب بود جز يك چيز و آن اين كه بر خلاف دیگر پيامبران به عبادت علاقهاى نداشت!» عالم مسيحى گفت: «از تو اينچنين سخن عجيب است، او از همه مردم عابدتر بود». همين كه حضرت رضا اعتراف عبادت عيسى را از عالم مسيحى گرفت، فرمود: «عيسى چه كسى را عبادت مىكرد؟» آيا عبادت دليل عبوديّت نيست؟ آيا عبوديّت دليل عدم الوهيّت نيست؟
[17] ـ مائدة: 75
مَا الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل
[18] ـ صف: 6
وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ (6)
(61) الصف: 6
و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: «اى فرزندان اسرائيل، من فرستاده خدا به سوى شما هستم. تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم و به فرستادهاى كه پس از من مىآيد و نام او «احمد» است، بشارتگرم.» پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد، گفتند: «اين سحرى آشكار است.»
[19] ـ نساء: 157
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً (157)
و گفته ايشان كه «ما مسيح، عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم» و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند، ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كسانى كه درباره او اختلاف كردند، قطعاً درباره آن دچار شكّ شدهاند و هيچ علمى بدان ندارند، جز آنكه از گمان پيروى مىكنند و يقيناً او را نكشتند.
[20] ـ آلعمران: 52-53
فَلَمَّا أَحَسَّ عيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (52) رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدينَ (53)
چون عيسى از آنان احساس كفر كرد، گفت: «ياران من در راه خدا چه كسانند؟» حواريون گفتند: «ما ياران [دين] خداييم، به خدا ايمان آوردهايم و گواه باش كه ما تسليم [او] هستيم. پروردگارا به آنچه نازل كردى گرويديم و فرستاده[ات] را پيروى كرديم؛ پس ما را در زمره گواهان بنويس.
[21] ـ انجیل متی باب 20 آیه 17؛ لوقا باب 25 آیه