ایران: راز جنايتهاي سعيد – 30 ساله – حدود 2 ماه قبل همزمان با كشف جسد سوخته دايي 55 سالهاش در اطراف تهران فاش شد. چرا كه كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي تهران به دنبال شناسايي قرباني، دريافتند حسين آخرين بار همراه خواهرزادهاش سعيد ديده شده است.
خانواده مقتول نيز در تحقيقات گفتند: حسين چندي قبل خودرويي از سعيد خريده و مبلغ اندكي به وي بدهكار شده بود. به همين خاطر نيز دايي و خواهرزاده اختلاف شديدي پيدا كرده بودند. بدين ترتيب «سعيد» بازداشت شد. اما او در بازجوييها منكر دخالت در قتل شد. اما با توجه به وجود دلايل علمي تيم جنايي، متهم سرانجام پس از يك ماه سكوت لب به اعتراف گشود: داييام 200 هزار تومان بابت خريد خودرو به من بدهكار بود. وقتي متوجه شدم نميخواهد پولم را بدهد او را به بهانهاي سوار خودرو كرده و راهي اطراف تهران شديم. سپس با خوراندن آبميوه آلوده به داروي بيهوشي و تزريق آمپول هوا او را كشته و جسدش را در بيابان رها كردم و براي اينكه شناسايي نشود صورتش را سوزاندم.
پس از اعترافات متهم، قاضي سليماني – داديار شعبه دوم دادسراي جنايي تهران – در ادامه تحقيقات و بررسي سوابق متهم دريافت مدتي قبل نيز يكي از دوستان سعيد به نام مهدي – 28 ساله – به شكل مرموزي ناپديد شده و ردپاي متهم در اين پرونده نيز به چشم ميخورد.
بنابراين بازجوييها از متهم ادامه يافت تا اينكه بار ديگر مرد جنايتكار راز قتل مهدي را نيز فاش كرد.
«يك هفته قبل از قتل داييام - مهدي را – به بهانه فروش خودرو به اطراف كرج كشاندم چرا كه ميدانستم براي خريد ماشين حدود يك و نيم ميليون تومان پول نقد همراه دارد. بنابراين پس از خوراندن آبميوه آلوده به داروي بيهوشي و تزريق آمپول هوا او را كشته و جسدش را داخل صندوق عقب خودرو انداخته و به طرف فومن حركت كردم. يك شب در خانه پدربزرگم ماندم و نيمههاي شب جسد را از خودرو بيرون كشيده و پشت خانه پدربزرگم در يك گودال چهارمتري دفنش كردم. صبح روز بعد هم به تهران برگشتم».
بدين ترتيب كارآگاهان صبح ديروز همراه متهم به محل دفن جسد رفته و پيكر مهدي را بيرون كشيدند.