در آستانه چهلمین روز شهادت دکتر مجید شهریاری و سالگرد شهادت پروفسور مسعود علیمحمدی، یادداشت های شخصی یک مأمور موساد که دارای نکات و مطالب جالبی است، از طریقی به دست ما رسیده که بدون شک، برای تحلیل بهتر آنچه رخ داده است، می تواند مفید فایده باشد.
به گزارش «تابناک» ترجمه فارسی متن این یادداشت های شخصی به شرح زیر است:
امروز 13 ژوئن سال 1980 پاریس:یحیی مشاد هنوز هم یک مشکل بود. به خاطر وجههای که به عنوان یکی از معدود فیزیکدانان مصری داشت و همچنین اقتدارش در امور هستهای و نزدیکیاش با مقامات ارشد نظامی و غیرنظامی عراق.
موساد هنوز هم امیدوار بود بتواند او را به خدمت بگیرد. با وجود کمکهای ناآگاهانه حلیم ـ دستیار مشاد و جاسوس موساد ـ باز هم پرسش های بسیاری بدون پاسخ مانده بود. در هفتم ژوئن 1980 مشاد یک سفر معمول دیگر به پاریس انجام داد تا برخی تصمیمات نهایی درباره پروژه را اعلام کند. او در بازدیدی از کارخانه سارسلز، به محققین فرانسوی گفت: «ما در حال پدید آوردن تحولی در سیمای تاریخی جهان عرب هستیم.»؛ این گفته او دقیقا همان چیزی بود که اسراییل از آن میترسید.
اسرائیلیها تلکس فرانسویان را درباره جزییات برنامه سفر و محل اقامت یحیی مشاد ـ اتاق 9041 در هتل مریدین ـ را استراق سمع کرده بودند و این امر کار گذاشتن میکروفن در اتاق او را آسان میکرد. موساد میدانست مشاد آدم کله شقی است و به آسانی حلیم قابل فریفتن نیست. از آنجا که وی تنها چند روز در پاریس میماند، تصمیم بر آن شد که مستقیم سراغ او بروند و اگر موافقت کرد، اجیرش کنند و اگر نپذیرفت، کشته خواهد شد.
یکی از مأموران موساد که به زبان عربی سخن می گفت، به در اتاق مشاد در هتل مریدین رفت. پروفسور در را آنقدر گشود که بتواند او را ببیند، اما زنجیر پشت آن را باز نکرد. سپس پرسید: «کی هستید؟ چه میخواهید؟»
مأمور موساد پاسخ داد: «از طرف قدرتی حرف میزنم که برای پاسخ دادن به یک پرسش به شما پول زیادی میپردازد». پس یحیی مشاد با عصبانیت پاسخ داد: «برو گمشو پدر سگ وگرنه پلیس را خبر خواهم کرد».
موساد تا اختیار جان آدمها را در دستان کسی نبیند، او را نمیکشد. اگر پروفسور یحیی مشاد میتوانست برنامه اتمی خود را کامل کرده و به پایان برساند، اختیار مرگ و زندگی اسرائیلیها در دستان او قرار میگرفت؛ بنابراین، چرا باید منتظر میشدند؟ تصمیم برای کشتن این دانشمندان مسلمان در یک فهرست رسمی گرفته شد که تهیه و نگهداری و به اجرا درآوردن آن یک جریان فوق سری است و قرار دادن نام افراد در آن نیازمند گرفتن اجازه از شخص نخست وزیر بود.
موساد نمیتوانست اجازه دهد پروفسور مشاد، پاریس را در حالی که زنده است، ترک کند، پس هنگامی که مشاد در اتاق خود در هتل خوابیده بود، دو نفر از عوامل موساد با کلیدی که داشتند، به آرامی وارد اتاق او شدند و گلویش را بریدند.
در آن هنگام، پلیس فرانسه اعلام کرد، کشتن وی کار حرفهایها بوده است. هیچ چیز گم نشده بود، به پولهایش نیز دست نزده بودند و مدارک نیز سر جای خود بودند.
امروز دوازدهم ژانویه سال 2010 تهران: هنگامی که مشاد در سال 1980 توسط جوخههای مرگ اسرائیلی کشته شد، علیمحمدی هرگز فکرش را هم نمیکرد که روزی او و دیگر دانشمندان ایرانی هم در فهرست ترور موساد قرار گیرند. پروفسور مسعود علیمحمدی، نخستین دانشجوی دکترای فیزیک، پس از پیروزی انقلاب ایرانیان به رهبری (امام) خمینی بود و در واقع سیب سرخ درختی بود که سال 1979 (امام) خمینی آن را بر خرابههای رژیم وابسته به غرب و اسرائیل بنا نهاده بود.
ترور استاد دانشگاه تهران هنگامی مورد توجه موساد قرار گرفت که وبگاه سزامی(1) خبر از حضور دانشمندان ایرانی در اردن داد. موساد که در اردن به شدت فعال بود، از راه نفوذ به وبگاه سزامی متوجه زمان حضور تیم ایرانی در اردن شد و به این ترتیب توانست همه مکالمات و ایمیلهای آنان را با تجهیزات فوق پیشرفته خود در کنترل قرار دهد.
همزمان «مردخای یسعو»، فرمانده عملیات در اردن، به دانشمندان اسرائیلی مانند «موشه» ماموریت داد تا به بهانه نشستهای تخصصی به پروفسور علیمحمدی و دیگر دوستان ایشان نزدیک شده و آنان را در پوشش همکاریهای علمی، تشویق به جاسوسی برای موساد کنند. مردخای نقشه حیلهگرانهای هم برای وزیر ایرانی طراحی کرد تا هنگامی که او ندانسته در حال گپ و گفتوگو با وزیر اسرائیلی است، به دام خبرنگاران و عکاسان بیفتد؛ حیلهای که کارگر افتاد و سر و صدای زیادی در ایران به راه انداخت.
اما به رغم خوشبینی موساد، هیچکدام از اعضای تیم ایران، اجازه نزدیک شدن اسرائیلیها را به خود ندادند. تیم عملیاتی و دانشمندان اسرائیلی پس از بازگشت از مأموریت سزامی گزارش دادند که علیمحمدی و دوستان او را نمیتوان فریفت. آنان در گزارش خود به توانمندیهای پروفسور و همکاران دیگر او مانند دکتر مجید شهریاری اعتراف نموده و اذعان داشتند که جهش علمی حکومت بنیادگرای ایران با حضور چنین افراد وطنپرستی گریزناپذیر است و این یعنی تهدید جدی برای امنیت اسرائیل؛ یگانه رژیمی که ایرانیها خواستار نابودی آن از کره خاکی هستند.
رهبران دولت اسرائیل پس از شور به جمع بندی رسیدند و آن تهیه فهرست داشمندان ایرانی برای ترور بود. پس از آن که نخست وزیر این فهرست فوق سری را تأیید نمود، موساد وارد عمل شده و شروع به جمعآوری اخبار و اطلاعات درباره سوژهها نمود. به علت رفت و آمد کم این افراد به خارج از ایران، تصمیم گرفته شد که ضرب شصت اصلی در پایتخت ایران وارد شود تا همگان بپندارند که ترور دانشمندان ایرانی، تسویه حساب داخلی گروههای سیاسی ایران در پس از انتخابات سال 88 بوده است.
سایانها (SAYAN حامیان) در تهران نخستین تیم پشتیبانی بودند که توانستند از طریق خبرچینهای خود اطلاعات رفت و آمدهای پروفسور علیمحمدی را در پایتخت جمعآوری کرده و به رابط خود در موساد بدهند. سپس مزدوران جوخه مرگ از واحد کیدان (KIDAN) ادامه عملیات را در اختیار گرفتند تا با اعزام نفرات خبرهای که بارها عملیات ترور را در پایگاههای مخفی تمرین کرده بودند، نام علیمحمدی را از فهرست زندگی پاک کنند.
پس از مدتها زیر نظر گرفتن رفت وآمدهای منظم پروفسور علیمحمدی، بامداد روز سه شنبه، دوازدهم ژانویه (2010) برای انجام عملیات در نظر گرفته شد. شب پیش، موتورسیکلتی که مقدار زیادی مواد منفجره در آن جاسازی شده بود، در کنار درب حیات منزل پروفسور قرار داده شد تا انفجار پرسر و صدای آن، خیال همه را از کشته شدن پروفسور راحت کند و بدین طریق علیمحمدی پروفسور فیزیک هستهای ایران هنگامی که با خودرو خود از منزل بیرون میآمد، توسط بمبی که از راه دور کنترل میشد، کشته شد تا مقداری از نگرانیهای رهبران دولت عبری کاهش یابد.
امروز 29 نوامبر سال 2010 تهران:با گذشت بیش از ده ماه از ترور پروفسور ایرانی و برقراری آرامش سیاسی در ایران، انجام دو عملیات جداگانه در پایتخت دولت احمدی نژاد، ایرانیها را در بهت و حیرت فرو برد. این بار نیز دو دانشمند دیگر هستهای در فهرست ترور موساد قرار داشتند. زیرا سرویس همچنان بر شعار خود پابرجا بود که «موساد تا اختیار جان یهودیان را در دستان کسی نبیند، او را نمیکشد» اما دانشمندان هستهای ایران مانند «یحیی مشاد» مصری یا شماری از دانشمندان هستهای عراق، برای یهودیان خطرناک شده بودند و باید از صفحه روزگار حذف میشدند.
از نظر دانشمندان یهودی، بلوغ و نبوغ دانشمندان ایرانی در رشته فیزیک و هستهای، میتوانست در آینده برای امنیت دولت عبری خطرساز باشد، پس باید از آغاز توان عملی آنها را از بین برد.
این بار پروفسور مجید شهریاری، همکار علیمحمدی در پروژه سزامی که در اردن مورد توجه موساد قرار گرفت، عنصری نامطلوب تشخیص داده شد. دکتر فریدون عباسی نیز پیشتر به وسیله همکاران ما در سیا در فهرست افراد مورد تحریم شورای امنیت قرار گرفته بود.
پس از ترور سال گذشته، کار واحد «کیدان» به مراتب سختتر از ترورهای پیشین بود، زیرا ایرانیها حفاظت بیشتری از دانشمندان خود می کردند، ولی مأموران کیدان که تجربه عملیاتهای متعددی را در کشورهای عربی داشتند، قول اجرای بدون نقص عملیات را به «داگان» رئیس موساد دادند؛ هرچند بعدها نادرستی وعده آنها روشن شد.
بامداد روز دوشنبه 29 نوامبر سال 2010 دو واحد از جوخههای مرگ موساد در دو نقطه از تهران وارد عمل شده و از طریق بمبهای مغناطیسی به خودروهای دکتر مجید شهریاری و دکتر فریدون عباسی حمله ور شدند که در این عملیاتها پروفسور مجید شهریاری کشته شد و فریدون عباسی این بار از مهلکه جان سالم به در برد. به واحدهای عملیاتی دستور اکید داده شده بود که همراهی همسر و فرزندان سوژهها، نباید مانع عملیات شود و به همین علت، همسر یکی از قربانیان در جریان انفجار به شدت زخمی شد.
هرچند دگان از شکست تیم دوم به شدت عصبانی و از توانمندی فریدون عباسی که خود و همسرش را سالم از حمله جوخههای بی رحم نجات داده، در حیرت بود، با خوش بینی، میتوان اذعان کرد که او کار خود را در موساد با خوش شانسی به پایان رسانید. او سابقهای درخشان از فرماندهی ترورها را در کارنامه خود دارد که در رأس فهرست آن «عماد مغنیه» فرمانده شاخه نظامی حزبالله و در پایان آن پروفسور مجید شهریاری قرار دارد، ولی آیا «تامیر پاردو» که به تازگی رئیس موساد شد، میتواند فهرست ترور دشمنان اسرائیل را به پایان رساند؟!
به اهتمام: د. بینا / 16 دی 1389------------------------------------------------------------------1 ـ پروژه سزامی، یک شتابگر سینکروترون است که احتمالا تا سال ۲۰۱۴ با همکاری چهارده کشور در اردن راهاندازی خواهد شد. کشورهای مصر، اردن، رژیم اشغالگر قدس، فلسطین، ترکیه، بحرین، قبرس، ایران و پاکستان اعضای کنونی این مرکز هستند. محل استقرار ماشین سینکروترون و مرکز در شهر الان در شمال غربی امان پایتخت اردن قرار دارد. این ماشین شامل یک رینگ حلقوی ۲٫۵ گیگا الکترون ولتی و محیط حلقه ۱۳۳٫۲ متر است. حداکثر جریان قابل ذخیره در این ماشین ۴۰۰ میلی آمپر است.
برای خواندن بیشتر به نشانی زیر مراجعه شود: (http://www.iransesame.ir/default.aspx?name=representatives)