کاپیتان بهروز مدرسی، از خلبانان قدیمی کشورمان در سایت خود موضوع سقوط هواپیمای مسافری در نزدیکی ارومیه ( در دی ماه 89 )را این چنین توصیف کرده است:
در ابتدای سخن.. فاجعه دردناک سقوط يک فروند هواپيماي بوئينگ ۷۲۷ در حوالي اروميه را به مردم شريف و بزرگوار ايران و خانوادههاي داغدار تسليت ميگويم.
همانگونه که بارها اعلام کردهام، آگاهي از دلايل سقوط هر هواپيمايي نياز به بررسي و تحقيق کارشناسان خبره دارد. که بعد از بازخواني مکالمات نوار درون جعبه سياه و مشاهده مختصات ثبت شده هواپيما قبل از سقوط و بررسي دقيق بر روي لاشه همچنين تحقيق از شاهدان عيني رسمآ از سوي سازمانهاي ذيصلاح اعلام ميشود. و هرگونه اظهار نظري تا قبل از اعلان نظر رسمي فاقد اعتبار علمي است. اما اين پروسه در کشور ما اغلب تحقق نميپذيرد! و بلافاصله بعد از هر سانحهاي اظهار نظرهاي ضد و نقيضي از سوي مردم و حتي اگاهان آغاز ميشود..! و اغلب اين امر باعث بروز شايعات گوناگوني در سطح جامعه ميشود. که به نظر من.. تنها علت آن عدم اطلاع رساني دقيق از سوي سازمانهاي مربوطه است! براي اثبات عرايض ام کافي است سري به رسانههاي مکتوب و مجازي در بيست و چهار ساعت گذشته بزنيد! هيچ گونه وحدت نظري در آنها مشاهده نميشود! از محل دقيق سانحه گرفته تا تعداد تلفات. و هر خبر با ديگري متفاوت است..!
از اين رو تصميم گرفتم بعد از کسب اطلاعات کامل از منابع موثق نظر شخصي خودم رو در باره اين حادثه اعلام کنم. لذا مطلبي که در ذيل ميخوانيد حاصل تجربه قديمي خودم در نيروي هوايي است. و رسمآ اعلام ميکنم.. به هيچ عنوان قصد زير سوال بردن زحمات مسئولان محترم سازمان هواپيمايي رو ندارم و هر ان چه به ذهن ام ميرسد را صادقانه مطرح ميکنم. لازم به ذکر است بعد از تکميل اطلاعات دريافتي ام، پرسشهايي در ذهن ام متبلور گشت که با درج ان و مخاطب قرار دادن آقاي «بهبهاني» وزير محترم راه و ترابري آنها رو مطرح ميکنم. شايد کليدي براي جلوگيري از سوانح بعدي باشد. کلام آخر اين که.. اميدوارم اين آخرين سانحه در کشور عزيزمون باشد...
ديشب وقتي از اخبار ۲۰:۳۰ خبر سانحه رو شنيدم سريعا دست به کار شدم. ابتدا به هر دوست و آشنايي که در سازمان هواپيمايي و فرودگاه ميشناختم زنگ زدم. حال روز همه اونها بدتر از من بود! و همگي سخت شوکه شده بودند.. از اين روي از خير اطلاع رساني گذشته و تصميم گرفتم بعد از تکميل تحقيقاتم در باره پرواز ياد شده تحليل فني ام رو ارايه دهم. چون اغلب سايتها و رسانهها خبرهاي اوليه رو منتشر کردهاند.
همين الان مطلع شدم شکر خدا يکي از مهمانداران پرواز به نام خانم «زهرا آهويي» به همراه يکي از برادران امنيت پرواز زنده هستند. خانم آهويي در حالت کماء به سر ميبرد که دقايقي پيش به زير تيغ عمل جراحي رفت.. براي اين دو عزيز دعا کنيد.
آيا ميدانيد ۵ سال قبل، يعني دقيقا نوزدهم ديماه سال ۱۳۸۴ هواپيماي جت فالکون فرمانده شهيد سپاه پاسداران سردار کاظمي به اتفاق همراهان بزرگوارش در اروميه و در شرايط جوي مشابهي سانحه داد!؟ حتي شنيدم محل سقوط هم در يک منطقه بوده است...!
روز يکشنبه ۱۹ دي ماه يک فروند هواپيماي بوئينگ ۷۲۷ ايران اير، با شماره پرواز ۲۷۷ به خلباني کاپيتان «فريدون دادرس» بعد از يک ساعت تاخير فرودگاه بين المللي مهرآباد رو به مقصد اروميه ترک ميکند. اين هواپيما داري ۹۴ نفر مسافر ( که دو نفر انها خردسال بودند ) و ۱۶ نفر کروي پروازي بود. بعد از رسيدن به منطقه اپروچ باند اروميه به دليل بارش شديد برف و مشخص نبودن باند فرود، کاپيتان تصميم به بازگشت ميگيرد.. اما دقايقي بعد در پانزده کيلومتري شهر و در منطقهاي موسوم به «ترمنه» به دلايل نامعلومي به زمين ميخورد. شماره ريجستر هواپيما «EP - IRP» بود. و ۳۷ سال از عمر پر فراز و نشيب اش ميگذشت.
همان گونه که در بالا اشاره شد، من هيچ گونه شناخت و آگاهي از سيستم سازمان هواپيمايي خصوصآ دستور العملهاي پروازي خطوط هوايي «ايران اير» ندارم. و اطلاعاتم منوط به نقل قولهاي دوستان و آشنايان است. و ممکنه صحيح نباشد. به هر حال با کنار هم قرار دادن اطلاعات و دادههاي دريافتي و تجارب پروازي تحليل خودم رو بيان کرده و نکات مهم رو به عرض ميرسونم.. يادتون باشه که تمام سوانح هوايي حاصل سه عامل مهم شامل خطاي انساني، شرايط جوي و عوامل فيزيکي که همان نقص فني است ميباشد. که گاهي يک يا دو عامل و بعضآ هر سه مورد سبب ساز سوانح دردناک هوايي ميشوند. و من سعي دارم با توجه به فاکتورهاي اشاره شده به اين حادثه توجه کنم.
تأخير اعلام شده...
در ابتداي امر بدنبال علل تاخير يک ساعته پرواز ۲۷۷ بودم. نخستين حدس و گمان ام بر اين پايه بود که کاپيتان «فريدون دادرس» استند باي پيش بيني وضعيت هواي مقصد بوده است. که بعد از اعلام اداره هواشناسي با يک ساعت تاخير تيک آف ميکند.. اما اين نظريه ام متآسفانه مردود اعلام شد..! طبق اطلاعات دريافتي.. اين تآخير به دليل «تعويض هواپيما» بوده است..! زيرا طبق جدول تنظيم شده پروازي قرار بود يک فروند هواپيماي «فوکر ۱۰۰» به روال هميشگي انتقال مسافران رو عهده دار شود. اما متآسفانه به دلايل نقص فني، در اخرين لحظات هواپيماي بوئينگ ۲۰۰ - ۷۲۷ جايگزين فوکر ميشود!
خب.. با اين حساب ( اگر اين فرضيه صحيح باشد ) اولين حلقه اشتباه شکل گرفته است...! چون:
الف - اولآ در شرايط مشابه جوي هواپيماهاي فوکر به دليل دارا بودن سيستمهاي مدرن ناوبري ( که در ادامه همين مطلب مفصلآ به آن اشاره خواهم کرد ) بهتر از هواپيماهاي قديمي بوئينگ ۷۲۷ با عمر ۳۷ ساله از پس مشکل يا مشکلات بر ميامدند!
ب - خلبانان فوکر ۱۰۰ در مقايسه با خلبانان ساير مدلهاي هواپيما از جمله کروي پروازي بوئينگ ۷۲۷ بدليل پروازهاي مستمر به اروميه، شناخت بيشتري به منطقه دارند. و اصطلاحآ مثل کف دستشون اون جاها رو ميشناسند..! و به تعبير پروازي اشراف کاملي بر «مينيمومها» و سخت افزارهاي ناوبري دارند..! ( البته اين احتمال بسيار ضعيف است. و همه کاپيتانها با دارا بودن نقشههاي پروازي در هر فرودگاه ناشناختهاي به راحتي فرود ميآيند ) منظور بنده در شرايط سخت اضطراري است که هر احتمالي رو نبايد از نظر دور داشت..
اولين پرسش..
اگه تنها نيم در صد اين احتمال رو بپذيريم که هر هواپيمايي غير از بوئينگ ۷۲۷ جايگزين اين پرواز ميشد ممکن بود براحتي باند فرودگاه اروميه رو پيدا ميکرد. حال اين پرسش پيش ميآيد.. مسئول اين گونه تصميمات کارشناسي و حساس با کيست..!؟ به عنوان مثال هواپيماهاي «ا تي آر - ۷۲» يا همان «فوکر - ۱۰۰» و حتي ايرباسها کارايي بهتري در پيدا کردن باند در شرايط جوي نامساعد داشتند.
پيش بيني هوا..
يادش بخير.. بيست سال و اندي پيش که ما با قارقارک هامون پرواز ميرفتيم و هيچ خبري از سيستمهاي مدرن ماهوارهاي «هواشناسي» نبود، قبل از پرواز مسئولان عمليات و ديسپچرها نه تنها هواي حاضر ( اکچوال ) مبدآ، مسير پروازي و مقصد رو در اختيار مون قرار ميدادند، بلکه خيلي راحت پيش بيني هواي مسير و مقصد براي يک تا سه ساعت آينده رو در اختيارمون ميگذاشتند! حتي يادمه طفلکيها با اون تلفنهاي هندلي آخرين تغيرات رو جويا ميشدند! و خلبان قبل از پرواز از همه هشدارهاي مربوط به هوا ( سيگمنت )ها آگاه ميشد.. چطور ممکنه در عصر هواشناسي مدرن قرن بيست و يکم که از يک هفته قبل جريانات هوا رو به خوبي پيش بيني ميکنند، کاپيتان پرواز زنده ياد «فريدون دادرس» که دست بر قضا معلم خلبان بوئينگ ۷۲۷ هم بوده است. از وضعيت فرودگاهي که قرار بود فرود بيايد بي اطلاع بوده است..!؟ البته اين نکته رو اضافه کنم.. بر و بچههاي ايران اير در پاسخ به اين پرسش بنده فرمودند.. بارها اتفاق افتاده بود که پيش بينيهاي ارايه شده هوا کاملآ غلط از آب در ميامد.. و دوستان مثالهاي فراواني در اين مورد به خاطر ميآوردند..! اما صادقانه عرض کنم.. از يک استاد خلبان با تجربه کم اهميت دادن به اين اصل بسيار مهم واقعآ بعيد به نظر ميرسد. اين احتمال وجود دارد که.. وضعيت هواي گزارش شده به خلبان، شرايط هوا و ديد رو نرمال ( استاندارد ) گزارش کرده باشند! يا اين که بر اساس همان اصل بي اعتمادي خدا بيامرز ترجيح داده بود براي فرار از اتلاف وقت خود و مسافران و لحظات کشدار انتظار، خود از نزديک شرايط رو بررسي کند.. يادمون باشه «گزارش خلبان از وضعيت هوا، دقيق ترين استناد است» به هر حال اين نظريه به خاطر ثبت شدن اطلاعات هواشناسي قابل اثبات است..
پرواز تا منطقه اپروچ...
زنده ياد «فريدون دادرس» به اتفاق خلبان دوم هواپيما روانشاد «محمد رضا قره تپه» بدون هيچ مشکي از فرودگاه مهرآباد تيک آف کرده و ساعت ۱۹:۴۰ دقيقه آمادگي خود رو براي فرود به مسئول برج مراقبت فرودگاه اروميه اعلام مينمايد. به عبارت صحيح تر هواپيما ارتفاع خود رو کاهش ميدهد، فلاپها به مقدار نظر کاپيتان باز شده و پائين ميآيند.. چرخها بدون هيچ مشکلي باز ميشوند. از قبل از کاهش ارتفاع مهمانداران هشدارهاي لازم رو به مسافران دادهاند.. کمر بند همه بسته شده است. و علايم اخطار بستن کمربند و نکشيدن سيگار روشن شده است.. برف شديدي در حال بارش است و رفلکت شديدي از تابش پرژکتورهاي هواپيما به دانههاي برف ايجاد شده است. کنترل هواپيما به عهده خود کاپيتان است. مرحوم «مرتضي شايسته» مهندس پرواز هواپيما از قبل مقدار بنزين داخل باکها رو طراز کرده است.. چک ليست قبل از فرود توسط کمک خلبان خوانده شده است.. و همه دستگاهها حاکي از نرمال هستند.. به دليل کاهش ارتفاع لرزشهاي متناوبي به هواپيما وارد ميشود.. بعضي از مسافران حالت تهوع مييابند ( به نقل از مسافران مجروح ) بعضيها ناخواسته وحشت زدهاند.. و با هر تکان هواپيما، محکم به دستههاي صندلي چنگ مياندازند.. و تعدادي هم زير لب دعا ميخوانند.. هواپيما خيلي راحت به کمک سيستمهاي ناوبري اش بدون درد سر به منطقه اپروچ رسيده است... ارتفاع هر لحظه کم و کم تر ميشود.. طبق قاعده طبيعي بايد باند مقابل روي آنها باشد. اما متآسفانه چنين نيست.. ( و از اين لحظه شمارش معکوس براي سانحه رقم ميخورد )..
قانون ميگويد.. در صورت صفر بودن عمق ديد، خلبان بايد از فرود انصراف داده و بدون انجام هر گونه ريسکي مراجعت نمايد. آيا اين اتفاق رخ داده بود..!؟ معمولآ اغلب اوقات خلبانان با تجربه با اعتماد به سيستمهاي ناوبري فرودگاه و هواپيما، با هماهنگي برج مراقبت پرواز ( گو اراند ) کرده و با يک چرخش ۳۶۰ درجهاي به صورت کور ( آي. اف. آر ) فرود ميآيند. به گفته منابع موثق ظاهرآ خلبان چنين تصميمي داشته است.. و با هدف چرخش، از فرود انصراف داده ( ميس اپروچ ) و با دادن موتور و جمع کردن فلاپها از فراز باندمي گذرد.. اما متآسفانه اين چرخش ( هولدينگ ) انجام نميشود و در هشت کيلومتري شهر ( بعضيها پانزده کيلومتر اعلام کردهاند..! ) به زمين برخورد ميکند..!
دو فرضيه متناقض..!
راستش رو بخواهيد نظرات گوناگوني براي بعد از اون لحظه ( انصراف از فرود ) روايت شده است. برخي معتقدند که کاپيتان قصد بازگشت به تهران را داشته است.. عدهاي هم ميگويند به قصد تقرب دوباره اقدام به چرخش کرده است.. تعدادي هم افزودهاند : زنده ياد دادرس اعلام فرود اضطراري کرده بود..! البته هر يک از اين فرضيهها هم که باشد، در کل هيچ فرقي براي عامل بوجود آمدن سانحه نميکند! اشتباه از لحظه انصراف از فرود ( ميس اپروچ ) شکل گرفته است..
چرا هواپيما زمين خورد..!؟
آن چه مسلم و واضح است، ارتفاع هواپيما پائين تر از حد معمول بوده است..! که اين امر به دلايل متعددي ميتواند باشد.. علاوه بر قراين موجود ( که هيچ نقص فني و يا کوچک ترين اشکالي در کنترل هواپيما وجود نداشته است و خلبان ارتباط اش تا قبل از برخورد با زمين با برج مراقبت برقرار بوده است ) همچنين به گفته يکي از کارکنان فرودگاه اروميه که در روستاي محل سانحه ساکن است.. با شنيدن صداي هواپيما در فاصله بسيار نزديک به زمين بيرون آمده و ميبيند هواپيمايي در ارتفاع خيلي پائين ( او پانزده تا بيست متر اعلام کرده است ) در حال عبور است..! وي به قصد تماس با مسئول برج مراقبت و هشدار به خلبان سراسيمه به سمت تلفن منزل ميدود.. اما متآسفانه بعد از بيست تا سي ثانيه هواپيما از مقابل ديدگانش دور شده و بلافاصله صداي انفجار شديدي رو ميشنود.. آن چه مسلم است.. فاکتور ( شرايط جوي ) دليل بعدي براي رقم خوردن زنجيره اشتباهات قبل از سانحه است. که معمولآ با عامل ديگر ( هيومن فکتوري ) يا همون عامل «خطاي انساني» همراه است. طبق اطلاعات دريافت شده.. روز نوزدهم ديماه به دليل شرايط نا مساعد جوي همه پروازها به مقصد اروميه کنسل اعلام شده بود..! و سازمان هواشناسي هوا را براي فرود هر نوع هواپيمايي نا مساعد اعلام کرده بود.. پرسش دوم اين است : در شرايطي که همه پروازها به اين مرکز باطل اعلام شده بود و هواشناسي هم هوا را نامساعد اعلام کرده بود.. به دستور چه کسي اين هواپيما اون هم بعد از غروب آفتاب ( سان ست ) به سمت اروميه پرواز کرده است..!؟ البته در اي ميلي که دريافت کردم، دوستان از اروميه نام و مقام اون شخص رو اعلام کردهاند. اما به خاطر عدم تآئيد رسمي، اين مهم رو به گروه تحقيق و بررسي سانحه واگذار ميکنم.. که اثبات آن زياد مشکل نيست.. و خوشبختانه همه اسناد در رابطه با وضعيت هوا، تغير هواپيما، صدور دستور پرواز و.. به ثبت رسيدهاند..
خطاي انساني...
اگر چه نام بردن از خطاي انساني آن هم به فاصله يک روز بعد از سانحه غير منطقي و غير علمي به نظر ميرسد.. اما همان گونه که اشاره کردم براي بررسي بهتر و کالبد شکافي سانحه براي رسيدن به حقايق بايد همه احتمالات رو در نظر گرفت.. اما در اغلب سوانح اين مهم به اثبات رسيده است که هر عامل جوي هميشه با خطاي انساني همراه است. و غير از اين نميتواند باشد..! چه از ايمني روي زمين و قبل از پرواز ( تعويض هواپيما + چک کردن هواي مقصد ) و چه بعد از پرواز که دقيقآ بعد از مشاهده نشدن باند فرود آغاز شد. راستش رو بخواهيد حسي به من ميگويد.. گروه پروازي در حفظ ارتفاع دچار اشتباه شده بودند. که دلايل گوناگوني ميتواند داشته باشد..
۱ - همان گونه که در بالا عرض کردم، سيستم ناوبري هواپيماهاي ۷۲۷ نسبت به ساير هواپيماهاي ناوگان هواپيمايي ما ضعيف تر هستند. دليل اين عرايض ام نداشتن ابزاري چون «جي. ان. اس» و يا «جي.پي. اس» است. که بقيه هواپيماهاي ايران اير دارا ميباشند. و فاقد نقشه بودن در شرايط مشابهاي که باند در ( شورت فاينال ) ديده نشود آن ابزار به راحتي به خلبان کمک ميکند که باند رو به راحتي پيدا کرده و فرود آيد.. البته اضافه کنم در شرايط عادي هواپيماهاي ۷۲۷ هيچ مشکلي براي انجام ماموريت و حمل مسافر ندارند.. و هواپيماي بسيار امني است. اما در شرايط اضطراري و نامساعد بودن هوا و يا خرابي هر يک از سيستمهاي ناوبري زمين مثل ( آي. ال. اس ) خلبان رو به اشتباه مياندازد
۲- خرابي و يا ايراد داشتن سيستم ( آي. ال. اس ) فرودگاه احتمال ديگري است که باعث اشتباه خلبان و تنظيم ارتفاع استاندارد است. دليل ديگري که در اين شرايط متصور ميشود، عدم هماهنگي سيستمهاي ديجيتال ناوبري با سيستمهاي آنالوگ ۷۲۷ است. که باز هم تاکيد ميکنم تا امروز هيچ نشانهاي از اختلال مشاهده نشده است.. و به خوبي طفلکيها کار ميکنند.. اما احتمالات رو بايد هميشه در نظر گرفت.. و در باره اش تحقيق کرد..
۳- صرف نظر از دلايل پائين بودن ارتفاع هواپيما در موقع ( ميس اپروچ ) که چه بخواهيم با نخواهيم به هر حال خطاي انساني تلقي ميشود، به گفته عزيزاني که با ۷۲۷ پرواز ميکنند اين هواپيما نسبت به ساير پرندگان کمي کند.. يا بهتر بگم تنبل هستند! و قبراقي ساير هواپيماها رو در موقع وضعيت انصراف از فرود را ندارند..! به عبارتي به هر دليلي که فرض کنيم.. هواپيما پائين تر از ارتفاع مقرر ( مينيموم ) بوده است.. بعد از اين که تا نزديکي باند هم اپروچ کرده ولي باند فرود ديده نميشود، کاپيتان دستور انصراف رو صادر ميکنه.. و به دليل همان تنبلي که عرض کردم، تا بخواهند فلاپها رو جمع کرده و پاور بدهد ( چون نزديک زمين بوده است ) و احتمال قريب به يقين خلبان نميدونسته در حداقل ارتفاع قرار گرفته است.. و از طرفي هم دور موتورها هم گرفته شده بودند.. کشش شديد قوه جاذبه زمين به حالت واماندگي «استال» در امده و بلافاصله زمين خورده است..
جناب آقاي بهبهاني پرسشهايي بعد از اين سانحه دردناک پيش امده است که اميدوارم سازمان متبوع شما در اين زمينه اطلاع رساني نمايند.
الف - آيا سيستمهاي هواشناسي کشور با وجود بهره گيري از تکنولوژيهاي مدرن ماهوارهاي قادر به اعلام وضعيت دقيق هوايهاي کشور است يا خير..!؟ ( رجاي واثق دارم که پاسخ مثبت است ) و آيا دقيقآ اين سازمان توانايي پيش بيني هواي کشور حداقل براي يکي دو ساعت را دارد يا خير..!؟ اگر پاسخ مثبت است. که قطعآ چنين است. چرا خلبان پرواز شماره ۲۷۷ به مقصد اروميه از خرابي وضعيت هواي مقصد بي اطلاع بوده است..!؟ اگر اطلاع داشته است، چه نظارت و اهرمهايي براي اين گونه ريسکهاي خطرناک در دست داريد..!؟
ب- چه کسي مجوز انجام پرواز رو صادر کرده بود..!؟ و اگر گفتههاي همکاران شما صحيح باشد، طبق چه تعريف کارشناسانهاي هواپيماي ۷۲۷ را جايگزين فوکر -۱۰۰ شده است..!؟
ج - در صورت خرابي هواي يکي از فرودگاههاي کشور و باطل اعلام کردن کليه پروازها، چه نظارت و کنترلي براي رعايت ايمني پرواز و عدم پرواز به فرودگاه مربوطه داريد..!؟
د - شما در مصاحبههاي خود اصرار مسافران پرواز شماره ۲۷۷ را عامل اصلي انجام پرواز در شرايط غير استاندارد اعلام فرموده ايد..! آيا واقعآ شما در مقابل هر اصرار و خواهش و تمنا قوانين رو زير پا ميگذاريد..!؟ اگه پاسخ مثبت است.. لطفآ بفرماييد اگه فردا عدهاي جلوي وزارت خانه متبوع شما جمع شده و دوستانه خواهش کنند.. مثلآ قيمت بليطها نيمه بهاء اعلام شود.. يا اصلآ از شما بخواهند استعفاء دهيد، آيا واقعآ ميپذيريد...!؟
ه- جناب وزير محترم.. شما از وزراي تحصيل کرده دولت هستيد.. چرا راه کاري ارايه نميدهيد تا با تکيه بر افکار عمومي جهان يا از روشهاي قانوني ثابت کنيد که شرکتهاي هواپيمايي ايران دولتي نيستند و تحريمها غير انساني است.. و خواهان آزاد شدن فروش هواپيماهاي نو به ايران شويد ؟ کافي است يک حرکت همگاني رو برنامه ريزي کنيد تا در روز خاصي ميليونها نفر در جلوي دفاتر سازمان ملل جمع شده و اعتراض به حق خود رو به گوش جهانيان برسانند ؟ بر فرض هم اثر نکرد، لااقل وجدانمان در مقابل خانوادههاي داغدار و مردم شريف آسوده است..
و - آقاي بهبهاني چرا تمهيداني رو به کار نميبريد که يک سيستم اطلاع رساني دقيق در بخش هواپيمايي کشور راهاندازي شود و فراتر از اختيارات بعضي از روابط عموميهاي منفعل اخبار واقعي و صحيح رو در اختيار مردم قرار دهيد ؟ با اين کار نه تنها از بروز شايعات جلوگيري کرده ايد، بلکه موجب جلب اعتماد مردم به سازمان هواپيمايي ميشويد. وقتي واقعيتها در چارچوب خطوط قرمز نظام اطلاع رساني شود، ديگر مردم به رسانههاي مغرض توجهاي نميکنند..
ز - جناب وزير محترم.. در پايان استدعا ميکنم تکليف دانش اموختگان دختر خلباني رو روشن کرده و اجازه دهيد اين عزيزان با استعداد هم از تسهيلات شغلي طبق قانون بهره مند شوند. و با راهاندازي اکادميهاي ارزان پرواز و اعتبارات بانکها خيل ميليوني جوانان مشتاق به پرواز رو تسهيل فرماييد. کلام آخر اين که تکليف بيمه سوانح هوايي رو شفاف سازي فرموده و دستور دهيد همه بازماندگان خانوادههايي که در سوانح قديم عزيزي رو از دست دادهاند به حق و حقوق خود برسند..