قدس: دادگاه خانواده با درخواست طلاق زنی که مورد شکنجه همسرش قرار گرفته بود با تشخیص بیماری روانی مرد، موافقت کرد.
این زن با ارائه گواهی پزشکی قانونی به شعبه 245 دادگاه خانواده یک، درخواست طلاق خود را اینگونه مطرح کرد و گفت: همسر من تعادل رفتاری ندارد و مردی کاملا بدبین است. وی اجازه بیرون رفتن از خانه را به من نمیداد، تلفن خانه و همراه را از من میگرفت، مرا در خانه زنداني میکرد و در مدت زندگی مشترکمان مرا مورد ضرب و شتم قرار میداد که گواهی پزشکی قانونی، گواه آن است و اثرات کبودی روی بدنم کاملا مشخص است.
مرد گفتههای زن را تکذیب کرد و گفت: من و همسرم در سال 87 عقد رسمی کردیم و حدود 13 ماه در دوران نامزدی بودیم و پس از آن در سال 88 با برگزاری جشن عروسی به خانه مشترک رفتیم. 25 روز بعد از جشن عروسی مادر و دایی ایشان با سوءنیت به خانه ما آمده و با شکستن حریم خانه من اقدام به جمعآوری اشیای قیمتی، طلا و جواهرات، پول و اثاثیه کرده و به همراه همسرم از خانه خارج شدند.
با توجه به صرف هزینه 35 میلیون تومانی در جشن عروسیمان از علاقه من به همسرم آگاه بودند به نوعی مرا در فشار گذاشتند تا مرا مجبور به تن دادن به خواستههایشان کنند و در برابر بازگشت همسرم از من حق طلاق و حق خروج از کشور را خواستند.
وی اظهار کرد: بعد از ترک خانه، من برای درخواست الزام به تمکین به دادگاه خانواده مراجعه کردم و گزارش مددکاری و استشهادیه همسایهها حاکی از آن است که در این مدت بدون هیچ مشکلی زندگی مشترک داشتهایم و ایشان در غیاب من خانه را ترک کرده و ادعای وی مبنی بر کتک زدن و بیرون کردن از خانه کاملا واهی و دروغ است.
این مرد گفت: همسرم به دروغ ادعا کرد که پیش از عروسی زندگی مشترک داشتیم و من در آن زمان ایشان را مورد آزار و اذیت قرار دادهام. در دوران عقد به دلیل مشکلاتی که مادر همسرم ایجاد کرده بود، ایشان 4 تا 5 ماه پیش از عروسی خانهشان را ترک کرده و به خانه مادر من آمدند و تا روز عروسی آنجا بودند.
مرد گفت: سوال این است، آقای قاضی اگر ایشان قبل از عروسی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و در حالی که دوشیزه بودند چرا اقدام به جدایی نکردند؟ چرا 5 ماه به خانه مادر من آمدند؟ ایشان ادعا دارد که من شکاک هستم، نفقه نمیدهم، از تحصیل کردن و رفتن ایشان به میهمانی جلوگیری میکنم اما باید بگویم در روز عقد ما هر دو دانشجو بودیم و خودم شرط تحصیل و اشتغال را در عقدنامه به ایشان دادم. عکسهای ایشان در میهمانیها حتی میهمانیهای مختلف نشان میدهد که من به همسرم اطمینان کامل داشته و شکاک نبودهام و ایشان آزادانه عمل میکرده است.
وی افزود: من مخارج وی را حتی در دوران پیش از ازدواج پرداخت کرده و با وجود امکانات کافی در خانه تازه عروس، ادعای ندادن نفقه مضحک است و از دادگاه درخواست تجدیدنظر دارم.
قاضی دادگاه شعبه 245 دادگاه خانواده با عنایت به مجموع محتویات پرونده و توضیحات زوجین و وکیل خواهان با توجه به نظر داوران زوجین که بهرغم تلاش، اصلاح ذاتالبین واقع نشد و با استناد خواهان به عسر و حرج ناشی از سوءرفتار زوج (ایراد ضرب و جرح عمدی به وی) بر اساس گواهی پزشکی قانونی بیماری روانی زوج تایید و حکم طلاق را صادر کرد.