تهران امروز: سقوط آزاد زن جوان تلاش دو تبهكار براي اذيت و آزار وي را ناكام گذاشت.
چندي پيش زن جواني كه بهتازگي از بيمارستان مرخص شده بود بهدادسراي يافت آباد آمده و با حضور مقابل بازپرس شعبه يك اين دادسرا گفت: چند روز قبل با برداشتن مقداري پول از خانه خود در منطقه خانيآباد خارج شده وبهقصد خريد كردن از يك فروشگاه بزرگ سوار يك ماشين مسافركش شدم.
سر ظهر بود و داخل اين خودرو علاوه بر راننده يك مرد ديگر هم نشسته بود كه شكل و شمايلش بهمسافرها ميمانست. كمي بعد از سوار شدن بهاين اتومبيل در حالي كه قصد داشتم بهسرعت خريد كرده و بهخانه برگردم تا براي مهمانهايمان كه قرار بود براي شام بهمنزل ما بيايند غذا تهيه كنم يكمرتبهراننده خودرو تغيير مسير داده و داخل يك كوچه فرعي پيچيد. وقتي بهراننده اعتراض كردم يك مرتبهتيزي شيئي برنده را زير گلوي خود احساس كردم.
با تعجب ديدم مرد مسافرنمايي كه كنارم نشسته بود چاقويي را زير گلويم گذاشته و با تهديد مرگ از من ميخواهد هيچ حرفي نزنم و «صدايم را بالا نياورم».
من كه خيلي ترسيده بوده و اين مرد را در تهديدش جدي ميديدم و از طرفي با تهديدهاي راننده هم مواجه شده بودم شروع بهالتماس كردم و از آنها خواستم كاري با من كه داراي شوهر و خانواده هستم نداشته باشند.
اما اين دو مرد هوسران فقط ميخنديدند و با تهديد چاقو مرا دعوت بهسكوت ميكردند.
دقايقي بعد اتومبيل وارد كوچهاي خلوت شد و دو مرد پس از بررسي اطرافم مرا بيرون آورده و بهآپارتماني در طبقه دوم ساختماني كه در نزديكي ما بود برده و قصد تعرض بهمن را داشتند.
لحظات خيلي تلخي بود هيچ راهي براي نجات از دست اين مردان شيطانصفت نميديدم و فكر ميكردم بهزودي توسط اين دو نفر مورد اذيت و آزار قرار ميگيرم اما با بررسي اطرافم بدون آنكه آنها متوجه شوند نقشهاي بهذهنم رسيد.
از مردي كه در اتاق بود و قصد اذيت و آزار مرا داشت درخواست يك ليوان آب كردم. اين مرد هم كه فكر ميكرد من بهزودي تسليم او ميشوم بهقصد آوردن پارچ آبي از اتاق خارج شد.
با خروج وي من هم بهسرعت خود را بهپنجره كنار اتاق رسانده و با باز كردن در آن خطر آسيب ديدن را بهجان خريده و خود را از طبقه دوم بهبيرون انداخته و بهشدت با آسفالتهاي كف كوچه برخورد كرده و دردي شديد تمام وجودم را گرفت. بلافاصله هم شروع بهداد و فرياد كرده و از همسايهها كمك خواستم.دو مرد هوسباز كه متوجه اين اقدام من شده بودند بلافاصله خود را بهخودرويشان رسانده و با استفاده از آن پا بهفرار گذاشتند.
همسايهها هم كه با شنيدن صداي من بهكوچه آمده بودند وقتي نتوانستند متهمان را دستگير كنند بلافاصله بهسراغ من آمده و با استفاده از خودروي خود مرا بهبيمارستان رساندند.
پرونده بهجريان ميافتدبا اين شكايت دستگيري دو متهم اين پرونده در دستور كار قرار گرفته و بهكارآگاهان پليس آگاهي سپرده شد. با شناسايي هويت اين دو مرد، تعقيب آنها شروع و مخفيگاه يكي از متهمان شناسايي شد و وي بهدام ماموران افتاد. در حال حاضر تلاش براي دستگيري همدست اين متهم ادامه دارد.