وطن امروز: همه میگویند این مرد سردسته باند وحشتناک عقرب است اما خودش گریه میکند و ادعا دارد بیگناه است. انگار همین مرد جوان و نوچههایش نبودند که نیمهشبها در محلهای واقع در منطقه مرکزی تهران شیشه مغازهها و کیوسکهای تلفن را میشکستند و ترس به جان هممحلیهایشان انداخته بودند. مجتبی میگوید اصلا باند عقربی در کار نبوده که وی سردسته آن باشد و حتما پلیس اشتباه کرده است.
این در حالی بود که ماموران پلیس از وقتی در جریان فعالیت شبکهای شرور در مرکز تهران قرار گرفتند به بررسیهای اطلاعاتی پرداختند. وقتی مشخص شد باندی به سرکردگی پسر خشنی با نام «حمید» معروف به عقرب با تهدید قمه و چاقو نه تنها مزاحم زنان و دختران هستند بلکه شبانه به خانهها و مغازهها حمله کرده و شيشه آنها را شکستهاند. اعضای این گروه به کیوسکهای تلفن هم رحم نکرده و شيشه با وارد آوردن این خسارات وحشت زیادی به دل اهالی این محله انداخته بودند.
همزمان با اقدامات اطلاعاتی پلیس تعدادی زن و مرد نیز در برابر بازپرس مکرمی از شعبه اول دادسرای منیریه تهران حاضر شدند و با گفتن اینکه ترس زیادی از اشرار دارند خواستار بازداشت آنان شدند. یکی از زنان جوان گفت: «از مدتها پیش تصمیم داشتم شکایت کنم اما میترسیدم، جان و ناموسمان در خطر است، حمید و دار و دستهاش با عربدهکشی و تهدید چاقو بیشتر از همه مزاحم زنان و دختران هستند، وقتی هوا تاریک میشود دیگر جرأت نداریم به خیابان برویم».
یک مرد نیز با ناراحتی گفت: «این گروه هیچ ملاحظهای ندارد. تفاوتی ندارد که زنی یا دختری با شوهر، پدر یا برادرش از خانه خارج شود، بیشرمانه متلکپرانی کرده و برخی اوقات مزاحمتهای وحشتناکی دارند».
با این شکایتها، بازپرس مکرمی دستور ردیابی اعضای این باند که همه آن را «عقرب» میخواندند، صادر کرد. ماموران در 2 عملیات همزمان خانههای رئیس باند که حمید، نام داشت و نوچه اصلیاش به نام «کریم» را محاصره کرده و آنان را بازداشت کردند.
«حمید» که همه از وی وحشت داشتند وقتی تحت بازجویی قرار گرفت انگار نه انگار که جسورانه ادعا میکرد از هیچ کس و پلیس نمیترسد و همه اهالی بر این باور بودند که وی هیچگاه بازداشت نخواهد شد.
حمید و نوچهاش از همان ابتدای دستگیری گریه کردند و گفتند باند عقرب از سوی پسری به نام «علیاکبر» هدایت میشود و آنها هیچ نقشی در قدرتنماییهای شبانه و مزاحمت برای زنان و دختران ندارند. حمید گفت: «پلیس اشتباه میکند، من و دوستم خلافکار نیستیم و شاید سربهزیرترین بچههای محلهمان باشیم».
وی در حالی که بچگانه گریه میکرد، افزود: «هیچ وقت مزاحم زنان و دختران محلهمان نشدهایم، حتی یکبار وقتی شخصی برای یکی از دختران محلهمان مزاحمت ایجاد میکرد و با تهدید چاقو میخواست او را با خود ببرد به هواخواهی این دختر رفته و با او دعوا کردیم و اجازه ندادیم این کار را بکند.
حمید، درباره لقبش که عقرب بود، گفت: «از بچگی این لقب را روی من گذاشتهاند چون علاقه زیادی به این موجود داشتم و آلبومی از عکسهایش داشتم. گاهی هم عقربهای سیاه را در شیشه میانداختم که همه من را با همین لقب صدا میزدند و ربطی به شرارت ندارد». در برابر این ادعاها، کریم وقتی در برابر بازپرس مکرمی ایستاد، گفت: «مطمئنم پلیس اشتباه کرده است، ما بیگناهیم، قسم میخورم آن باندی که باید دنبالش باشید فراری هستند و ما هیچگاه اقدامی برای ناراحتی و مزاحمت هممحلیهایمان نکردهایم».
بازپرس مکرمی پس از شنیدن ادعاهای عجیب عقرب و نوچهاش و در حالی که همه شاکیها تایید کرده بودند اعضای باند وحشت کسانی جز این 2 بچه محل و همدستان دیگرشان نیستند، دستور ردیابی نوچههای دیگر رئیس باند را صادر کرد.