محمود موافق در جوان آنلاین نوشت:
فعال ساختن ستون نفوذی در روندهای سیاسی یکی از راهبردهایی است که گروههای با انحراف عمیق ایدئولوژیک و سیاسی به دنبال عملیاتی کردن آن هستند.
این جریانها که با چهرهها و صورتهای مختلفی برای تأمین منافع جریانی خود میکوشند، چنان عمل میکنند که خود را در یک نقطه قرار دهند: مرکز توجه.
برای جریانهایی که در ساحت سیاسی و منظومه یک نظام، عناصر دسته چندم بهشمار میروند تبدیل شدن به مسئله اصلی چنان شوقبرانگیز است که پنجهکشیدن به بسیاری از اصول، نمادها و باورهای اصیل انقلاب برایشان چندان سخت و دشوار نیست.
داستان امروز یک جریان نفوذی در میان اصولگرایان نیز به غایت و نهایت در همین چارچوب تعریف و تفسیر میشود.
اینان که به دنبال پدیدهسازی هستند مدتهاست که با طرح مباحث ساختارشکن و در تضاد با ارزشهای انقلابی میکوشند خود را به عنوان یک قطب تثبیت، و از دیگر سو احساس بیقاعدگی سیاسی را در بخشهایی از جامعه پمپاژ کنند.
در حقیقت این جریان نفوذی طی ماههای گذشته یک بازی چند نبش را در دستور کارخود قرار داده است. از یک سو اباحهگری را در ساحت فرهنگی و اجتماعی نمایندگی میکند و از سوی دیگر در برابر نهادها و نمادهای ارزشی انقلاب به تخریب مشغول میشود.
شاید بتوان در کلامی کوتاه برنامه آنان را اینگونه تصویر کرد:
- تعمیق و گسترش مجادلات کلامی- رسانهای
- جابجایی اصل و فرع در چالشهای موجود جامعه
- تلاش برای رادیکالیزه کردن هویتهای ارزشی در برابر خود تا بالاترین سطوح ممکن
- اباحهگری در فضای اجتماعی- فرهنگی
- تلاش برای ایجاد شکاف میان بازیگران(الیت) رسمی حکومتی(حاکمیت دوگانه)
- تلاش برای ایجاد شکاف میان «عمل» و «نظر» برخی نخبگان سیاسی
- کوشش جهت شکاف میان نظام اجتماعی و نظام سیاسی و قراردادن نظام سیاسی در برابر وضعیت«پات»(مسلوبالاختیار شدن)
- گرایش فزاینده به یک نظام بحرانزا و بحرانزی
- ایجاد شکاف میان جبهه اصولگرایان از طریق انشقاق میان تشکلهای انقلابی و...
با توجه به این تاکتیکها از سوی این جریان نفوذی چندان بیمناسبت نیست که عناصری از این جریان با مخالفان فکری و مبنایی خود بخت اقتصادی را به محک میگذارند و از دیگر سو حتی به بهای آزردگی نیروهای انقلابی، فتنهگران را در خفا ستایش کرده و برای رأیهایی که هرگز به آنان تعلق نخواهد گرفت، بیقراری میکنند و دقیقاً در این نقطه است که وقتی هر نیروی انقلاب نسبت به این خط انحرافی هشدار میدهد به سویش سنگ پرتاب میکنند.
آنها حتی پاسداران انقلاب را نیز تاب نیاورده و در شرایطی که حاضر نشدند تا همین دیروز از مبارزان با فتنه و آشوب تقدیر کنند و فتنهگران را محکوم نمایند، اتهام به مردانی همچون سردار علی فضلی میزنند بیآنکه بدانند آنچه علی فضلی را نور چشمان نیروهای انقلابی کرده، سیرت انقلابیاش بوده نه همانند کسانی که برای قدرت، ارزشها را به مسلخ برده و برای سق زدن تکه نانی به نقابهای نفاق دخیل ببندند.
بیشک برای شناختن ماهیت جریان نفوذی و انحرافی همین بس که برای نام و نان یافتن، نامداران انقلاب را به کینه و عقده خود مینوازند.