تهران امروز: دو سارقي كه در يك تصادف ساختگي، خودرو زانتياي يك خانم را دزديدهاند، همچنان تحت تعقيب پليس هستند.
چندي قبل خانمي ميانسال كه خودش همسر يك وكيل دادگستري هم هست، به دادسراي يافتآباد آمد و شكايتي را در مورد سرقت خودرويش ترتيب داد.
اين زن ماجراي دزديده شدن ماشينش را اينطور شرح داد: خانه ما در سعادتآباد است. آن روز هم طبق روزهايي كه دخترم را به دانشگاهش كه در يافتآباد است، ميبردم، وقتي دخترم را دم دانشگاهش پياده كردم و برگشتم، يك لحظه در آينه ديدم كه انگار يك ماشين پژو نقرهاي پشتسر من ميآيد و هرجا كه من سرعتم را كم ميكند او هم كم ميكند و يا هر جا كه من بيشتر گاز ميدهم او هم همين كار را ميكند تا فاصله 3-2 مترياش را با ماشين من حفظ كند.
تعجب كردم كه چرا با اينكه به راحتي ميتواند از من سبقت بگيرد اين كار را نميكند و نميرود. با توجه به اينكه همسرم وكيل دعاوي حقوقي است و معمولا در مورد پروندههاي دادگاه با من صحبت ميكند، لحظهاي به حركات آن ماشين شك كردم اما اولا كه روز بود و بعد فكر كردم كه من جايم در ماشين امن است و قفل مركزي را هم كه زدهام. داخل آن ماشين دو نفر نشسته بودند تا اينكه يك لحظه پژو نقرهاي محكم خودش را به ماشين من كوبيد، طوري كه بدنم به جلو پرت شد و دلم هري ريخت پايين. معلوم نبود اگر كمربند ايمني نبسته بودم چه بلايي به سرم ميآمد. ماشين را نگه داشتم و كمربند ايمني را از بدنم جدا كردم و با عصبانيت از ماشين پايين آمدم تا ببينم آنها براي چه اين ديوانهبازي را مرتكب شدهاند و در ضمن نگران خسارتي كه به خودروام وارد شده بود نيز بودم.
دو سرنشين پژو هم پياده شدند. يكي از آنها كه مردي حدود 40 ساله و ديگري پيرمردي 60 ساله بود. مرد 40 ساله شروع به معذرتخواهي كرد و گفت كه ميداند مقصر اوست و خسارت ماشين مرا هرچقدر باشد تقديم ميكند و حتي شايد نيازي به پليس و كشيدن كروكي هم نباشد.
من به رانندگي بد او اعتراض كردم و داشتيم با هم بحث ميكرديم كه يكدفعه متوجه شدم پيرمرد 60 ساله داخل خودرويم نشست و آن را روشن كرد و گازش را گرفت و رفت. شوكه شده بودم. دو قدم دنبالش رفتم و بعد كه ديدم فايده ندارد، سراغ مرد 40 ساله برگشتم اما اين هم درست لحظهاي بود كه او هم داخل پژو نقرهاي نشسته بود و آماده حركت بود. مرد سريع با اتومبيلش حركت كرد و فقط دست من به بدنه ماشين كشيده شد. حسابي ترسيده بودم و تازه فهميدم كه همه اينها فيلم بوده تا ماشين گرانقيمت مرا بدزدند!
زن همچنان گفت كه در داخل ماشينش 350 هزار تومان پول نقد و مدارك خودرويش هم بوده است اما چند روز قبل گشتيهاي پليس كه شماره پلاك اتومبيل خانم را داشتهاند، خودرو زانتياي او كه در گوشهاي از خيابان پارك و به حال خود رها شده بود را پيدا كردند و زن بعد از يك ماه به خودرويش رسيد.
تلاش براي دستگيري آن دو مرد 40 و 60 ساله كه خودرو را دزديده بودند ادامه دارد. بخصوص حالا كه قيافه آنها توسط آن خانم چهرهنگاري شده است.