به گزارش سرویس سیاسی تابناک، شبکه ایران اینترنشنال بار دیگر با پوشش متفاوت خود در حوادث مشابه ایران و جهان، تناقضهای آشکاری را در رویکرد خبریاش به نمایش گذاشت. این شبکه که به سختی می شود نام رسانه بر آن نهاد، همواره موضعی مخالف و خصمانه نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران و البته ایران دارد، پنج سال پیش در گزارشی تحقیقی، آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای زاگرس را به ناکارآمدی دولت، سپاه و ارتش نسبت داد و ادعا کرد که نهادهای دولتی ایران در مدیریت این بحران ناتوان بودهاند.
در این گزارش، عوامل طبیعی مانند تغییرات اقلیمی، خشکسالی و بادهای شدید که معمولاً نقش کلیدی در گسترش آتشسوزیها دارند، نادیده گرفته شدند و تمرکز اصلی بر نقد عملکرد نهادهای داخلی بود. این رسانه تلاش کرد با برجستهسازی ضعفهای اجرایی، تصویری ناکارآمد از دولت و نظام جمهوری اسلامی ارائه دهد.
اما اکنون، با وقوع آتشسوزیهای گسترده در ایالت کالیفرنیای آمریکا، همین شبکه رویکردی کاملاً متفاوت در پیش گرفته است. آتشسوزیهای اخیر که به مناطق مسکونی نیز سرایت کرده و خسارات گستردهای به بار آورده، از سوی مقامات آمریکایی به عنوان فاجعهای توصیف شده که شهرستان لسآنجلس برای مقابله با آن آماده نبوده است. طبق گزارشها، آتشنشانان کافی برای رسیدگی به چهار آتشسوزی همزمان در این منطقه وجود نداشته و تاکنون ۱۱ نفر جان خود را از دست دادهاند و بیش از ۱۲ هزار ساختمان تخریب شده است.
خسارت آتش سوزی اخیر آمریکا ۱۳۵ تا ۱۵۰ میلیارد دلار برآورد شده است، برای درست فهمیدن این عدد، کافی است توجه کنیم غزه در فلسطین بعد از گذشت بیش از یکسال از جنگ خانمان سوز و بمباران شدید اسرائیل، حدود۵۰ میلیارد دلار خسارت دیده است.اما آیا این در آیینه رسانه هایی چون ایران اینترنشنال دیده می شود؟
در حالی که ایران اینترنشنال در گزارشهای مربوط به ایران، عوامل طبیعی را نادیده گرفته بود، این بار آتشسوزیهای کالیفرنیا را به تغییرات اقلیمی جهانی و بادهای شدید نسبت داده است.
رویکرد دوگانه و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت
این تناقض در گزارشدهی ایران اینترنشنال، نشاندهنده تلاش سیستماتیک این رسانه برای تخریب چهره نهادهای داخلی ایران است. این شبکه بارها از دادههای جهتدار و گزارشهای غیرواقعی استفاده کرده تا افکار عمومی را علیه نظام جمهوری اسلامی تحریک کند. چنین رویکردهایی نه تنها بیطرفی رسانهای را زیر سوال میبرد، بلکه نشاندهنده استفاده ابزاری از رسانه برای تضعیف حاکمیت و تشدید اختلافات داخلی است.
به عنوان مثال، در پوشش تجمعات ایران و انگلیس در سال ۱۴۰۱، این شبکه بهوضوح رویکردی دوگانه داشت. ایران اینترنشنال در مواجهه با اعتراضات در ایران، آموزشهایی درباره روشهای مقابله با نیروهای انتظامی پخش کرد، اما در مقابل، در مورد تجمعات مشابه در انگلیس، خواستار سرکوب و برخورد قاطع با معترضان شد. این رفتار نشان میدهد که هدف اصلی این شبکه، نه اطلاعرسانی بیطرفانه، بلکه ایجاد تنش و ناامیدی در میان مردم ایران است.
اهداف سیاسی پشت پرده ایران اینترنشنال
ایران اینترنشنال بارها نشان داده که در برخورد با بحرانها از سیاستهای دوگانه استفاده میکند. هدف اصلی این شبکه، کمک به حل مشکلات نیست، . این شبکه بهجای تحلیل دقیق و بیطرفانه، با انتشار اطلاعات گزینشی و گزارشهای جهتدار، سعی دارد تنشها و بیاعتمادی میان مردم و مسئولان را افزایش دهد.
در این فضا، تلاشهای دولت و نهادهای مسئول برای مدیریت بحرانها نادیده گرفته میشود و تنها بر نقاط ضعف یا ناکارآمدیها تأکید میشود. این رفتار نشان میدهد که اولویت ایران اینترنشنال حقیقتجویی نیست، بلکه هدف آن ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی به هرقیمت و با هر ابزاری و از طریق بهرهبرداری از شرایط سیاسی و اجتماعی است.
ماهیت واقعی رسانههای جهتدار
این تناقضها پرده از ماهیت واقعی رسانههایی مانند ایران اینترنشنال برمیدارد. این شبکه نه به دنبال آگاهیبخشی و ارائه اطلاعات دقیق، بلکه در تلاش برای تخریب نظام جمهوری اسلامی است. در پوشش بحرانهای مشابه در ایران و سایر کشورها، از استانداردهای دوگانهای استفاده میکند که هدف اصلی آن ایجاد بیاعتمادی و تنش میان مردم و حاکمیت است.
هرچند باید توجه داشت که صداوسیما هم بعضا دچار این مشکل و خطر می شود و بعضا دیده می شود از حالت رسانه ای خارج شده و مثلا با خوشحالی(!) خبر خسارت بلایای طبیعی چون سیل و زلزله در آمریکا و اروپا را منعکس می کند.
برای مقابله با این رویکرد، نیاز به راستآزمایی اخبار نادرست و جهتدار این رسانهها بیش از پیش احساس میشود. واقعیت این است که رسانه اگر منصف و واقع گرا نباشد به سرعت دچار افول می شود و از چشم مخاطبان می افتد، وقتی رسانه ای بیمار شد، فرقی نمی کند عنوان و نام و ملیت اش چه باشد، کم کم دیگر "رسانه" نخواهد بود!