قدس: 2 دختر آشنا، سناریوی دزدی از خانه دوست صمیمی خود را کلید زدند. وقتی یکی از دختران توطئهگر، لپتاپی را به پسر موردعلاقهاش هدیه داد راز این سرقت عجیب فاش شد.
بهمنماه سال گذشته دختر جوانی نزد پلیس رفت و پرده از راز یک سرقت برداشت.
وی گفت: پدرم در آلمان زندگی میکند و مقیم این کشور است. من و مادرم به تنهایی زندگی میکنیم و خواهر بزرگم ازدواج کرده است. چند روز پیش به خانه یکی از بستگانم دعوت شدیم. من و مادرم به همراه خواهرم و شوهرخواهرم به میهمانی رفتیم و هنگامی که بازگشتیم ناباورانه متوجه شدیم وسایل خانهمان بههم ریخته است.
وی افزود: وقتی به جست وجو در اتاقها پرداختیم، پی بردیم که پول، جواهرات و لپتاپ مرا به سرقت بردهاند، باورم نمیشد. قفل در آپارتمان سالم بود. حفاظهای پنجرهها شکسته نشده نبود و همین موضوع نشان میداد که دزد کلید آپارتمان را داشته و آشنا بوده است. من و مادرم به هیچکس مشکوک نبودیم. چون رفت و آمد زیادی نداشتیم. فقط گاهی خاله و داییام به خانهمان میآمدند.
وی ادامه داد: البته گاهی هم دوستانمان به خانهمان میآمدند که همه آنها قابل اعتماد هستند. من و مادرم شوکه شدیم چون حدود 10 میلیون تومان جواهرات و یک میلیون تومان پول نقد در خانه داشتیم و سرمایهمان را دزدیده بودند.
پس از اظهارات این دختر جوان، تحقیقات برای شناسایی دزدان آشنا آغاز شد.
15 روز پس از شکایت این دختر جوان و در حالیکه پلیس در جستوجوی یک دزد آشنا در میان دوستان و بستگان این خانواده بود، دختر جوان بار دیگر به دادسرای ناحیه 5 تهران مراجعه کرد و پرده از راز یک هدیه فانتزی برداشت.
این دختر جوان به بازپرس گفت: 2 دوست صمیمی دارم که از دوران راهنمایی با هم همکلاس بودیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم. شهره و ترانه از دوستان قدیمی من هستند که همیشه به آنها اعتماد داشتم. وقتی ماجرای دزدی خانهمان را برای آنها تعریف کردم، اصلا ناراحت نشدند اما من هرگز به آنها شک نکردم تا اینکه چند وقت پیش پسر مورد علاقه ترانه را دیدم. آنها قرار بود بزودی باهم ازدواج کنند. ناباورانه لپتاپم را در خودروی پسر مورد علاقه دوستم دیدم که مدعی شد ترانه آن را به مناسبت تولدش، به او هدیه داده است. باورم نمیشد، ترانه دزد خانه ما بوده باشد. با او تماس گرفتم و هرچه دلم خواست به او گفتم. دوست قدیمی من نقشه دزدی از خانه ما را کشیده بود و اکنون برای شکایت از او به دادسرا آمدهام.
پس از شکایت مالباخته، دستور بازداشت ترانه صادر شد. این دختر 24 ساله در بازجوییها مدعی شد که با همدستی شهره نقشه سرقت از خانه دوست صمیمی خود را طراحی کرده و به مرحله اجرا گذاشتهاند.
ترانه در بازجوییها گفت: من، شهره و پرستو 3 دوست قدیمی بودیم و با هم رفت و آمد داشتیم. همه ما زندگی متوسطی داشتیم. اما وقتی پدر پرستو برای کار به آلمان رفت، شرایط زندگیشان تغییر کرد. وضع مالیشان بسیار خوب شد و در بهترین جای تهران یک خانه خوب خریدند.
وی ادامه داد: همچنان باهم رفت و آمد داشتیم اما من و شهره همیشه به پرستو حسادت میکردیم. همیشه بهترین و گرانترین لباسها را میخرید. اما من و شهره شرایط زندگی خوبی نداشتیم. شهره هم در زندگی مشکلات مالی فراوانی داشت و ما آرزو داشتیم جای پرستو باشیم. پرستو سالی 2 بار همراه مادر و خواهرش به مسافرتهای پرخرج میرفت و ما با شنیدن این موضوع حسرت میخوردیم! به همین خاطر یک روز نقشه دزدی از خانه پرستو را کشیدیم.
فکر نمیکردیم هرگز ماجرا لو برود. آنها خیلی پولدار بودند و دزدیدن جواهرات میلیونی آنها، لطمهای به زندگیشان وارد نمیکرد اما شرایط زندگی من و شهره را تغییر میداد.
وی ادامه داد: برای اجرای نقشه یک روز که به دیدن پرستو رفته بودم، کلید خانهاش را از کیفش برداشتم و یدکی ساختم. روز بعد شهره به خانه او رفت و کلید خانه را برگرداند تا کسی شک نکند.
روز حادثه تلفنی با پرستو صحبت کرده بودم و میدانستم که برای ناهار و شام به خانه یکی از بستگانشان در کرج دعوت هستند. بهترین زمان برای اجرای نقشه بود. آن روز با کلید یدکی به خانه پرستو رفتیم، پول، جواهرات و لپتاپ او را دزدیدیم. جواهرات را فروختیم و پولش را بین هم تقسیم کردیم. لپتاپ را هم به مناسبت روز تولد پسر مورد علاقهام به او هدیه دادم. اما هرگز تصور نمیکردم ماجرا اینگونه لو برود. اکنون هم پشیمانم که پس از سالها، دوستی من و پرستو به پایان رسید و...
شهره همدست این دختر جوان نیز بازداشت شد و به دزدی از خانه دوست صمیمی اقرار کرد. 2 دوست قدیمی پس از اعتراف به دزدی میلیونی روانه بازداشتگاه شدند