قدس: دوربین مداربسته در خانه مرد بازاری پرده از ماجرای سرقتهای شگفتانگیر میلیونی برداشت.
هیچ ردپایی وجود نداشت و دزد نامرئی با خونسردی چندینبار به خانه مرد پولدار دستبرد زده بود.
بهمنماه سال 89 مرد بازاری وقتی یکمیلیون تومان از پولش را داخل گاوصندوق گذاشت، 2 روز بعد متوجه سرقت همه پولها شد.
این مرد شگفتزده شده بود. کسی جز او و همسرش در خانه نبودند اما وقتی کمی فکر کرد به یاد آورد که پنجشنبهشب چند تن از بستگان همسرش میهمان خانه آنها بودهاند. به آنها مشکوک شد اما به خاطر آبروریزی نزد همسرش چیزی نگفت و ترجیح داد سکوت کند و سخنی به زبان نیاورد.
مدتی از این ماجرا نگذشته بود که شب عید مرد بازاری 4 میلیون و 500 هزار تومان پول با خود آورد و داخل گاوصندوق گذاشت.
فردای آن روز وقتی سراغ پولها رفت ناباورانه متوجه سرقت پولهای میلیونیاش شد. این بار نباید سکوت میکرد. موضوع 2 سرقت را با همسرش در میان گذاشت. همسر مرد بازاری تعجب کرد و گفت در این مدت برای رفتن به کلاس و خانه مادرش بیرون رفته و متوجه هیچ مورد مشکوکی نشده است. زن و شوهر به دوستان و آشنایان خود مشکوک شدند و احتمال دادند آنها با کلید یدکی وارد خانه شده و توطئه سرقت میلیونی را به اجرا گذاشتهاند. آنها موضوع را با پلیس در میان گذاشتند و ماموران با ورود به خانه مرد پولدار در حوالی میدان منیریه تهران به بررسی پرداختند و اعلام کردند سرقت از سوی یک آشنا اتفاق افتاده است. با این فرضیه تحقیقات آغاز شد و مرد بازاری باید چند مظنون را به پلیس معرفی میکرد.
زن و شوهر به هیچکس مظنون نبودند تا اینکه در فروردینماه سالجاری مرد بازاری باز هم متوجه سرقت 800 هزار تومان از پولهایش شد. این بار بدون اینکه به همسرش حرفی بزند، یک دوربین مداربسته خرید و در اتاق خواب و پذیرایی نصب کرد تا دزد نامرئی را به دام اندازد و این راز عجیب و پیچیده فاش شود. مرد بازاري اینبار 200 هزار تومان داخل گاوصندوق گذاشت و وقتی در جریان سرقت این پول قرار گرفت به بازبینی فیلم دوربین مداربسته پرداخت و ناباورانه همسرش را دید که دست به سرقت زده است. باورش نمیشد، دزد نامرئی کسی جز همسرش نبود. این مرد برای شکایت به دادسرای منیریه مراجعه کرد.
وی به بازپرس مکرمی گفت: 3 سال است در کنار همسرم زندگی میکنم و امروز باور ندارم که دزد پولهایم همسرم است. حتی وقتی موضوع سرقتها را با او در میان گذاشتم خم به ابرو نیاورد و بسیار خونسردانه رفتار کرد. حتی در کنار من ایستاد تا دزد را دستگیر کنیم غافل از اینکه خودش دزد پولهایم بود. وی ادامه داد: همسرم مشکل عصبی دارد. مرتب قرصهای اعصاب مصرف میکند. مدتی او را به مسافرت بردم اما فایدهای نداشت. در کلاسهای مختلف ثبتنامش کردم اما باز هم دچار افسردگی بود و حاضر نبود قرصهای اعصاب را ترک کند اما این بار فریبم داد. وقتی سردرگم بودم که چه کسی پولهایم را دزدیده حاضر نشد حرفی بزند. اگر حقیقت را به من میگفت هرگز از او شکایت نمیکردم اما او مرا بازی داد و باید تنبیه شود.
با شکایت این مرد، همسر وی به دادسرا احضار شد و هرگونه سرقت را انکار کرد و مدعی شد همسرش به او گفته که 200 هزار تومان را از گاوصندوق بردارد و سرقتی در كار نبوده و از ماجرای دزدیهای قبلی بیاطلاع بوده است.
تحقیقات در این پرونده ادامه دارد تا زوایای پنهان آن آشکار شود.