خراسان: نامزدم خيلي تعصبي بود و نسبت به من سخت گيري هاي زيادي مي کرد. او وقتي فهميد پدرم با مادرش ازدواج موقت کرده است احترام بزرگترها را زير پا گذاشت و دعوايي به پا کرد که ۲ طايفه را به هم ريخت و باعث جدايي مان شد.
زن جوان در دايره اجتماعي کلانتري شهيد هاشمي نژاد مشهد افزود: با توجه به مشکلات به وجود آمده و تعصب بيش از حد نامزدم در مورد مادرش، او مرا طلاق داد و اين شکست عاطفي برايم خيلي سنگين تمام شد.
پدرم که در اين ماجرا احساس مي کرد غرورش جريحه دار شده است مي گفت: من و مادر دامادم هر ۲ مجرد بوديم و کار خلاف شرع انجام نداديم اما اين پسر ديوانه آبروي همه را به بازي گرفت و حالا هرچه زودتر بايد دخترم را عروس کنم تا همه بدانند ما آدم هاي خانواده داري هستيم و...
متاسفانه پدرم پس از گذشت ۵ ماه مرا با توسل به زور مجبور کرد تا به عقد پسر يکي از دوستان قديمي اش دربيايم. اما اين ازدواج عجولانه سرنوشتم را تباه کرد و دوباره جاده زندگي ام به بن بست رسيد.
شوهرم مثل ريگ بيابان دروغ مي گفت. او از روز اول سرم را کلاه گذاشت و فهميدم مدرک تحصيلي اش ليسانس نيست و ديپلم ردي است. او پس از يک سال به اتهام جعل اسناد و مدارک و کلاهبرداري دستگير شد و به زندان افتاد. من که اميدي به آينده ام نداشتم تقاضاي طلاق دادم اما شوهرم قول مردانه داد که اشتباهات گذشته را جبران کند. او مرا به يکي از دوستانش معرفي کرد تا راهي براي حل مشکل مان پيدا کند.
دوست شوهرم با زباني چرب و نرم پيشنهاد داد يکي از کليه هايم را بفروشم. من براي حفظ زندگي ام به اين کار تن دادم و همسرم از زندان بيرون آمد. قرار بود او با معرفي دوستش، کار مناسبي براي خودش پيدا کند ولي افسوس که او اين بار سر پدرم را کلاه گذاشت و با جعل مدارک، آپارتمان ما را به فردي فروخته و با چند مورد کلاهبرداري ديگر فرار کرده است،آمده ام تا با حمايت قانون طلاق بگيرم.