خراسان: کارمند يکي از شرکت هاي خصوصي هستم و ۲ سال قبل با پسرعمويم ازدواج کرده ام. شوهرم خيلي بي خيال است. او که پا توي کفش پدرش گذاشته، اعتقاد دارد به زن جماعت نبايد رو داد و احترامي برايشان قائل شد. با وجود اين روحيات، من همسرم را دوست دارم اما افسوس که پيامک لعنتي زندگي ام را به هم ريخت و بلاي زندگي ام شد.
«سرور» در دايره اجتماعي کلانتري مصلاي مشهد افزود: ماجرا از اين قرار است که حدود ۲ ماه قبل يکي از همکارانم، شماره تلفن همراهم را به منظور هماهنگي براي انجام کار اداري گرفت. ۲ روز بعد، پيامک عاشقانه اي از شماره همکارم دريافت کردم اما نسبت به آن توجه چنداني نشان ندادم. اما اين پيامک هاي عاشقانه در خارج از وقت اداري همچنان ادامه يافت و متاسفانه من هم که دل خوشي از شوهرم نداشتم فريب خوردم و مرتکب حماقت بزرگي شدم چون جواب پيامک هاي عاشقانه و هوس انگيز را دادم.
افسوس که با اين عمل اشتباه بين من و سينا رابطه اي مخفيانه برقرار شد و همسرش که ما را زير نظر داشت موضوع را به پليس اطلاع داد و ...!
ادامه اين قصه تلخ را از زبان همسر سينا مي خوانيم.
او اظهار داشت: من يک روز بعدازظهر پس از آن که شوهرم ناهار خورد و مشغول استراحت بود بر طبق عادت گوشي تلفن همراهش را بررسي کردم که متوجه ذخيره يک شماره ناشناس شدم.
با آن شماره تماس گرفتم و وقتي صداي خانم جواني را شنيدم گوشي را قطع کردم. افکار آزار دهنده اي به سراغم آمده بود و به دور از چشم همسرم به آن شماره تلفن پيامک هاي عاشقانه ارسال کردم. سپس پيامک ها را از روي گوشي پاک مي کردم تا سينا بويي از موضوع نبرد.
۲ روز گذشت و آن خانم جوان هم براي شوهرم پيامک هاي عاشقانه اي فرستاد. از آن به بعد شوهرم را زير نظر گرفتم که فهميدم گول خورده است.
سينا نيز در دايره اجتماعي کلانتري مصلا با اظهار ندامت و پشيماني از کرده خود گفت: من براي خانم ... که همکارم است احترام زيادي قائل هستم اما با دريافت پيامک هاي عاشقانه شوکه شدم و پس از گذشت چند روز نمي دانم چرا جوابش را دادم و کارم به اين جا کشيده شد.
قبول دارم که اشتباه کرده ام و شرمنده هستم اما همسرم نيز اشتباه کرده، چون اگر موضوع شک و ترديد خود را نسبت به من از روز اول منطقي و دوستانه مطرح مي کرد کار به اين جا کشيده نمي شد.