ملت ما: نامزد يك دختر وقتي به برادرش SMS داد كه به خانه پدرزنش دستبرد زده است، نميدانست اين پيامك به دست عروس خانم ميرسد.
اين پسر پس از ارسال SMS عجيبش و افشاي راز دزدي ميليوني، فراري شده است. اوايل ارديبهشت ماه سال جاري دختر جواني به شعبه هشتم
بازپرسي دادسراي بعثت مراجعه كرد و با گريه پرده از يك دزدي ميليوني برداشت. اين دختر به نام «شيوا» به بازپرس گفت: چند ماه پيش از طريق يكي از دوستانم با پسري به نام «سجاد» آشنا شدم. ميگفت به تازگي همسر عقدياش را طلاق داده است. با وجود اينكه پدرم مخالف اين ازدواج بود، من و سجاد با يكديگر نامزد شديم و قرار شد يك سال بعد مراسم عروسيمان را جشن بگيريم.
وي افزود: مدتي بعد از طريق يكي از دوستانش متوجه شدم كه من نامزد سوم سجاد هستم. چون وي پيش از همسر عقدياش، چند ماهي با يك دختر نامزد بوده اما بخاطر اختلافاتي از هم جدا شده بودند. بر سر اين موضوع با سجاد درگير شدم اما ناچار شدم از ترس به خانوادهام چيزي نگويم. او نيز با يك عذرخواهي به درگيريمان پايان داد اما ماجرا به اينجا ختم نشد.
اين دختر ادامه داد: هفته پيش پدرم، خودرويش را فروخت تا مدل ديگري بخرد. 8 ميليون تومان پول داخل كمد خانه بود كه به طرز عجيبي به سرقت رفت. آن شب يكي از دوستان پدرم به همراه سجاد ميهمان خانه ما بودند و فقط سجاد ميدانست كه پول داخل كمد است.
پس از رفتن آنها متوجه شديم كه 8 ميليون تومان پول از كمد خانه به سرقت رفته است. پدرم براي شكايت به كلانتري رفت. ميدانستم همه آنها به رفتارهاي مرموز سجاد شك كردهاند اما بخاطر من چيزي نميگفتند تا اينكه چند روز پيش پيامك عجيبي به دستم رسيد. 3 روز پس از اعلام شكايت پدرم، سجاد به من SMS فرستاده بود كه پولها را از خانه پدر شيوا دزديدم، هر كجا ميتواني بيا تا پولها را تحويلت بدهم. دنيا دور سرم خراب شد، سجاد SMS را اشتباه براي من ارسال كرده بود و همين موضوع باعث افشاي حقيقت شد. دست و پايم ميلرزيد. با او تماس گرفتم. سجاد آن طرف خط گريه ميكرد كه نامزد اولش، دختر خوبي نبوده و از او جدا شده است.
همسر دومش پس از عقد همه مهريهاش را از وي گرفته و سرنوشت سياهي براي او رقم زده است. سجاد ميگفت وقتي پولهاي پدرم را ديده وسوسه شده آنها را بدزدد و در اختيار برادرش قرار دهد تا برايش سرمايهگذاري كند و پولدار شود. سجاد اين حرفها را گفتوگوشي را قطع كرد. از آن روز به بعد هيچ خبري از وي ندارم.
خط تلفنش را فروخته و خانهاش را تخليه كرده است. من هم ناچار شدم ماجرا را براي پدرم تعريف كنم. پس از اظهارات اين دختر، دستور رديابي دزد ميليوني و پيامك وي صادر شد تا با دستگيري او زواياي پنهان پرونده فاش شود.