تهدید عروس جوان با اسید توسط داماد شیشه‌ای

به محض خروج از ساختمان کامران راه ما را سد کرد و با حالتي تهديدآميز گفت: مگر نگفتم که طلاقت نخواهم داد. او که حرکات ورفتار عادي نداشت محتويات ۴ليتري اسيد را به سمت من پاشيد که با عجله خودم را عقب کشيدم و فقط مقداري اسيد روي پاهايم ريخت و پدر بيچاره ام نيز دچار آسيب شد.
کد خبر: ۱۶۹۵۸۱
|
۱۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۰ 09 June 2011
|
3006 بازدید
خراسان: به خير گذشت و خدا خيلي رحم کرد! اگر چند ثانيه ديرتر خودم را عقب کشيده بودم اسيدها روي سر و صورتم مي ريخت و يک عمر بدبخت و بيچاره مي شدم.

«ترانه» با چشماني اشک بار داستان زندگي اش را در مرکز مشاوره پليس خراسان رضوي تعريف کرد: نوروز سال قبل، خواهر کوچکم را در حادثه اي از دست داديم. من و خانواده ام پس از خاک سپاري او، پنج شنبه هر هفته به بهشت رضا مي رفتيم تا سر قبر خواهرخدا بيامرزم خيرات بدهيم و برايش فاتحه بخوانيم. در اين رفت و آمد با خانم ميان سالي آشنا شديم که قبر پدرش کمي دورتر از آرامگاه خواهرم بود. ما با هم سلام و عليکي کرديم و اين خانم ميان سال که ابراز محبت و ارادت داشت پس از گذشت مدتي مرا براي پسرش خواستگاري کرد و اصرار داشت هر طور شده اين ازدواج بايد سربگيرد.

عروس جوان افزود: گفت وگوهاي اوليه براي ازدواج و آشنايي بيشتر من و کامران در قبرستان انجام شد و پس از انجام تحقيقات مختصري که پدرم از محل زندگي اين خانواده داشت ما سر سفره عقد نشستيم و نامزد شديم. افسوس که درکمتر از ۲هفته متوجه شدم کامران به شيشه و کريستال اعتياد دارد. متاسفانه او وقتي شيشه مصرف مي کند دچار توهم شديدي مي شود و رفتار و حرکات وحشتناکي دارد.

من که با روشن شدن اين واقعيت تلخ نگران آينده ام بودم با توجه به اين که احساس مي کردم امنيت جاني ندارم از خانواده ام کمک خواستم. پدر و مادرم خيلي سعي کردند نامزدم را از اين وضعيت نجات دهند ولي فايده اي نداشت و نتيجه اي نگرفتيم. در اين شرايط من دادخواست طلاق دادم و قانون نيز حامي ام شد اما کامران حاضر نبود کوتاه بيايد و مي گفت: کور خوانده اي، اگر حرف از طلاق بزني آن قدر عذابت خواهم داد که موهايت مثل دندان هايت سفيد شوند و ...

او وقتي ديد براي طلاق جدي هستم و تصميم خودم را گرفته ام تهديدم کرد که نخواهد گذاشت يک ليوان آب خوش از گلويم پايين برود.

عروس جوان ادامه داد: من به تهديدهاي او توجهي نکردم و ديروز همراه پدر براي پي گيري شکايت خود به دادگاه رفته بوديم که به محض خروج از ساختمان کامران راه ما را سد کرد و با حالتي تهديدآميز گفت: مگر نگفتم که طلاقت نخواهم داد. او که حرکات ورفتار عادي نداشت محتويات ۴ليتري اسيد را به سمت من پاشيد که با عجله خودم را عقب کشيدم و فقط مقداري اسيد روي پاهايم ريخت و پدر بيچاره ام نيز دچار آسيب شد.

کامران از محل فرار کرده است ولي مدام تماس مي گيرد و مرا تهديد مي کند. واقعا نمي دانم چگونه خودم را از شر اين فرد خلاص کنم و نگران آينده ام هستم.فقط مي خواهم از تمام پدران و مادران خواهش کنم در زمان ازدواج فرزندان خود عجله نکنند و تحقيقات درست و حسابي انجام دهند تا دچار چنين مشکلاتي نشوند.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟