دیوید ایگناتیوس در مقاله ای در واشنگتن پست نوشت:
همواره نشستن و نظاره کردن تیره و تار شدن یک رابطه عاشقانه برای شاهدان دردناک است. در بازی اتهام زنی متقابل توقعات نابجا و خیانتهای پنهان رو میشود. این دقیقا همان داستانی است که امروز میان ایالات متحده و پاکستان در حال شکل گیری است. در اسلام آباد و واشنگتن هر دو طرف سوالی یکسان را در ذهن تکرار میکنند : آنها چگونه توانستند با ما اینگونه برخورد کنند؟
در این قبیل شرایط اگر زوج روزهای تنش و مشاجره را تجربه کنند، شما یک دوره برای برقراری آرامش و فروکش کردن خشم را پیشنهاد میکنید. در این دوره نقاهت بی شک زخمهای دو طرف التیام یافته و غرور از دست رفته هم احیا میشود. این بهترین مشاوره برای واشنگتن و اسلام آباد هم است. این دو متحد قدیمی هر دو از این رابطه ناامید شدهاند و البته هیچ کدام از طرفین هم نمیدانند که دقیقا طرف مقابل از چه چیزی خسته شده است. این دو کشور در خصوص منافع مشترک هم دچار اغراق بسیار شدهاند.
حسین حقانی سفیر پاکستان در ایالات متحده در این خصوص میگوید: شکافهایی در این رابطه شکننده ایجاد شده اما این چینی کاملا فرونریخته است. بسیاری از مقامهای رده بالای دنیای سیاست در آمریکا هم با این برداشت وی موافق هستند.
پس از گذراندن این دوره نقاهت، این رابطه بی شک متفاوت خواهد بود و البته با احترام بیشتر از سوی آمریکاییها برای استقلال پاکستان همراه خواهد شد. این در هم آغوشی قبلی امریکا و پاکستان دیگر خفه کننده شده بود و البته که ارتش پاکستان هم بیشتر شبیه برده ایالات متحده بود. این رابطه شرم عمومی و خشم را به دنبال داشت و دقیقا به همان خشمی میمانست که سقوط حسنی مبارک را سبب شد.
زمانی که در مسیر تجزیه و تحلیل حوادث در پاکستان قرار میگیرید، بهترین راه این است که برخی حقایق را چند بار برای خود تکرار کنید:
1. اندک جای تعجبی ندارد که پاکستانیها افرادی را که مظنون به همکاری با سیا در یافتن بن لادن هستند بازداشت کردهاند. کار کردن برای سیستمهای اطلاعاتی بیگانگان در هیچ کشوری امری پسندیده نیست. میتوانید به سرگذشت جاناتان پولارد نگاه کنید که به اتهام جاسوسی برای اسراییل در آمریکا بازداشت شد و از دو دهه پیش تا کنون در حبس به سر میبرد.
2. پرس و جوی برخی فرماندهان ویژه پاکستانی از رئیس ارتش این کشور یعنی ژنرال اشفق کیانی چندان هم بد و بیراه نیست. این مساله به ترس امریکاییها از نفوذ فرهنگ جهاد به داخل ارتش تا حدی بسیاری کاسته است. فشار بر رهبری ارتش امری صحیح است و باید همچنان نه تنها ادامه یافته که افزایش هم یابد.
3. این عجیب و غریب نیست که پاکستانیها به دلیل تهدید امنیت ملی و استقلال خود خشمگین شده باشند. در هر کشوری ارتش نماد استقلال و غرور ملی است. زمانی که افراد زیر پا گذاشته شدن این استقلال را مشاهده میکنند خشمگین میشوند. البته مخفی ماندن مولفهای است که باید لحاظ شود تا طرف مقابل احساس مورد سواستفاده قرار گرفتن نداشته باشد.
انتظار ما از این زوج چیست؟ پیش رفتن. 1. این دو کشور کمیته ضدتروریستی به راهانداختهاند که عملیاتهای برون مرزی و مشترک را دنبال کنند. یک هدف عکس العمل صحیح است که منجر به سواستفاده دشمن مشترک نشود. هدف از تشکیل این کمیته هم پاسخ مثبت دادن به درخواستهای پاکستانیهایی است که به عملکردهای یک جانبه ایالات متحده در کشور خود اعتراض دارند.
2. برنامه پاکستان برای پایان دادن به فعالیت امریکا در پایگاه هوایی شمسی در جنوب شرقی این کشور در حال عملی شدن است. اما دولت پاکستان نمیتواند مانع از انجام عملیاتهایی شود که در خاک افغانستان برنامه ریزی میشوند.
3. همکاریهای پاکستان با نیروهای ویژه ایالات متحده ادامه خواهد داشت اما نه در حد و اندازه سابق. پاکستانیهابی شک مسئولیت عملیات آموزشی را که قرار است در شمال غربی پیشاور میان دو طرف برگزار شود بر عهده خواهند داشت.
4. ایالات متحده برای یافتن راهکاری در افغانستان بی شک با پاکستانیها گفتگو و مشورت خواهد کرد.
این برنامهها ایده آلهای ایالات متحده نیستند اما دو کشور باید به دلیل وجود تهدید مشترک تروریست به همکاری با هم ادامه دهند. در دراز مدت این استراتژی بهتر از سلطه جویی است که بی شک کاسه صبر اسلام آباد را لبریز میکند.
خبر آنلاینترجمه: سارا معصومی