تهران امروز: دادگاه قتل مردي كه جنازهاش هيچ وقت پيدا نشد، با حضور دوست صميمي وي و همسرش به عنوان متهمين پرونده برگزار شد.
دي ماه سال پيش خانوادهاي با پليس تماس گرفته و از ناپديد شدن رضا فرزند خود خبر داد. با آغاز تحقيقات پليسي مشخص شد زيبا همسر رضا از مدتي قبل با يكي از دوستان وي به نام حامد رابطه نامشروع داشته است. در حالي كه پليس مطلع شد اين زن حتي گم شدن رضا را هم به پليس خبر نداده است، حكم بازداشت او بهعنوان مظنون اين ماجراي مشكوك صادر شد.
زيبا دستگير شده و طولي نكشيد كه اعتراف كرد كه رضا به دست حامد كشته شده است.
بلافاصله رضا بازداشت و پس از ساعتها بازجويي، اين مرد گفت: من شريك و دوست رضا بودم. رضا معتاد به ترياك بود و همين اعتيادش باعث ميشد تا زيبا را آزار دهد. من كه شاهد اين زجر و آزار زيبا بودم او را كشتم تا همسرش بيشتر از اين اذيت نشود.
با اين اعترافات براي هر دو متهم قرار مجرميت صادر و امروز شعبه 113 دادگاه كيفري محل برگزاري محاكمه متهمين بود.
در ابتداي جسله اولياي دم اعلام كردند كه در خواستي جز قصاص متهم ندارند.سپس حامد متهم رديف اول در جايگاه ايستاد تا از خود در مقابل اتهام قتل عمد، رابطه نامشروع و جنايت بر ميت دفاع كند.
وي به قضات دادگاه گفت: از وقتي با رضا دوست شدم معتاد بود. براي كمك به او مغازهاي برايش گرفتم تا در آن خراطي كند.قرار بود وي علاوه بر گذراندن چرخ زندگياش مقداري از سود كار را به من بدهد كه نداد. حدود يكسال قبل از كشتن رضا از داخل وسايل وي مقداري مواد مخدر پيدا كرده و فهميدم رضا به شيشه اعتياد پيدا كرده است.
با مشاهده اين مواد به خودم گفتم ديگر نبايد در زندگي رضا دخالت كنم وي تصميم خود را گرفته و حاضر هم نيست به هيچ عنوان دست از مواد كشيدن بردارد روي همين حساب نصيحت كردن رضا را تعطيل كردم تا اينكه روز حادثه از من 300هزار تومان پول خواست.
وقتي از دادن اين پول به وي خودداري كردم با من گلاويز شد و من هم يك ضربه چاقو به وي زده و او را كشتم.براي اينكه كسي از ماجرا بويي نبرد در كارگاه را قفل كرده و به خانه رفته و خود را شستم تا خونها از بدنم پاك شود.
حامد ادامه داد: بعد هم تعداد زيادي كيسه خريده و منتظر شدم تا شب شد. به كارگاه رفته و دست وپاي رضا را با تيزي قطع كرده و داخل كيسهها گذاشته و از شهر خارج كردم.چند روز بعد هم ماجرا را به زيبا گفتم و او را به صيغه خود درآوردم.خانهاي هم براي وي اجاره كردم تا در آنجا زندگي كند.من هرگونه رابطه با زيبا قبل از صيغه كردن وي را رد ميكنم ضمن اينكه اين را هم بگويم كه وي در جريان قتل شوهرش نبود.
سپس دادگاه از متهم رديف دوم خواست تا به دفاع از خود بپردازد. زيبا با مردود دانستن هر گونه نقش در اين جنايت خطاب به حاضرين در دادگاه گفت: من مدتي بعد از قتل رضا بود كه فهميدم چه اتفاقي افتاده است.
چون هيچ كس را نداشتم و بيپناه بودم وقتي هم وي به من پيشنهاد ازدواج داد با درخواست وي موافقت كردم.
زيبا در پاسخ به اين سوال كه آيا جاي دفن بدن مقتول را ميداني يا نه؟ افزود: حامد جايي را به ماموران نشان داد كه در آن چند استخوان افتاده بود ولي هر چند وي مدعي بود اين استخوانها متعلق به مقتول است ولي آزمايشهاي پزشكي قانوني نشان داد آنها متعلق به يك حيوان هستند. بايد اين را اضافه كنم كه قبل از ازدواج با حامد هيچ رابطهاي با وي نداشتم و ارتباطمان فقط در حد صحبت بود.
قضات دادگاه هم پس از شنيدن حرفهاي متهمين و وكلاي آنها براي صدور حكم وارد شور شدند.