سرویس سیاست خارجی ـ در حالی که دیروز وزارت خارجه مالدیو و شخص وزیر خارجه این کشور، با استقبال از انتصاب «احمد شهید»، وزیر خارجه سابق این کشور به عنوان گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در امور ایران، این انتصاب را که طی آن یکی از دیپلمات های آنان موفق شده است، پستی مهم در یک نهاد بین المللی همچون سازمان ملل متحد به دست آورد، موفقیتی برای مالدیو خواندند، نگاهی کوتاه به جایگاه نمایندگان ایران در نهادهای جهانی نشان می دهد که نه تنها نمایندگان و دیپلمات های کشورمان، چنین موفقیت هایی را نداشته اند، بلکه با تأسفی مضاعف، سیستم مدیریتی و اداری نهادهای کشور از ارتقای نمایندگان سیاسی و غیر سیاسی کشور در نهادهای بین المللی نیز حمایتی نمی کنند.
به گزارش «تابناک»، در سی سال گذشته، تغییر دولت ها در ایران، باعث شده که دیپلمات های برجسته کشور و نمایندگان ایران در نهادهای بین المللی نیز خانه نشین شده و حتی از گرفتن پست های حساس بین المللی که به صورت خودکار تقویت ظرفیت سیاسی و بین المللی کشورمان را در پی دارد، محروم شوند.
این در حالی است که کشورهایی همچون اردن، قطر، کویت و... که بسیار کوچکتر از ایران هستند و ظرفیت های سیاسی بسیار محدودتری نسبت به آن دارند، پست های حساسی را در نهادهای بین المللی سیاسی، اقتصادی و ورزشی در اختیار خود گرفته اند.
بنا بر این گزارش، همین چند سال پیش بود که «محمدعلی نوریان»، رئیس وقت سازمان هواشناسی کشور ـ که یکی از کاندیداهای احراز پست شهرداری تهران در زمان شورای شهر دوم بود ـ به دلیل کاندیداتوریش برای ریاست سازمان جهانی هواشناسی، پیشنهاد شورا را نپذیرفت، ولی با وجود شایستگی هایی که داشت و به سبب عدم حمایت دستگاه دیپلماسی کشور و حتی بنا بر شنیده ها، سنگ اندازی های برخی اشخاص داخلی، در این راه ناکام ماند.
این تنها نمونه بارز از حمایت نکردن مقامات کشورمان از یک ایرانی برای تصدی پستی بین المللی نبود. همه به یاد دارند که مقامات سازمان تربیت بدنی با ارزیابی نادرست خود، پست ایران در کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا را به سبب اختلاف دیدگاه با نماینده مقتدر ایران در کنفدراسیون آسیا، از دست دادند، یا در همین دولت اخیر، هنگامی که یکی از دیپلمات های کشور در آستانه گرفتن یک پست کلیدی در تشکیلات سازمان ملل بود، وزارت خارجه به سرعت به مأموریت وی پایان داد.
هر چند بهره گیری از ظرفیت های مدیران باتجربه و شخصیت های خبره در حوزه تخصصی سیاست خارجی و جهان، که سال ها از بیت المال برای آنها هزینه شده است، در درون کشور نیز دارای مشکلات بسیاری است، پشتیبانی نکردن از این نیروها در به دست گرفتن پست های کلیدی در سازمان های بین المللی، دردی دوچندان است؛ برای نمونه، دیپلماتی همچون «محمد جواد ظریف» که زمانی نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد بوده است، به رغم تمایل رهبر انقلاب به ادامه کار وی، شرایط به گونه ای پیش می رود که کنار گذاشته می شود و اکنون در گوشه ای از تهران نشسته و از تجربه سی ساله وی در نهادهای بین المللی هیچ استفاده ای نمی شود.
از این نمونه کم نیستند؛ دیپلمات ها و شخصیت های ورزیده ای در عرصه بین المللی همچون «محمد کاظم سجاد پور»، «دانش یزدی»، و... از جمله افرادی هستند که اکنون به دلیل نبود عقلانیت در مجموعه مسئولین مربوطه، در انزوایی زیانبار هستند و نه تنها برنامه ای برای به کار گیری توان ایشان در عرصه سیاست خارجی نیست، بلکه هیچ برنامه حمایتی کارسازی نیز برای پشتیبانی از آنها در عرصه بین المللی وجود ندارد.
شاید این پرسش که «از صدها پست کلیدی و مدیریت ارشد و میانی در سازمان های بین المللی سهم ایران با وجود این همه چهره دیپلماتیک و تخصصی شناخته شده چقدر است؟»، به خوبی بیانگر این درد بزرگ باشد که چرا ما نباید به مانند کشورهایی چون کره جنوبی، هند، مالزی، بنگلادش، اردن، کویت، قطر، مصر، تونس و چندین کشور دیگر آسیایی و آفریقایی نمایندگانی در پست های کلیدی بین المللی داشته باشیم؟
آیا تا کنون شده است که وزارت امور خارجه، هدفمند برای این مهم برنامه ریزی کرده باشد؟ آیا توان دیپلمات های ما از مالدیو هم کمتر است؟ آیا تنها توفیق نداشتن نمایندگان ما در این عرصه ها، برگرفته از ضدیت قدرت های بزرگ با جمهوری اسلامی است؟
به یقین این گونه نیست، بلکه این موضوع زاییده تفکرات محدود و متأسفانه نگاه خودخواهانه حاکم بر مدیران ما در این سال ها بوده است.
گویا، پس از سال ها که از انقلاب اسلامی می گذرد، اینک زمان آن رسیده است که نهادی به حسابرسی عملکرد نمایندگان و مأموران کشور در نهادهای بین المللی بپردازد و با هر گونه کوتاهی و یا باند بازی و جناح بازی که مستقیم با منافع ملی کشور ارتباط دارد، برخورد کرده و از تلف شدن سرمایه ها در این زمینه جلوگیری کند. در واقع تا زمانی که عقلانیت در سیستم حاکم نباشد، وجود نهادهای نظارتی، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.