تهران امروز: سه جوان شيشهاي كه يك واحدآپارتماني را بعد از سرقت به آتش كشيده بودند دستگير شدند.
پرونده با شكايت مردي به كلانتري 106 نامجو پيگيري شد. اين مرد خرداد ماه امسال به پليس گفت: روز گذشته منزلم آتش گرفت؛ پس از اطفاي حريق، متوجه شدم كه مقادير زيادي از اموال باارزش داخل خانه ناپديد شده و هيچ اثري از آنها باقي نمانده است.
وي افزود: از چند روز پيش به همراه اعضاي خانواده به مسافرت رفته بوديم كه در شب حادثه از طريق تماس تلفني همسايگان در جريان خبر سرقت خانه قرار گرفتم. بلافاصله به تهران بازگشته و زماني كه به خانه رسيدم با بقاياي به جاي مانده از آتش سوزي روبهرو شدم.
زماني كه شروع به بررسي ميزان خسارت وارد شده داخل خانه كرده بودم، در كمال تعجب مشاهده كردم كه برخي از وسايل منزل از قبيل قاليچهها، فرشها، رايانه، مقاديري طلا از قبيل طلا و جواهرات زنانه و تعدادي سكه طلا، دوربينهاي عكاسي و فيلمبرداري و... ناپديد شده و حتي سوخته آنها نيز باقي نمانده است !!! به همين علت اطمينان دارم كه اين وسايل مورد سرقت قرار گرفته است.
با ارجاع پرونده به كارآگاهان پايگاه سوم پليس آگاهي آنها در تحقيقات خود، اطمينان پيدا كردند كه سارق يا سارقان از عدم حضور مالباخته و اعضاي خانواده وي در خانه اطمينان داشته و تلاش داشتهاند تا با به آتش كشيدن خانه، به گمان خود مانع از مشخص شدن موضوع سرقت اموال باارزش خانه شوند.
كارآگاهان در ادامه تحقيقات به بررسي سوابق احتمالي همسايگان و ديگر بستگان نزديك مالباخته پرداخته و اطلاع پيدا كردند كه طبقه اول محل سكونت مالباخته از سوي يك پيمانكار ساختماني كرايه شده و در اختيار كارگران وي قرار گرفته است. در ادامه رسيدگي به شناسايي هويت اين افراد و بررسي سوابق احتمالي آنها، كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه يكي از اين افراد به نام محمد از شب آتش سوزي از خانه خارج شده و تاكنون به خانه بازنگشته است.
با توجه به اطلاعات به دست آمده از ساكنان طبقه اول ساختمان كه نشان ميداد محمد به همراه تعدادي از دوستانش در اين واحد سكونت داشته و تمامي آنها نيز به مصرف موادمخدر شيشه اعتياد دارند، كارآگاهان مسير تحقيقات خود را بر روي شناسايي اين افراد قرار دادند.
مالباخته نيز در ادامه اظهارات خود به كارآگاهان گفت: از زمانيكه طبقه اول ساختمان محل رفت و آمد افراد غريبه شد آرامش از داخل ساختمان رفت. به همين علت چندين بار به آنها تذكر دادم كه ساختمان محل زندگي خانواده است اما بدون آنكه از سوي ساكنان طبقه اول توجهي به اين موضوع شود هر شب شاهد رفت و آمد افراد غريبه به داخل خانه بوديم و حتي اين موضوع باعث شد تا چندين بار ميان من و آنها درگيري ايجاد شود.
كارآگاهان با بهره گيري از اطلاعات بهدست آمده موفق به شناسايي مخفيگاه محمد در خارج از تهران شده و پس از دستگيري وي موفق به كشف مقاديري از اموال سرقت شده از داخل خانه مالباخته شدند.
با كشف اموال مالباخته و در شرايطي كه چارهاي جز اعتراف صريح به سرقت براي متهم باقي نمانده بود محمد به اين سرقت با همدستي دو نفر از دوستانش اقرار كرد و گفت: پس از آنكه اموال سرقت شده را به خارج از تهران انتقال داديم تصميم گرفتيم تا با آتش زدن طبقه بالا، از يك طرف به خاطر درگيريهاي قبلي خود با ساكنان طبقه بالا از آنها انتقام گرفته و از طرف ديگر نيز به گمان خود مانع از مشخص شدن موضوع سرقت اموال و وسايل داخل خانه شويم.
با اين اعترافات دو همدست متهم نيز شناسايي و پس از اعتراف به جرم خود روانه زندان شدند.