رسيدگي به اين پرونده از 18 فروردين امسال همزمان با كشف جسد مرد جواني در خانه مجردياش در دستور كار پليس آگاهي نوشهر قرار گرفت.
تيم جنايي پس از حضور در محل دريافتند، حسين با 21 ضربه كارد از پا درآمده است. مقتول سال گذشته به خاطر اختلافهاي خانوادگي از همسرش جدا شده و تنها زندگي ميكرد. از آنجا كه خانه مقتول هدف دستبرد قرار نگرفته بود، كارآگاهان احتمال دادند او قرباني انتقامي كور شده است.
بنابراين پس از
تحقيقات مقدماتي جسد به پزشكي قانوني منتقل شد و تيمي از مأموران به
سرپرستي سروان جعفرنژاد - رئيس پليس آگاهي نوشهر - رسيدگي به پرونده را در
دستور كار قرار دادند.
مأموران در بررسيهاي تخصصي از رابطه قرباني جنايت با زني به نام شهين مطلع شدند.با كشف اين سرنخ تحقيقات در اين شاخه متمركز شد و مأموران با رديابيهاي پليسي زن جوان را دستگير كردند. از خانه مظنون پرونده نيز لباس مردانه آغشته به خون كشف شد.
زن جوان كه براي تحقيقات به اداره آگاهي منتقل شده بود در بازجوييها با انكار اطلاع از قتل گفت: 19 فروردين همسرم با لباسهاي خونآلود و حالتي آشفته وارد خانه شد و ادعا كرد در خيابان با چند پسر جوان درگير و مجروح شده است و موضوع مهمي نيست!
از سوي ديگر وقتي كارشناسان تشخيص هويت با بررسي لباس خونين اعلام كردند لكههاي خون متعلق به مقتول است تحقيقات وارد مرحله تازهاي شد.سپس همسر شهين به اتهام قتل دستگير شد اما در بازجوييها منكر قتل حسين شد.
او همچنين گفت: از آنجا كه با همسرش اختلاف شديد دارد شهين براي انتقامجويي به دروغ وي را قاتل معرفي كرده است!با وجود اين مرد جوان تا زمان رفع ابهامها به اتهام قتل، روانه زندان شد و تحقيقات تخصصي براي كشف جنايت ادامه يافت.
در همين حال تيم جنايي كه به روابط پنهاني شهين مشكوك شده بودند او را به طور نامحسوس تحت نظر گرفت. با گذشت دو ماه از قتل مأموران متوجه شدند شهين هفت خط تلفن همراه دارد و با مردان غريبه نيز در تماس است. در ادامه تجسسها هم مشخص شد پسر جواني به نام مهدي عامل اصلي جنايت است كه با دستور زن خيانتكار حسين را به قتل رسانده است.
با افشاي اين موضوع شهين
دستگير شد و اين بار چارهاي جز اعتراف نديد. وي گفت: شش ماه قبل با حسين -
مقتول - آشنا شدم از آنجا كه همسرم مرد بداخلاقي بود هر روز به حسين
نزديكتر ميشدم. او اوايل به من بشدت ابراز علاقه ميكرد و برايم كادوهاي
گرانقيمت ميخريد اما پس از چند ماه رفتار او نيز تغيير كرد. چندبار خواستم
رابطهام را تمام كنم اما همواره تهديد ميكرد موضوع را به همسرم ميگويد.
ضمن اينكه از قبل فيلم و عكس سياه هم تهيه كرده بود. بنابراين به اجبار
رابطهام با او را ادامه دادم تا اينكه دو ماه قبل با مهدي آشنا شدم.
او مرد جسوري بود و مدعي بود دلباختهام است. يك روز ماجراي رابطهام با حسين را برايش تعريف كردم و از او خواستم كمكم كند تا وي را از سر راه زندگيام بردارم. مهدي هم قبول كرد با كمك يكي از دوستانش به نام محمد اين كار را انجام دهد.
شب حادثه كليد خانه حسين را به دو قاتل اجير شده دادم و حسين را به بهانه گردش به حاشيه شهر بردم. نيمههاي شب وقتي مقتول به خانهاش بازگشت از سوي دو مرد اجير شده با 21 ضربه كارد از پا درآمد.بعد هم براي اينكه همسرم را از زندگيام حذف كنم لباسهاي خونآلود مقتول را در خانه گذاشته و با صحنهسازي شوهرم را به عنوان قاتل معرفي كردم.
به دنبال اين اعترافهاي هولناك، عمليات گسترده براي دستگيري دو متهم به قتل آغاز شد و مأموران مهدي را هنگام فرار از نوشهر دستگير كردند. همدست او هم در حوالي تنكابن شناسايي و به دام افتاد.
سه متهم به قتل پس از بازسازي صحنه جنايت با قرار قانوني روانه زندان شده و شوهر زن خيانتكار نيز آزاد شد.