شرق: قتل و رابطه نامشروع اتهامي است كه مدير يك كارخانه را براي بار دوم پاي ميزمحاكمه كشاند و او يكبار ديگر اتهام قتل زنجوان را انكار كرد.
اين مرد متهم است پنجسال قبل زني را به قتل رسانده و جسدش را در خانه رها كرده است. در ابتداي اين جلسه محاكمه كه ديروز در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد، عطار نماينده دادستان تهران در توضيح كيفرخواست گفت: ساكنان ساختماني در تهراننو، 24آذر سال 84 به پليس خبر دادند يكي از همسايهها به نظر ميرسد در خانه است ولي در را باز نميكند و ظاهرا براي او مشكلي پيش آمده است.
زماني كه ماموران وارد خانه مورد نظر شدند، جسد زني جوان به نام ليلا را در حمام پيدا كردند و مشخص شد او خفه شده و بر عناصر حياتي گردنش فشار وارد آمده است. همسايههاي اين زن در جريان تحقيقات گفتند: از سقف پاركينگ آب ميچكيد و وقتي براي پيگيري موضوع به خانه ليلا رفتيم او در را باز نكرد در حاليكه چند دقيقه قبل او در حال ورود به آپارتمانش ديده شده بود، بنابراين با توجه به اينكه فكر ميكرديم برايش مشكلي پيش آمده است موضوع را به پليس گزارش داديم.
نماينده دادستان ادامه داد: وقتي پليس زندگي شخصي ليلا را مورد بررسي قرار داد متوجه شد اين زن از سالها قبل با مردي به نام نريمان ارتباط داشته و آنها تقريبا هر روز همديگر را ميديدند. اين موضوع را همسايهها هم تاييد كردند و گفتند تصور ميكردند مرد جوان برادرناتني همسايهشان است. آنها توضيح دادند، روز حادثه هم ساعاتي قبل از پيدا شدن جسد ليلا همان مرد از خانه او خارج شده بود.
پيش از افشاي اين موضوع شوهر ليلا مورد بازجويي قرار گرفت و گفت: از ماجراي برادرناتني همسرش خبر ندارد. پليس بعد از بررسي دقيق مكالمات تلفني ليلا به يك شماره تلفن كه در ساعات خاصي از روز تكرار شده بود شك كردند و زمانيكه صاحب شماره تلفن را پيدا كردند متوجه شدند او همان فردي است كه ليلا به عنوان برادرناتنياش معرفي كرده. عطار در ادامه گفت: نريمان در بازجوييها اعتراف كرد با ليلا رابطه داشت اما به قتل او اقرار نكرد.
اين درحالي است كه مدارك زيادي وجود دارد كه نشان ميدهد ليلا درست در ساعتي كشته شده كه نريمان در خانه او بوده و ضمن اينكه شاهدان بر حضور اين مرد شهادت دادهاند. بنابراين با توجه به مدارك موجود در پرونده به عنوان نماينده دادستان تهران درخواست صدور حكم قانوني را دارم، هرچند ديوان عالي كشور حكم قصاص را كه پيش از اين در شعبه همعرض صادر شد هبود نقض كرده است، دادسرا همچنان بر نظر خود مبني بر قاتل بودن نريمان باقي است.
در ادامه اين جلسه شوهر مقتول به عنوان وكيل اوليايدم در جايگاه قرار گرفت و براي متهم درخواست صدور حكم قصاص كرد، او گفت: من و ليلا حدود 10سال بود كه باهم ازدواج كرده بوديم و زندگي خوبي داشتيم. من از صبح تا شب در يك شركت ساختماني كار ميكردم و وضع مالي خوبي داشتم. همسرم هم زن آزادي بود و او را اذيت نميكردم و نميپرسيدم وقتي در خانه نيستم چه ميكند. بعد از قتل او بود كه شنيدم با مردي رابطه داشته است.
در ادامه متهم در جايگاه حاضر شد و گفت: من و ليلا چهارسال بود كه باهم رابطه داشتيم. مادر ليلا اصرار ميكرد من با دختر او ازدواج كنم اما چون شوهر داشت نميتوانستيم اين كار را بكنيم. ليلا هركاري داشت به من ميگفت حتي شيرخشك بچهاش را هم من ميخريدم تا اينكه روز حادثه به من گفت فرزندش مريض است. من هم براي اينكه بچه را به دكتر ببريم به خانه ليلا رفتم وقتي از مطب برگشتيم طبق قرار قبلي به بنگاه رفتيم من ماشين ليلا را فروختم چون ميخواست پژوپرشيا بخرد. بعد هم از بانك مبلغي پول گرفتيم و به سمت خانه حركت كرديم. من ليلا و كودكش را جلو در خانه رساندم و خودم رفتم.
متهم در ادامه درباره رابطهاش با ليلا گفت: من براي رضاي خدا به او كمك ميكردم شوهرش از صبح تا شب سركار بود و ليلا خيلي تنها بود. البته من خودم مدير شركت حملو نقل بودم اما به خاطر تنهايي ليلا وقت ميگذاشتم. سپس شاهدان پرونده به جايگاه احضار شدند، يكي از آنها كه زني به نام فريبا بود، گفت: آن روز من ديدم كه نريمان آمد و ليلا را جلو در خانه پياده كرد اما بعد از چند دقيقه خودش هم درهاي ماشين را قفل كرد و زنگ در خانه ليلا را زد و وارد شد.
وقتي آنها داخل خانه رفتند در نيمهباز بود، آرام وارد خانه شدم و ديدم آنها در اتاق باهم صحبت ميكنند بعد از ترس اينكه مبادا من را ببينند خارج شدم روابط آنها خيلي مشكوك بود و دوست داشتم بدانم چه ارتباطي باهم دارند. بنابراين گزارش، هيات قضات پس از شنيدن اين اظهارات ختم جلسه را اعلام و با انجام شور متهم را براي بار دوم به قصاص محكوم كردند.