قتل دايي‌ به‌خاطر هيچ‌وپوچ

دقايقي قبل از حادثه بين ايمان و امير بر سر مسائل مالي اختلاف پيش آمده درگيري لفظي پيدا كردند كه بر خلاف انتظار ايمان، دايي‌اش به نفع امير وارد بحث شده و طرف وي را گرفته است. برهمين اساس ايمان كه بر اثر مصرف شيشه حال خوبي نداشته به سمت‌ آشپزخانه رفته و با برداشتن كارد دو ضربه محكم به مقتول وارد كرده كه باعث مرگ او شده است.
کد خبر: ۱۸۰۲۳۱
|
۰۸ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۸ 30 July 2011
|
5782 بازدید
تهران امروز: جوان شيشه‌اي دايي خود را بر سر موضوعي پيش و پا افتاده كشت.

نيمه شب 4 مرداد ماه جاري ماموران كلانتري آزادي از وقوع يك قتل در شهرك اكباتان مطلع شدند.

با مراجعه ماموران مشخص شد مقتول به نام نوذر بر اثر اصابت ضربات كارد آشپزخانه جان خود را از دست داده است. تحقيقات نشان داد مقتول به همراه خواهرزاده خود به نام ايمان و دو تن از دوستانش در اين خانه مشغول صحبت كردن بوده‌اند كه پس از كشمكشي لفظي ايمان به آشپزخانه رفته و با برداشتن كاردي بزرگ به پذيرايي برگشته و ضرباتي را به سينه دايي خود وارد كرده است.

حاضران در صحنه گفتند مقتول به همراه خواهرزاده خود ايمان و خواهرش در اين خانه زندگي مي‌كرده‌اند. شب حادثه درحالي كه خواهر مقتول در خانه حضور نداشته است مقتول به همراه ايمان و دو نفر از دوستان خود به نام‌هاي امير و محمدعلي در آنجا بوده‌اند.

دقايقي قبل از حادثه بين ايمان و امير بر سر مسائل مالي اختلاف پيش آمده درگيري لفظي پيدا كردند كه بر خلاف انتظار ايمان، دايي‌اش به نفع امير وارد بحث شده و طرف وي را گرفته است. برهمين اساس ايمان كه بر اثر مصرف شيشه حال خوبي نداشته به سمت‌ آشپزخانه رفته و با برداشتن كارد دو ضربه محكم به مقتول وارد كرده كه باعث مرگ او شده است.

ادامه تحقيقات نشان داد كه امير، ايمان و محمدعلي از ساعتي پيش در آن مكان شروع به كشيدن كراك و شيشه كرده بودند كه مقداري از اين مواد نيز توسط ماموران از داخل منزل كشف شد.متهم پس از انتقال به اداره آگاهي گفت: بر اثر مصرف شيشه و كراك تعادل رواني‌ام را از دست داده بودم. موقع درگيري لفظي توقع داشتم دايي‌ام طرف مرا بگيرد ولي وقتي ديدم به حمايت از امير پرداخت خون جلوي چشمانم را گرفت و به سمت آشپزخانه رفتم. اولين كاردي كه دم دستم بود را برداشته و به سمت هال آمده و دو ضربه به دايي‌ام زدم. ولي اصلا فكر نمي‌كردم باعث مرگ او شوم.

بلافاصله بچه‌ها با اورژانس تماس گرفتند اما شدت خونريزي به حدي بود كه دايي‌ام قبل از رسيدن اورژانس درگذشت. من هم از شدت پريشاني روي پله‌هاي ساختمان نشسته و در حالي كه كارد خوني هم دستم بود منتظر شدم تا ماموران بيايند و بازداشتم كنند. متهم پس از اين اعترافات روانه زندان شد.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟