این روزنامه‌نگاران همه فن حریف

اسکندر صالحی
کد خبر: ۱۸۴۸۹۳
|
۳۰ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۸:۲۴ 21 August 2011
|
6267 بازدید
|
اگر کسی خواننده هر روزه نشریات فارسی‌زبان باشد، خیلی وقت‌ها با این امر روبه‌رو می‌شود که افرادی از موضع کارشناسی درباره مسائل گوناگونی اظهارنظر می‌کنند؛ سیاست خارجی و داخلی، فرهنگ، جامعه، اخلاق، هنر و ... . در این مورد، استثنایی هم وجود ندارد؛ در همه نشریات چنین وضعیتی وجود دارد. از قضا بیشتر این افراد در همه حوزه‌ها هم احکام قاطع صادر می‌کنند و کمتر کسی از «شاید»، «ممکن است»، «گمان می‌کنم» و تعبیراتی از این قبیل بهره می‌برد.

مسأله اجمالا این است: «چرا در رسانه‌های ایران از افراد در حوزه‌های مختلفی اظهارنظر منتشر می‌شود؟» این اظهارنظرها، هم از سوی خود روزنامه‌نگاران صورت می‌گیرد و هم از افرادی که روزنامه‌نگار نیستند و به قاعده باید کارشناس باشند.

به این موضوع، یعنی اظهارنظر یک فرد در زمینه‌های مختلف، از زوایای گوناگون می‌توان پرداخت؛ یکی رویکرد تاریخی است، آن هم از منظر افکار عمومی؛ به این معنا که عامه مردم چگونه به این موضوع می‌نگریسته‌اند و چقدر در پدیداری آن مؤثر بوده‌اند، چراکه ممکن است کسی بگوید در میان خواص و از جمله در محافل علمی و دستگاه‌های سیاسی، تا اندازه‌ای، رویه به گونه‌ای دیگر بوده است؛ هرچند به قاعده آنجا هم نمی‌توانسته چندان جدا از واقعیت‌های جاری در جامعه باشد.

در دیار ما، افرادی با تلاش بسیار می‌کوشیدند «ذوفنون» شوند و از این میان، از هزاران تن یکی می‌شد «شیخ بهایی»؛ کسی که در همه چیز مهارت داشت؛ از دانش‌های فنی و مهندسی روزگار خودش بگیر تا الهیات، فلسفه، عرفان، فقه، منطق و ... و این شیخ بهایی مهاجرزاده پدری داشت ایضا ذوفنون. و شیخ بهایی را جامعه و حکومت برکشید و بر صدر نشاند و هنوز که هنوز است در افکار عوام و خواص، وی در شاه‌نشین نشسته و الگو است. هرکه جد و جهدی می‌ورزد در عرصه علم و فن، می‌خواهد آن شود که شیخ شد. بعدها البته از اقران «شیخ» با تعبیر «علامه» یاد کرده‌اند؛ نمونه‌اش «علامه طباطبایی» که هم مهندس بود، هم ریاضیدان و هم حکیم و فقیه و منطقدان و در همه زمینه‌ها هم آثارش مهم و مؤثر.

اینک اما هم زمانه دیگر شده است و هم آنانی که در آن می‌زیند.

با این همه اما، گویا آدمی با گذشته شکل می‌گیرد و تا بیاید خود را با واقعیت‌های جدید تطبیق بدهد، زمان می‌برد. برای همین، به رغم تغییر واقعیات در گذر ایام، تلقی انسان‌ها از آنها معمولا ثابت است.

از جمله چیزهایی که تغییر کرده، وضعیت علوم است. در گذشته هم تعداد و هم حدود علوم بسیار بسیار کمتر از امروز بود و اشراف بر آنها در حدود وسع یک فرد بود؛ اما اینک هر علمی آنقدر زیرشاخه پیدا کرده که عالم صاحب نظر شدن در یک علم هم با جد و جهد بسیار ممکن می‌شود، چه رسد به این‌که فردی بخواهد در علوم گوناگون صاحب نظر شود.

و این در حالی است که دست کم دو نسل اول ما، همچنان «علامه» شدن را ممکن و لذا نهایت‌ طلب (مطلوب) می‌دانند و از اهل علم و دانش و اطلاع، چنین چیزی را می‌خواهند.

خوانند نشریه امروزی، به ویژه اگر از نسل اول و دوم باشد، نه تنها مجاز بلکه ضروری می‌داند که روزنامه‌نگار از همه حوزه‌ها با خبر و در همه حوزه‌ها صاحب رأی و تحلیل باشد و چه‌ بسا که روزنامه‌نگار ناخواسته در دام این گمان می‌افتد که می‌تواند در هر حوزه‌ای قلم بزند یا در هر حوزه‌ای از فرد مشهوری نظر بخواهد. این می‌شود که گاه حتی در یک شماره، فردی درباره دو موضوع غیرمرتبط با هم احکام قاطع صادر می‌کند؛ آن هم لازم الاتباع برای همه!

به عکس، نسل‌های جدید که معمولا خود در یکی از رشته تحصیل کرده و بعضا متخصصند، کمتر به چنین چیزی رضایت می‌دهند.

بنابراین، اگر بپذیریم که دوره ذوفنون بودن گذشته و ذوفنون بودن دیگر ناممکن است، رسانه‌ها هم باید خود را با زمانه هماهنگ کنند و به بازآرایی ساختار تشکیلات و نحوه تولید خود همت کنند، ورنه روز به روز نقش رسانه‌های داخلی در شکل‌دهی افکار عمومی، کمتر خواهد شد و بی‌گمان، رقیبان حرفه‌ای‌تر در بیرون مرزها، دایره اثرگذاری خود را گسترش خواهند داد.

البته به این موضوع از زوایای دیگری هم می‌توان نگریست و نیز البته افراد و گروه‌های دیگری را هم می‌توان بررسی کرد. هدف این مختصر اما صرفا دعوت به تأمل در این پرسش است که: «چرا در رسانه‌های ایران از افراد در حوزه‌های گوناگون اظهارنظر منتشر می‌شود؟»        

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۷
ناشناس
|
Sweden
|
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۰
وقتی یکی از مسئولان مهم اجرایی کشور بدون استفاده از نظر مشاورین، خود را کارشناس ارشد همه حوزه ها میداند از خبرنگاران چه انتظاری دارید!
غلط گیر تابناک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۰
آخر بند 3 می زنید نه می زیند!
مرتضی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۰
این شیخ بهایی را خیلی خوب اومدی واقعا الگوی ناخود آگاه خیلی هاست حال آنکه آن دوره گذشته
اصفهان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۰
دلم از قال و قیل گشته ملول
ای خوشا خرقه و خوشا کشکول
محمود افغان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۰
البته این نکاتی که گفته شد صد برابر بیشترش در مورد سیاستمداران و افراد دارای مسئولیت اجرایی صدق می کند
که خود را ذوالفنون نبینند و مارا بدبخت نکنند
شيخ بهايي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۱
من هم معتقدم كه وجود افرادي مثل من در دوران شما ممكن نيست واگر باشد هم آنقدر نادر است كه به ديد رسانه ها نمي آيد با نظرتان در كل موافقم راستي شنديم زادگاه ما لبنان خيل فرق كرده ؟ راست است؟
پوریا قاسمی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۴
در عصر کنون مطبوعات تخصصی و تحلیل های به روز شده ای که توسط عالمان و خبر نگاران تخصصی آن مقوله در دسترس جامعه قرار دارد که اساساً ایراد شما را ملغی می کند.به طور مثال در حوزۀ بورس،اگر کسی تخصص نداشته باشد محال ممکن است بتواند خبری مناسب تهیه نماید.همین طور در حوزه های نفت،انرژی،اقتصاد،ورزش و..............
حال ممکن است خبرنگاری به حوزه های مختلف سرک بکشد که این امر عمر کاری او را کاهش میدهد و قلم او نزد جامعه مقبولیت نخواهد یافت.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۵
يعني منظورش اين كه چطوريه كه بعضيها فكر مي كنن ازهمه بهترميدونن و البته همه چيزو ميدونن، سوال منطقيه!
اکبری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۶/۱۰
درسته که نباید ما روزنامه نگارها درباره موضوعاتی که نسبت به اونها شناخت نداریم اظهار نظر کنیم و از آقای اسکندر صالحی هم بابت این یادآوری تشکر می کنیم، اما ایشان هم باید بدانند که یا باید فارسی بنویسند یا به جای ذو فنون بنویسند ذوالفنون. ایشان که «شاید»، «ممکن است»، «گمان می‌کنم»... باید در رشته زبان و ادبیات عرب علامه و شیخ و ... باشند که از این لفظ استفاده می کنند.
ایشان که احتمالاً یا شاید یا
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟