شرق: فشارهاي زني به شوهرش براي خريدن خودرو از مرد بيپول يك سارق ساخت.
چندي قبل مردي نزد پليس رفت و با اعلام خبر سرقت خودرواش، دوستش حميد را به عنوان سارق معرفي كرد.
او در اينباره گفت: روز گذشته – روز حادثه- حميد پيشنهاد كرد سوار بر خودرو من براي گشت وگذار به يكي از پاركهاي شمال تهران برويم. حدود سه ماه از آشنايي ما ميگذشت و من تقريبا به او اطمينان داشتم. در بين راه روبهروي يك مغازه توقف كردم و خودم از خودرو پياده شدم تا آبميوه بخرم. وقتي از خودرو پياده شدم و چند قدم آن طرفتر رفتم ناگهان صداي خودروام را شنيدم. وقتي برگشتم حميد را ديدم كه پشت فرمان نشسته و به سرعت از آنجا دور ميشود. ابتدا فكر كردم او ميخواهد با من شوخي كند.
با خودم گفتم حميد تا چند دقيقه ديگر بر ميگردد. به همين دليل مقابل آبميوه فروشي منتظر ماندم اما انتظارم فايدهاي نداشت و هرچه صبر كردم، خبري از حميد نشد. وقتي هم با تلفن همراهش تماس گرفتم، فهميدم گوشياش را خاموش كرده است. يكي، دو روز گذشت و وقتي فهميدم حميد نميخواهد خودروام را پس بياورد، تصميم گرفتم از او شكايت كنم.
در پي گزارش وقوع اين سرقت مشخصات خودرو شاكي به واحدهاي گشتي پليس اعلام و جستوجوها براي دستگيري حميد آغاز شد. چند روز بعد دو نفر از ماموران اتومبيل مسروقه را در حالي كه حميد آن را ميراند، مشاهده و متوقف كردند.
به اين ترتيب حميد بازداشت و ماشين به صاحبش تحويل داده شد. حميد در جريان بازجوييها اتهام سرقت خودرو را پذيرفت و چشم و همچشمي را انگيزه اصلياش از اين كار اعلام كرد.
او گفت: مدتي قبل باجناقم يك پژو206 خريد و بعد از آن بود كه همسرم مدام سركوفت ميزد و مرا تحت فشار گذاشته بود تا من هم خودرو بخرم. اين در حالي بود كه پولي براي اين كار نداشتم. به اين ترتيب نقشه دزديدن ماشين دوستم را طراحي و اجرا كردم.
با تكميل تحقيقات در اينباره پرونده با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به مجتمع قضايي بعثت ارسال و متهم بعد از محاكمه به تحمل حبس محكوم شد.