سرویس اجتماعی ـ به تازگی در آلمان كتابی درآمده با نام «رمز بزهكار»؛ پرفسور «رايموند درومل»، استاد زبانشناسی دانشگاه كلن، در اين كتاب از بزهكارانی میگويد كه با بررسی نوشتههایشان شناخته و دستگير شدهاند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، تا كنون پليس برای كشف مجرم به دنبال اثر انگشت يا جای پا يا دستخط او میگشت يا از مظنون میپرسيد، آيا میتواند ثابت كند كه در زمان رخداد جرم، در محل حضور نداشته است ولی كسی هرگز به اين فكر نيفتاده بود كه جز اثر انگشت و دستخط، آثار ديگری هم هستند كه مجرم را لو میدهند؛ يكی از اين آثار ويژه، زبان يا شيوه بيان است.
زبانشناسان میگويند، هر عبارت گفته يا نوشتهای را میتوان از سه جنبه بررسی کرد: جنبه نمادين، جنبه پيامی و جنبه نشانهای. به لحاظ نمادين هر عبارت بيانگر پديدهای است. به لحاظ پيامی نوشته يا گفته پيامی را به خواننده و شنونده میدهد و به لحاظ نشانهای است كه نويسنده و گوينده خود و شيوه بيانش را آشكار میسازد؛ اين همان نشانه يا نشانههايی هستند كه از روی آن میشود نويسنده و گوينده یک عبارت را پيدا كرد.
رایموند درومل نویسنده کتاب «رمز بزهکار»، كارشناس اين كار بوده و تا كنون در بيش از هزار مورد موفق بوده است.
نامه تهديدآميزی از ناشناسی میرسد و شخصی را متهم میکنند كه اين نامه را نوشته است.
پرفسور درومل، نوشتههای ديگر آن شخص را خوانده و با برنامههای كامپيوتری، سبك و شيوه نگارش او را مشخص میكند و نظر میدهد كه آيا نامه از او بوده يا نه.
همه ما در نوشتههایمان، ناخودآگاه از يك سلسله واژهها و عبارتهايی استفاده میكنيم كه به شغل، تربيت، سطح سواد يا موقعيت اجتماعیمان مربوط میشوند؛ بنابراین، كاربرد همين واژهها و عبارتها به كارشناسانی مانند پرفسور درومل امكان میدهد كه نويسنده نامه را بشناسند و تصويری از او به دست دهند.
آقای درومل تا آنجا پيش میرود كه اين واژگان ناخودآگاه به كاربرده شده را «اثر انگشت زبانی يا بيانی نويسنده متن» میخواند. او در اين كار آنقدر موفق بوده كه سالهاست به جای درسهای عادی دانشگاهی خود، كارآگاههای سبك بيان تربيت میكند.
اين كارآگاهها با ادارههای آگاهی، وكيلهای دعاوی و افراد خصوصی كه نامههای تهديدآميز و مشكوك دريافت كرده و در پی يافتن نويسندگان واقعی آنها باشند، همكاری میكنند.
جنجالیترين كار درومل، بررسی نامه اووه بارشل، نخستوزير ايالت اشلسويگ ـ هولشتاين در شمال آلمان بود كه جسدش در روز یازدهم اكتبر سال ۱۹۸۷ در هتل بوريواژ در ژنو پيدا شد.
نامهای از سوی او به رئيس وقت حزب متبوعش، یعنی حزب دمکرات مسیحی آلمان، فرستاده شده بود. حزب ادعا میكرد که این نامه اصل نیست، بلکه اعترافنامهای جعلی عليه حزب است. این حزب در ضمن میگفت كه بارشل خودكشی كرده است.
پروفسور درومل كه خود نيز هوادار و فعال حزب دمكرات مسيحیهاست، خلاف خواسته حزب خود، تحقيق و كشف كرد كه آن نامه اصل بوده و بر پايه آن، احتمال اينكه بارشل را كشته باشند، بسيار است.
به گزارش دویچه وله، نمونه ديگر نامههای تهديدآميزی بوده كه برای فروشنده يك گوشتفروشی فرستاده میشدهاند. در این مورد به يك مأمور اداره آگاهی ظنين میشوند ولی مأمور طبيعتاً به شدت تكذيب مي كرده، اما بنا بر پژوهش و كشف درومل، نامهها از او بوده، چون از جمله نثر پروتكلهايی كه اين مأمور پليس در اداره آگاهی مینوشته با نثر نامههای تهديدآميز، يكی بوده است.
اين مأمور مثلاً در يك جا نوشته بوده: «همسر من گوشتی را كه از شما خريده بوده، بنا به دستورالعمل پخته، ولی گوشت بدمزه بوده است».