سرویس اجتماعی ـ وبلاگ پدیدهای اجتماعی در فضای سایبر است که تا پیش از پدید آمدن شبکههای اجتماعی نظیر فیس بوک، توییتر، گوگل پلاس و... از استقبال بسیاری برخوردار شده بود و کاربران فضای وب با ایجاد یک وبلاگ نسبت به انتشار عقاید، علایق و دیدگاههای خود اقدام میکردند و مخاطبان از این راه، با نویسنده ارتباط برقرار کرده و نویسنده نیز از دیدگاههای ارسالی آنان بهره میبرده است؛ البته ناگفته نماند که هنوز هم به رغم وجود شبکههای اجتماعی، باز هم افرادی هستند که مایلند ناشناس به انتشار مطالب و نوشتههای خود بپردازند.
به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی، گذشته از یکسری کلیات درباره وبلاگ و کاربردها و... در ایران وبلاگ و وبلاگنویسی از استقبال بسیار خوبی برخوردار بوده و کاکردهای آن نیز از همین مهم حکایت دارد؛ از وبلاگ شخصی خبرنگاران گرفته تا ایجاد یک وبلاگ برای تخریب و توهین به برخی افراد و حتی شخصیتها گرفته تا ایجاد وبلاگ برای انتشار روز نوشت و خاطرات، وبلاگ برای بازنشر نواهای موسیقی و دانلود آنها گرفته تا ایجاد وبلاگ برای تخلیه درون از گرفتاریها و مشکلات اجتماعی و خانوادگی و ابراز علاقه نسبت به یک چیز و یا فرد خاص و همچنین وبلاگی برای انتشار مقالات و نوشتههای تخحصصی و علمی و ... و حتی وبلاگی برای درد دل با فرزند کوچک یا فرزندی که هنوز به دنیا نیامده، همه و همه نشان از اثرگذاری این پدیده در جامعه ایرانی و جایگاه آن در میان کابران فضای سایبری در ایران حکایت دارد.
بنا بر این گزارش، نخست به بررسی کلی پدیده وبلاگ میپردازیم:اينترنت امکانات و ابزارهای متعددی را به منظور ارایه خدمات و سرويسها در اختيار علاقهمندان میگذارد.
يکی از ويژگیهای بسيار جذاب اينترنت ارایه سرويسها و خدماتی است که شما را قادر میسازد با مخاطبان خود ارتباطی پويا و متقابل برقرار کرده و از نقطه نظرات آنان درباره يک مطلب، آگاه شويد.
در اين راستا، هر يک از کاربران میتوانند دانش و تجارب خود را در اختيار ديگران قرار داده و خود نيز به عنوان عضوی از يک جامعه شبکه ای مطرح شوند.
فرض کنيد ابزاری ارزان قيمت برای انتشار مطلب در اختيار هر نويسنده و يا صاحب قلمی باشد که بتواند با بهره از آن عقايد، اخبار، ديدگاهها و نقطه نظرات خود را در رابطه با موضوعات مورد علاقه، بدون محدوديتهای مرسوم بيان کند.
بشريت در چند سال گذشته، قدم در دنيای جديدی گذاشته که بدون شک يکی از مهمترين دستاوردهای آن، تحول و دگرگونی اساسی در ارتباط با نحوه نشر اطلاعات است.
وبلاگ (Weblog) و يا بلاگ (Blog) نمونه ای در اين زمنيه بوده که با توجه به ماهيت اينترنت، ويژگی دو طرفه بودن وب و تنوع خواسته استفاده کنندگان، در کانون توجه علاقهمندان قرار گرفته و ما امروزه شاهد رشد و گسترش چشمگير آنيم.
واژه بلاگ از جمله واژههای جديدی است که قدم در عرصه ادبيات جهانی اينترنت گذاشته است.
تاريخچه وبلاگ و وبلاگ نويسیبرخی بر اين باورند هستند که اولين وبلاگ توسط «تيم. برنرزلی» (مخترع وب) ايجاد شد که در آن، وی به سايتهای جديدی که در آن زمان ايجاد و روی اينترنت فعال میشدند، اشاره مینمود.
دومين وبلاگ توسط «Marc Andreessen's» در NCSA ايجاد شد که وی نيز در آن عملياتی مشابه وبلاگ برنرزلی را انجام میداد (تا اواسط 1996).
در فاصله میان سالهای 1996 تا 1997 که از آن به عنوان «انفجار وب» نام برده میشود، چندين وبلاگ جديد ديگر نيز ايجاد شد.
از وبلاگهای اوليه میتوان به وبلاگ متعلق به Dave Winer (اخبار مربوط Scripting)، وبلاگ Barger و Cameron Barrett، اشاره نمود. محتويات وبلاگهای اوليه بیشتر شامل مجموعه ای از لينکها و توضيحاتی بود که متناسب با علاقه نويسنده، ايجاد میشد.
در ادامه وبلاگ نويسان، علاقهمند به ايجاد وبلاگهایی شدند که در آن مطالبی را درج مینمودند که خود تمايل به خواندن آن را در آينده داشتند (نظير دفترچه خاطرات شخصی). بدين ترتيب، وبلاگها دارای شخصيتی خاص برای خود شدند که اين شخصيت را مستقيم از مولف خود به ارث میبردند.
گسترش و عمومی شدن وبلاگهابیشتر وبلاگهای اوليه توسط طراحان وب و نرم افزار و به عنوان يک فعاليت جانبی که در منزل دنبال مینمودند، ايجاد و محتوا و ماهيت اطلاعاتی آنان در رابطه با توانمندی و پتانسيلهای فن آوریهایی بود که در آن زمان يکی پس از ديگری مطرح میشدند.
تعداد وبلاگها در آغاز بسيار اندک و محدود بود تا اين که در سال 1999 با راه اندازی چندين سرويس رايگان و يا ارزان قيمت د ررابطه با وبلاگ و وبلاگ نويسی، تعداد آنان رو به افزايش نهاد. سرويسهایی نظير: Pitas, Livejournal، Blogger و EditThisPage.com، نمونههایی در اين زمينه اند که البته پرشین بلاگ، بلاگفا، پارسی بلاگ، میهن بلاگ و... نمونههای داخلی آن هستند.
تا اواسط سال 2000، بيش از يکهزار وبلاگ ايجاد و اين رقم تا اواسط سال 2002 به بيش از نيم ميليون رسيد. بر پایه آمار موجود، تعداد وبلاگهای ايجاد شده توسط سيستمهای وبلاگ نويسی به بيش از چندصدهزار رسيده و هر چهل ثانيه يک وبلاگ جديد، ايجاد میشود.
يکی از مهمترين تحولات مهم در ارتباط با وبلاگها، تبديل آن به يک رسانه محاوره ای بود. تعداد بسیاری از مولفين و نويسندگان وبلاگها از وبلاگ خود برای بحث در ارتباط با موضوعات مورد علاقه و يا موضوعات گفته شده توسط ساير نويسندگان در وبلاگهای ديگر استفاده میکنند و با بهکارگيری لينکهای متعدد،امکان دنبال نمودن مباحث مورد نظر را در اختيار خوانندگان قرار میدهند. بدين ترتيت، خوانندگان علاقهمند، میتوانستند در مباحثه مورد نظر شرکت و علاوه بر آگاهی از دیگر ديدگاههای موجود، نقطه نظرات خود را بيان و يا شخصا اقدام به ايجاد وبلاگ و دنبال نمودن مباحث مورد نظر در وبلاگ خود کنند.
از لحاظ ظاهری، شايد این وضعيت را بتوان مشابه ارتباطات «چندين نفر با چندين نفر» در نظر گرفت که تاکنون به اشکالی نظير newsgroups (گروههای خبری) و يا mailing lists (ليستهای نامه)، پياده سازی شده است. در اين رابطه يک تفاوت اساسی وجود دارد: با توجه به اينکه نطریات ارایه شده روی فضای متعلق به مولف وبلاگ ارسال میشود، پاسخ به ساير افراد ضروری نبوده و آنان پاسخ خود را با مراجعه به وبلاگ، مشاهده خواهند کرد.
يکی ديگر از تحولاتی که همزمان با رشد و گسترش وبلاگها محقق شد، مطالعه وبلاگها توسط ساير وبلاگ نويسان بود که باعث ايجاد پديدهای با نام blogrolling، شد. (بخشی از يک وبلاگ که ليست سايتهایی را که مولف وبلاگ ـ بلاگر ـ آنان را به طور منظم و هميشه مطالعه و اصطلاحا به آنان سر میزند، مشخص مینمايد. اين بخش معمولا در بخش سمت راست و يا چپ صفحه بلاگر و يا در يک صفحه مجزا قرار میگيرد). يکی از خصايص جالب اين لينکها، ايجاد يک جامعه ارتباطی (شبکهای) بين وبلاگ نويسان است.
وضعيت اخير وبلاگ و وبلاگ نويسیوبلاگ و وبلاگ نويسی همچنان روند توسعه و گسترش خود را ادامه داده و هر روز بر تعداد وبلاگ نويسان افزوده میگردد. جامعه وبلاگ نويسان را اقشار متفاوت جامعه تشکيل میدهند. (پياده کنندگان نرم افزار، طراحان وب، متخصصين و کارشناسان فن آوریهای اطلاعات و ارتباطات، معماران اطلاعاتی، روزنامه نگاران، وکلا، متخصصين آموزشی، مشاوران و محققين فن آوری اطلاعات، سياستمداران و...). با توجه به جايگاه بسيار مهم وبلاگ نويسی برای روزنامهنگاران، دانشگاه MIT در پایيز سال 2002، اقدام به ارایه يک واحد خاص برای دانشجويان نموده است.
فن آوری و وبلاگفن آوریها و مهارتهای لازم در خصوص وبلاگها به سرعت در حال تغيير و تحول است. علت اين همه سرعت را میتوان در عوامل زير جستجو نمود:
نبود انحصار: عمليات يک وبلاگ به يک نرم افزار خاص و انحصاری و يا امکاناتی که صرفا" در اختيار يک سازمان خاص است، وابسته نیست. وبلاگ نويسان در حوزه عملکرد وبلاگ خود دارای آزادی عمل مناسبی میباشند و در هر زمان میتوانند شکل ظاهری، لی اوت و يا محتويات آن را تغيير داده و يا ويژگیهای جديدی را بدون کسب اجازه يک مقام خاص به آن اضافه نمايند... وبلاگها بستر لازم برای خلاقيت انسان را در تمامی زمنيهها ارایه نموده و هر يک از ساکنين اين کره خاکی قادر به شکوفایی خلاقيت خود و آفرينش محصولات متفاوت اطلاعاتی، خواهند بود.
تعداد و تنوع گسترده کاربران: تمامی افرادی که در يک جامعه مدرن اطلاعاتی زندگی میکنند، تمايل به انتشار تجارب خود، استفاده از تجارب ديگران، دريافت بازخورد سريع نسبت به موارد منتشر شده، ارزيابی نتايج و بهبود دانش و تجارب خود را دارند (فردايمان بهتر از امروز و امروزمان بهتر از ديروز).
وبلاگها يک شبکه ارتباطی قدرتمند را ايجاد نموده و پس از طرح يک ايده و يا موضوع جديد در وبلاگ، شاهد حرکت سريع آن در شبکه ارتباطی خواهيم بود. بدين ترتیب، در صورت ارایه يک مطلب ارزشمند و صحيح، امکان استفاده از آن در سريعترين زمان ممکن برای ديگران فراهم شده و در صورتی که مطلب منتشره نادرست باشد، نويسنده آن با دريافت سريع بازخوردهای مورد نظر و بررسی آنان، میتواند اشتباه خود را در اسرع وقت تصحيح نمايد.
ارتباط شغلی وبلاگ نويسان: شمار بسیاری از وبلاگ نويسان خود پياده کنندگان نرم افزار هستند. در چينين مواردی آنان به عنوان وبلاگ نويس قادر به تشريح ويژگیهای جديد يک محصول با کيفيتی مطلوبتر و با استفاده از فنآورهای متعدد خواهند بود.
چه تعداد بلاگ وجود دارد؟Blogcount.com، از جمله مراکزی است که اطلاعات مناسب و دقيقی در رابطه با وبلاگها در سراسر جهان را جمع آوری و گزارشهای متعددی را در اين خصوص ارایه مینمايد. در ژوئن سال 2003، تعداد وبلاگها بين 4 / 2 تا 9 / 2 ميليون، برآورد شده است؛ بنابراین، در صورتی که ظرفيت هر وبلاگ را معادل پنجاه کيلو بايت در نظر بگيريم، blogosphere ظرفيتی معادل 81 گيگابايت را خواهد داشت.
وبلاگها متعلق به چه افرادی هستند؟بنا بر بررسی انجام شده در موسسه تحقيقاتی Jupiter، تقريبا" 2 درصد کاربران اينترنت دارای بلاگ میباشند. بیشتر افرادی که دارای وبلاگند، به صورت Dial-up به اينترنت دستيابی نموده و بيش از نيمیاز آنان دارای درآمدی پایينتر از شصت هزار دلار در سال! میباشند. 70 درصد بلاگها متعلق به افرادی است که بيش از پنج سال است که از اينترنت استفاده مینمايند.
(منبع Blogging by the number). بيش از 50 درصد وبلاگهایی که توسط موسسه بين المللی تکنولوژی و علوم انسانی، پيمايش شده، نشاندهنده اين واقعيت است که آنان به زبان انگليسی نوشته شده و ده زبان برتری که وبلاگها با آنان نوشته شده اند به ترتيب: پرتقالی، لهستانی، فارسی، فرانسوی، اسپانيایی، آلمانی، ايتاليایی، هلندی و ايسلندی هستند.
چه کسانی وبلاگها را میخوانند؟موسسه تحقيقاتی Jupiter در بررسی خود اعلام نموده است که صرفا" 4 درصد از کاربران اينترنت، اقدام به مطالعه و خواندن وبلاگها مینمايند. وبلاگها، عموما" توسط مردان خوانده میشوند (60 درصد مردان و 40 درصد زنان). کاربران خانگی اينترنت که مجموع درآمد آنان بيش از شصت هزار دلار در سال است، 61 درصد از خوانندگان وبلاگها را تشکيل میدهند. بيش از 54 درصد از گزينه Dial-up و 45 درصد از گزينه Broadband برای دستيابی به اينترنت استفاده مینمايند. 73 درصد از خوانندگان وبلاگها بيش از پنج سال است که از اينترنت استفاده مینمايند. (منبع: Blogging by the Numbers)
نکاتی جالب در رابطه با وبلاگهابيش از ده هزار Domain ثبت شده در ريجستری whois دارای واژه "blog" است.بلاگها به طور متوسط در هر سه روز يک مرتبه بهنگام میشوند. (بر پایه مطالعه غيررسمی ارایه شده توسط BlogCount)بنا بر بررسی موسسه تحقيقاتی Nielsen/NetRatings، در ماه می سال 2003، LiveJournal، شصت و پنجاهمين رتبه را در بين سايتهای متداول روی اينترنت به خود اختصاص داده بود. (هر ده روز يکصد و هشتاد و چهار هزار بازديد کننده)گذشته از مطالب کلی بالا درباره اصل پدیده وبلاگ، در همین زمینه، «تابناک» اجتماعی به سراغ دو وبلاگنویس با دو کارکرد رفته که مصاحبه نویسندگان این وبلاگها به شرح زیر است:نفر نخست، وبلاگ نویسی است که به فرهنگ و معضل رایج در خانوادهها میپردازد و آن چیزی نیست، جر مشکلات میان مادرشوهر و عروس!
مصاحبه «تابناک» با نویسنده این وبلاگ چنین است:* توضیح کوتاهی درباره خودتان بفرمایید از تحصیلات و... ؟ـ بنده 26 سالمه و مدرک کارشناسی دارم. گهگاهی یه چیزایی توی ذهنم میاد که حس میکنم حیفه با بقیه شریک نباشم!
* چه مدت است که ازدواج کردهاید؟ـ نزدیک سه سال.
* آشنایی شما با وبلاگ چگونه شکل گرفت؟ قبلا وبلاگ داشتهاید؟ اگر داشتهاید چه بوده است؟ـ یک بار با شوهرم از بیکاری نشستیم پای اینترنت و اسم خودمان را سرچ کردیم که دیدیم یکی از اقوام وبلاگ دارد. دیگه اون شب ما هم خواستیم که وبلاگ داشته باشیم. برای همین، یک وبلاگ به افتخار شوهرم درست کردم که هنوز هم گاهی در آن چیزهایی مینویسم.
* چه شد که به سراغ وبلاگی با این مضمون آمدید؟ـ مادرشوهر من خیلی وقتها حرفایی میزنه که ناراحتم میکنه و گاهی اونقدر واسم سنگینه که مدام پیش خودم تکرارش میکنم. البته قبلاً اصلاً اینطوری نبودم و به حرفها به هیچ عنوان توجه نمیکردم، ولی گاهی وقتی بیتوجهی منو میدید بیشتر تکرار میکرد، به خاطر سن و سالش هم نمیتونستم جوابی بدم و اصولاً آدمی نیستم که جر و بحث کنم و دل کسی رو بشکونم. سوال کردن مدام اقوام خودم هم که چی میکشی با اون مادر شوهرت؟ و اینکه نمیخوام پشت سرش حرف بزنم، منو به ناشناس نوشتن ترغیب کرد.
دیدم انتقال حرفهاشم به خانوادهام فایده ای جز کدورت نداره و این شد که فکر کردم یه کار مفیدتری انجام بدم که هم خودم خالی بشم و هم جالب باشه و از همه مهمتر دعوا راه نیفته! چون همسرم خیلی روی مادرش حساسه و نمیخوام انتقال حرفاش بینمون کدورت ایجاد کنه!
* واقعا شما با مادر همسرتان مشکل دارید یا این نوشتهها ساخته و پرداخته ذهنیات خودتان است؟ـ همه چیزایی که نوشتم واقعیت داره و متأسفانه اتفاق افتاده، همیشه گفتم که گاهی بعضیا نمیدونن چی میگن و چقدر با حرفاشون دل میسوزونن. گفتنش هم بهشون بیفایده اس. پس بهتره که واسه ما درس عبرت بشن. اعتقاد دارم که رفتارهای آدم در سنین بالا نتیجه و بازتاب سبک زندگیشون در جوونیه. اگه ما الان به زشتیه حرفی یا عملی نرسیم توی پیری و میانسالی هم انجامش میدیم و نتیجش آزار بقیه و تنهاییه خودمونه.
* راهاندازی این وبلاگ و دلنوشتههای شما تأثیری در زندگی شما داشته است؟ـ مهمترین فایدش اینه که هر چی میگه خندم میگیره و خوشحال میشم که سوژه جدید پیدا کردم و پیش خودم میگم: حاج خانوم نمیدونی که شهرت جهانی پیدا کردی! حرفای بعضی دوستانم توی رابطم با همسرم خیلی کمکم کرده، چون به هر حال تجربهها همیشه به آدم کمک میکنه و البته وبلاگ بعضی از خوانندهها رو که میخونم و رفتارای بعضی شوهرا رو میخونم، آقاهه رو روی سرم میذارم (گاهی!).
* بازخورد نوشتههای شما از دید مخاطبان وبلاگتان چگونه بوده است؟ـ فکر میکنم بعضی از دوستان با خوندن وبلاگم به مادرشوهر خودشون امیدوار شدن و احساس خوشبختی میکنن که جای من نیستن. البته نمیخوام فضای وبلاگم ناراحت کننده باشه و سعی میکنم انرژی منفی منتقل نکنم و گاهی متأسفانه این انرژیه منتقل میشه دیگه....چون درد مشترکه.
* گفتین با هسرتون جستجو کردید، همسرتون از این وبلاگ شما اطلاع دارن؟ـ خیر.
* واکنششون به نوشتههای شما چیست؟ـ همسرم فقط وبلاگ مشترکمون رو میخونه و از این وبلاگ بیخبره.
* از اقوام هم کسی از وبلاگ شما خبر دارن؟ اگر ندارن با توجه به اطلاعاتی که تو بلاگتون دادین مثل تصادف یکی از افقوام و غیره نگران نیستین متوجه بشن؟ـ از اقوام فقط خواهرم میدونه که اهل اینترنت نیست و هنوز نخونده.
* اگر یه یک روز مادر شوهر شما از این وبلاگ شما اطلاع پیدا کنه، به نظر شما چه واکنشی نشون میده؟ به نظر شما واکنش خانواده چگونه خواهد بود؟ـ تصور اینکه کسی از خانواده شوهرم این وبلاگ رو بخونه لرزه بر اندام هر جنبنده ای میندازه ولی من هیچ دروغی ننوشتم و آدمی هستم که روی حرفم و عقیدم میمونم. کسی نمیتونه منو مواخذه کنه، چون با مادرشوهرم زندگی نکرده، ولی اگه کسی از آشناها بخونه و به آشناهای دیگه خبررسانی کنه، احتمالا به سرنوشت نامعلومی دچار میشم.
دعا میکنم چنین اتفاقی نیفته... .
* حرف آخر؟ـ
نمیخوام مادرشوهرم رو محکوم کنم، شاید هنوز نفهمیده که زمونه عوض شده.
نمیخوام و نمیتونم هم تغییرش بدم، چون همه این رفتارها رو از مادرشوهر
خودش دیده و در آخر اینکه مادرشوهر من خصوصیات خوبی هم داره که واقعاً بعضی
جاها کمکمون کرده و البته منو خیلی دوست داره (اگه اینو نمیگفتم عذاب
وجدان میگرفتم).
نکته: مسأله مادرشوهر مسأله کوچیکی نیست، خیلی از
مادرشوهرا باعث فروپاشی زندگی بچههاشون میشن، فروپاشی زندگیها، باعث
هزار بیماری اجتماعی میشه. افسردگی و گاهی فساد نتیجه این فروپاشی و البته
در سالهای آینده، انتقام اون عروس از عروس خودش با همون روش.
خیلی
از مادرشوهرا هم بچههاشون رو راهنمایی میکنن و باعث میشن یه کانون گرم
خانوادگی تا آخر عمر زن و شوهر پایدار باشه! امیدوارم زنان نسل من،
مادرشوهرایی بشن که بتونن آمار طلاق رو به صفر نزدیک کنن و فرهنگی نو
بسازن.
***وحید نوروزی که بازنشر مطالبش در سایت «تابناک» با استقبال بسیاری نیز روبهرو شده، در گفتوگویی کوتاه با ما از وبلاگنویسی و نظراتش در این خصوص گفته است:* خودتان را معرفی کنید و از میزان تحصیلات خود بفرمایید و کمی از وبلاگتان؟ـ من وحید نوروزی متول سال 1353 و صاحب وبلاگ آوای سبز هستم.آوای سبز کاملا شخصی و نام آن از تشکلی به همین اسم گرفته شده که سال 1375 در بخش محیط زیست تاسیس شد.
عمده مطالب وبلاگ من اجتماعی و محیط زیستی هستند و به هیچ عنوان مطالب سیاسی و حتی اقتصادی و... هم در آن جایی ندارد. شاید بشود گفت آوای سبز، دلنوشتههای من در حوزه اجتماعی و محیط زیستی است!
* با پدیده وبلاگ چگونه آشنا شدید؟ـ خیلی حضور ذهن ندارم که با پدیده وبلاگ چگونه آشنا شدم ولی از دوران کودکی همیشه نمره انشا و املایم تقریبا 20 بود و من همیشه نوشتن را دوست داشتم. وقتی در جستجوهای اینترنتی که داشتم با محیطهای ارایه دهنده وبلاگ آشنا شدم، وسوسه شدم که من هم وبلاگی را داشته باشم و نامش را هم آوای سبز گذاشتم.
*چه شد به سراغ وبلاگ رفتید تا از این طریق سخنان و دیدگاههای خود را منتقل کنید؟ـ محیط وبلاگ برای من حکم دفتر خاطرات و حتی یک مجله را دارد. خیلی راحت میتوانم در آن بنویسم و مطالبش در محیطی امن ذخیره میشود. وقتی یادداشتهای چند سال قبلم را برخی ایام میخوانم، حس خوبی به من دست میدهد. در محیط وبلاگ و دنیای مجازی خوانندگان وبلاگم بدون آنکه خود را حتی معرفی کنند، به آسانی در مورد نوشتههایم نظر میدهند که حتی اگر قابل تأیید و نمایش هم نباشد، برای خودم بسیار ارزشمند است.اظهارات و صحبتهای من در محیط وبلاگ فقط توسط خودم ممیزی میشود و این یکی از محاسن داشتن وبلاگ است.
* چه مقدار یا اینترنت سر و کار دارید و جایگاه اینترنت در زندگی و شغل شماچه مقدار مهم است؟ـ من ارتباط خوبی با اینترنت دارم.البته بیشتر استفاده من از اینترنت استفاده از سایتهای خبر، به روز کردن وبلاگ آوای سبز و پست الکترونیکی است؛ ضمن آنکه عمدتا برای شروع بحث و فعالیت در هر موردی قطعا جستجوی اینترنتی نخستین قدم برای تمام آنهاست.اینترنت شریک زندگی ما شده و این روزها، میتوان گفت بدون اینترنت واقعا زندگی مشکل است.
* بازخوردهای مطالب وبلاگ شما چگونه بوده؟ـ بازخوردهای بسیار خوبی از مطالب مندرج در وبلاگم داشته ام. چند سالی که مدیر عامل معاینه فنی خودرو تهران بودم، نکات و مطالب ارزشمندی توسط همکارانم با اسامی مستعار و ناشناس دریافت کرده ام که حتی در تغییر رویه در برخی مسائل بسیار موثر بوده است. به تازگی برخی از مطالب وبلاگم در سایتهای خبری مثل تابناک، فردا، عصر ایران و... عینا درج میشود که تعداد خوانندگان بسیار زیاد آن برایم ارزش محسوب میشود. یکی از مطالب وبلاگم در تابناک به تازگی 68000 بازدید کننده داشت که قطعا اگر وبلاگ نداشتم نه حوصله نوشتن مطلب برای سایتها و... را داشتم و نه به این کار علاقه داشتم.
* آیا تا کنون شده وبلاگتان برای شما دردسر و مشکلی بوجود آورد؟ـ تا به امروز وبلاگ برای من هیچ دردسری نداشته و بسیار هم مفید بوده است.من خط قرمزها را رعایت میکنم و نظراتی که به خط قرمزها نزدیک شده باشند و یا به دیگران بی احترامی کرده باشند تایید نمیکنم. هرچند حتی اگر شخصی به من در نظرات خویش برای نوشتههایم از ادبیات نزدیک به فحش و بی احترامی هم استفاده کند اگر منظورش فقط من باشم تا جایی که توانسته ام نزدیک به 95% آنها را تأیید میکنم تا آن خواننده ای که زحمت کشیده و وبلاگ مرا دیده و نظر گذاشته هم از دستم راضی باشد.
* این ارتباط شما با کاربران دنیای مجازی از طریق وبلاگ تاثیری در زندگی وفعالیت شما داشته است؟ـ اخیرا در یکی از پستهایم نوشتم از تمام عزیزانی که به نحوی خواننده مطالب آوای سبز هستند و احیانا کامنتی هم میگذارند، تشکر و قدردانی کردم. از آنهایی که وبلاگم را محلی برای گله و انتقاد از من انتخاب کرده اند هم صمیمانه تشکر میکنم. از آنهایی که به دلیل درج مطالب دور از شئونات اخلاقی امکان تأیید کامنتشان را ندارم، صمیمانه عذرخواهی میکنم ولی از صمیم قلب نوشتههایشان را میخوانم و حداقل حسنی که برایم دارد «من» وجودم را نهیب میزند و کمیاز باد غرورم کاسته میشود.
برای کسی مثل من که که جرئت حضور در دنیای مجازی را با نام و تصویر به خود میدهم نهیبها و گلایهها و بعضا فحشهای آبدار و دلچسب به نامهای مستعار و ناشناس، بسیار مهم و گواراست. دوستشان دارم.
* خاطره جالب از دوران وبلاگ نویسی خودتان بفرمایید؟ـ از امرداد86 تا الان که وبلاگم را به روز میکنم سرتاسر خاطره است اما مهمترین خاطره ام مطلب طنزی بود که با خانم واعظ جوادی آملی، رییس وقت سازمان محیط زیست داشتم. چند ماه بعد از درج این مطلب در وبلاگم ملاقات خصوصی با ایشان داشتم که به عنوان مدیر عامل ستاد معاینه فنی مشغول ارایه گزارش بودم. بعد از صحبتهایم ایشان پرینت آن مطلب را درآورده و فرمودند ماهها بود این کاغذها روی میزم بود تا روزی در مورد آن با شما صحبت کنم. کلی هم مرا نصیحت کردند که این کارها را نکنید. البته من صرفا به گفتن اینکه این مطالب در یک وبلاگ شخصی نوشته شده، گزارشم در مورد آلودگی هوا و معاینه فنی را ادامه دادم و در حقیقت از آن عبور کرد.جناب دکتر امیمشاور رییس سازمان و رییس طرح جامع کاهش آلودگی هوای تهران هم در آن ملاقات بودند و حسابی از خواندن آن مطلب تعجب کرده بودند!
* آیا به نظر شما اثر داشتن وبلاگ و سایت شخصی برای مسئولین مناسب مثبت استیا خیر؟ کمی توضیح بفرمایید.ـ مطمئن باشید داشتن وبلاگ برای تمام مسئولین ضروری است، به شرطی که بی واسطه بنویسند و بی واسطه نظرات را بخوانند. وبلاگ به آنها کمک میکند با لباس مبدل به میان شهروندان بروند و حرفهایشان را بشنوند. اگر روزی پادشاهان کمی عادلتر لباس درویشان را میپوشیدند و به صورت ناشناس به جمع مردم میرفتند تا وضعیت رعایا و زیردستان را بدون واسطه ببینند، امروز به مدد اینترنت و تکنولوژی میتوان بدون هیچ زحمتی از وبلاگ به عنوان جایگزین لباس درویشی و مبدل استفاده کرد.
* حرف آخر!ـ شفافیت و ترس نداشتن از روبهرو شدن با واقعیات از مزایای داشتن وبلاگ توسط مسئولین و مدیران در هر رتبه ای است. نمیتوان حصاری دور خود کشید و دنیا را از چشم خویش یا از چشم آنهایی که دلمان میخواهد، دید؛ دنیا را باید صریح و شفاف و رنگی دید.