به یاد بانوی شهید «فرحه دبات»؛

«می‌مانم و برای بچه‌های رزمنده‌ام نان می‌پزم»

اگر شما هم در همان روزها بر گرده تویوتاهای جبهه از میان این شهر گذشته بودید، درست روبه‌روی گنبد حضرت دانیال نبی (ع) در آن سوی رودخانه، خانه گلی کوچکی را می‌دیدید که «فرحه» در گوشه آن تنوری بر پا کرده بود و...
کد خبر: ۱۹۱۳۹۷
|
۲۷ شهريور ۱۳۹۰ - ۲۲:۰۲ 18 September 2011
|
16472 بازدید
|
سرویس دفاع مقدس «تابناک» ـ «فرحه دبات»؛ هرگز این نام را شنیده‌اید؟ هیچ گاه او را دیده‌اید؟ به او «رحیمه چنانه» هم می‌گفتند. روزهایی که شهر شوش زیر بمباران و توپ‌های دشمن وحشی، هنوز نفس می‌کشید و جوانان شهر، سدی از اراده‌های آهنین خود در برابر ارتش او بنا کرده بودند و جنگل «امقر» همچنان در آتش می‌سوخت؛ او بود که چون مادری دلسوز ایستاده بود تا پناهگاهی باشد برای رزمندگان.

اگر شما هم در همان روزها بر گرده تویوتاهای جبهه از میان این شهر گذشته بودید، درست روبه‌روی گنبد حضرت دانیال نبی (ع) در آن سوی رودخانه، خانه گلی کوچکی را می‌دیدید که «فرحه» در گوشه آن تنوری بر پا کرده بود و در آن با آردهایی که رزمندگان اسلام برایش می‌آوردند، خمیر درست می‌کرد و با دست‌های پیر و خسته‌اش، همه روز را نان می‌پخت و به خط مقدم می‌فرستاد.

او می‌گفت: «این تنها کاری است که می‌توانم برای رزمندگان انجام دهم».

وقتی رزمندگان از او خواسته بودند که او نیز شهر را ترک کند، گفته بود: «بگذارید آخرین روزهای زندگی‌ام را وقف اسلام کنم».



رزمندگان دور تنور او جمع می‌شدند و او دست رنجش را داغ داغ بین آنها تقسیم می‌کرد و همانند مادری دلسوز آنها را دعا می‌کرد.

... اما یکی از روزها، وقتی رزمندگان برای گرفتن نان به خانه‌اش می‌روند، می‌بینند او بر روی تنوری که هنوز آتشش زبانه می‌کشد، افتاده است و ترکش‌های توپ‌های عراقی او را به شهادت رسانده و آرزویش را برآورده‌اند.

اکنون اگر روزی خواستید به یاد روزهای نبرد، دلش را شاد کنید و فاتحه‌ای بر مزار او بخوانید، یکراست به زیارتگاه «شچاخ» منطقه شوش بروید که او همچنان غریب و گمنام در آرامش خویش خفته است.

* از آنجا که هیچ عکسی از این مادر نیافتیم، بچه‌های خونگرم شوش اگر تصویری از او دارند برای ما بفرستند؛ به این امید که این شهید بزرگوار دستگیر ما باشد.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴۳
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۷
همواره دعا کنیم که خدا عاقبت ما را ختم به خیر فرماید .برخی با یک تنور نان رستگار شدند و برخی در راس امور قرار گرفتند و در حالیکه می توانستند با خدمت عاشقانه عاقبت به خیر شوند به مقام و شهرت و نام و ثروت دل بستند و جا ماندند .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۷
خوزستانی ها کم از این ایثارگری ها ندارند
خدا کند که قدر این مردم را بیشتر بدانیم
روحش شاد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۷
رحمت الله علی شهدائنا
قاسم رشيدي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۷
به نام خدا
خدا اورا بيامرزد و روحش را با 72 تن شهيد كربلا و مولاي شهيدان ابا عبدالله محشور كند. من جانباز جنگ تحميلي به اين مادر بزرگوار افتخار مي كنم.
حسین محسنی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۷
سلام
دوست عزیزاز اینکه این مقاله ارزشمند را نوشتی متواضعانه از حضرتعالی سپاس گذارم.
( یک رزمنده قدیمی )
ali
|
Malaysia
|
۰۱:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۸
اینها کی بودند ؟ چرا دیگه نیستند ؟ پس ما کی هستیم ؟ چرا یکیشون دیگه نیست تا من برم نوکرش بشم ؟ خسته شدم دیگه از دنیا .
عباس -زنجان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۸
دورودخداوملائکه براین مادر دلیر رزمندگان بادوروحش شادباشد قرین رحمت خداوند متعال-فاتحه
علی
|
Spain
|
۰۸:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۸
عشق یعنی استخوان و یک پلاک ، سالهای سال تنها زیر خاک
کاش یک روز ما هم از این تنور پراز آتش نفسمون
به دست این مادر زهرایی نجات پیدا کنیم و بانگ امیری یا حسین سر دهیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۸
هر چه ما داريم از وجود همچون مادراني بوده است. خداوند روحش را با فاطمه زهرا (س) محشور بگرداند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۸
این نام ها در تاریخ شفاهی جنگ تازگی دارند....!
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟