شرق: مرد جواني كه به خاطر گرفتن طلبش صاحبكار خود را به قتل رسانده و جسدش را به آتش كشيده بود، در دادگاه كيفرياستان تهران محاكمه شد.
اين مرد كه راننده مقتول بود، براي اينكه بتواند طلب دوميليون و 700 هزار تومانياش را بگيرد، او را به خانهاش كشاند و به قتل رساند.
در ابتداي جلسه محاكمه اين متهم كه در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد، عطار نماينده دادستان تهران، در توضيح كيفرخواست گفت: مردي 17 اسفند سال 88 به پليس مراجعه كرد و گفت برادرش به نام احمد گم شده است. او گفت: برادرم با رانندهاش مصطفي قرار داشت و از خانه بيرون رفت و ديگر برنگشت.
در حاليكه تحقيقات در اين خصوص آغاز شده بود، راننده يك دستگاه گريدر با پليس تماس گرفت و گفت حين انجام كار يك جسد سوخته پيدا كرده است. زمانيكه ماموران به محل رسيدند، جسد مردي حدودا 40ساله را ديدند كه شدت سوختگي اجازه نميداد، بدون انجام كارهاي كارشناسي علت مرگ مشخص شود.
پس از آنكه جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت متخصصان اعلام كردند مرگ بر اثر خونريزي شديد ناشي از ضربه جسمي برنده اتفاق افتاده است. اين در حالي بود كه خانواده اكبر نيز در پزشكي قانوني حاضر شدند و با ديدن جنازه اعلام كردند اين فرد اكبر فرزند آنهاست. بعد از شناسايي جسد كارآگاهان تحقيقات گسترده خود را ادامه دادند و با توجه به گفته برادر اكبر به خانه مصطفي رفتند و متوجه شدند اين مرد چند روزي است كه به خانهاش نرفته است. اين درحالي بود كه از حساب اكبر مبلغي پول برداشت شده بود و پليس در بازرسي از خانه مصطفي توانست كارت عابر بانك مقتول را پيدا كند. همسر مصطفي در بازجوييها گفت اين كارت را شوهرش به او داده و نميداند چه اتفاقي براي صاحب حساب افتاده است.
نماينده دادستان تهران در ادامه گفت: «وقتي ليلا- همسر مصطفي- مورد بازجوييهاي فني قرار گرفت و گفت شوهرش اكبر را كشته است او ادعا كرد اكبر به خانه آنها رفته بود و ميخواست به اين زن تعرض كند كه شوهرش رسيد و او را كشت.
ماموران يك ماه بعد مصطفي را بازداشت كردند و اين مرد به قتل اعتراف كرد و گفت: انگيزهاش از اين قتل مالي بود نه ناموسي. بنابراين من به عنوان نماينده دادستان تهران درخواست صدور حكم مجازات مصطفي به عنوان مباشر قتل اكبر و همسرش ليلا به خاطر اختفاي ادله جرم و منحرف كردن تحقيقات را دارم. در ادامه جلسه دادگاه اوليايدم مقتول در جايگاه حاضر شدند و براي متهم درخواست صدور حكم قصاص كردند.
سپس به دستور قاضي نورالله عزيز محمدي- رييس دادگاه، مصطفي در جايگاه حاضر شد و گفت: اتهام را قبول دارم، من مصطفي را كشتم البته قصد قتل نداشتم. من و اكبر با هم كار ميكرديم اما اكبر مدتها بود كه حقوق من را نداده بود. حدودا دوميليون و 700 هزار تومان از او طلب داشتم. روز حادثه او را به خانهام دعوت كردم و گفتم برادرم قرار است از كربلا بيايد و درخواست كردم كمي پول به من بدهد اما او توجهي نكرد و حتي به من توهين كرد. اين موضوع باعث درگيري شديد بين ما شد و من هم با چاقو او را زدم، البته قصد كشتن او را نداشتم اما وقتي ديدم فوت شده است جسد را بيرون بردم و آتش زدم.
متهم ادامه داد: از وسايل اكبر يك كارت عابربانك پيدا كردم كه پولش را برداشتم. بعد جسد و همه وسايلش را سوزاندم و جسد را دفن كردم. تصميم گرفتم مدتي خارج از خانه باشم تا همه چيز آرام شود. من و اكبر با هم رابطه خوبي داشتيم از اينكه او را كشتم، متاسفم و از اوليايدم درخواست بخشش دارم.
در ادامه ليلا در جايگاه حاضر شد. او ادعا كرد نميدانست كاري كه ميكند، جرم است.
اين زن توضيح داد: من و مصطفي سهسال بود كه با هم زندگي ميكرديم. او شوهر سوم من بود. شوهر اولم معتاد بود، از او جدا شدم و با پيرمردي ازدواج كردم كه از او دختري 13ساله دارم اما به خاطر پير بودندش نتوانستيم ادامهدهيم و من باز هم جدا شدم و بعد به عقد مصطفي در آمدم البته ازدواج ما موقت بود و من خودم پرستار بودم و در خانهها كار ميكردم و درآمد داشتم اما تنهايي آزارم ميداد و ميخواستم مصطفي حتما نزدم باشد. به همين خاطر هم دروغ گفتم، فكر ميكردم با اين كارم به مصطفي كمك ميكنم و او كنارم ميماند، نميدانستم كارم جرم است.
ليلا گفت: از دادگاه درخواست دارم به خاطر ناآگاهي كه داشتم، من را ببخشد. دخترم مدتي است كه تنهاست و درخواست دارم من را عفو كنيد تا بتوانم كنار او باشم.
بنابراين گزارش بعد از پايان جلسه محاكمه هيات قضات شعبه 71 براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند و متهم رديف اول را به قصاص محكوم كردند.