روز یکشنبه، هشتم آبان ماه 1390، اعضای اتحادیه تهیه کنندگان، پیرو پیگیریهای قبلی نشستی را با کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم شورای اسلامی برگزار کردند که برای فتح باب جلسات بعدی و در راستای سیاستهای اتحادیه تهیه کنندگان در محل کمیسیون فرهنگی با حضور افرادی از دو طرف تشکیل شد.
از اتحادیه تهیه کنندگان آقایانی چون سید ضیاء هاشمی، جمال شورجه، مرتضی شایسته، حبیب الله کاسه ساز، حسین زندباف، محسن علی اکبری، عباس بابویهی، سید جمال ساداتیان، سعید سهیلی، حسین فرحبخش، حبیب کاوش و بیژن امکانیان حضور داشتند.
در آغاز نشست، غلامعلی حداد عادل به عنوان رییس کمیسیون سخن را آغاز کرد و گفت: مجلسیها مشغلههای بسیاری دارند و البته از اوضاع سینما کم اطلاعند؛ اینها دلایلی است که تشکیل چنین جلساتی را کم کرده است.
آقای حمید رسایی، نامه شانزدهم مهر ماه درخواست ملاقات اتحادیه را بررسی کرده و بانی تشکیل چنین جلسهای است. ما هم حضور پیدا کردیم تا فرمایشهای شما را بشنویم.
سید ضیاء هاشمی، اعضای همراه خود را به ترتیب جایگاهی که نشسته بودند، به اعضا و رییس کمیسیون فرهنگی مجلس معرفی و سپس مقدمهای را من باب ساختار اتحادیه تهیه کنندگان بیان کرد.
سید ضیاء هاشمی: بنده چهارمین باری است که تجربه حضور در کمیسیون را دارم. قبلا هم خدمت آقای افروغ رسیده بودیم. سخنان ما را پیشتر از جاهای گوناگون شنیدهاید، ولی تاکنون به این صورت رسمی نبوده است.
نزدیک یک سال است به عنوان اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران، کار خود را آغاز کرده ایم. از سال 67 نخستین صنف بودیم که به عنوان مجمع تهیه کنندگان تشکیل شدیم. بعدها به خاطر مشکلاتی همچون مسائل اقتصادی انشعاباتی میانمان پدید آمد و از هم جدا شدیم، ولی در این دوره به همت معاونت سینمایی متحد شدیم و تشکلی قانونی و مجوزدار هستیم که رسما کار میکنیم و حتی از طرف وزارت کشور هم ثبت خواهیم شد و به طور کامل رسمی خواهیم شد.
نزدیک 180 عضو داریم که از با تجربهها تا 25 سالهها را شامل میشود. تلاش داریم تا جوانها را نیز وارد عرصه کنیم؛ البته با نظارت ویژه و شرایط سختگیرانه. نشست امروز و خواسته ما سیاستگذاری برای رسیدن به سینمای استاندارد ملی است و میخواهیم به همدلی برسیم که سینمای ایران توسط هر کسی ترور شخصیت نشود.
شورای پروانه ساختی داریم که شرایط فنی و کیفیت فیلمنامه و نیروی انسانی کارهای متقاضی را بررسی میکنیم تا تولیدات استاندارد داشته باشیم. شورای صنفی نمایش داریم که اکران و نمایش را مدیریت میکند تا بتوانیم بخش اکران پر رونق و عادلانهای داشته باشیم. مبارزه با قاچاق محصولات غیر مجاز فرهنگی را سالها قبل داشتیم که با موفقیت انجام شد ولی مدتی است که این موقعیت را از دست دادهایم و میخواهیم قانونی وارد این مقوله هم بشویم تا ثابت کنیم که میتوان این مقوله را تا حد ریشه کن شدن پیش برد.
حبیب کاوش: من هم خوشحالم که مردان مجلس را از نزدیک میبینم. آن هم از نوع فرهنگیشان را. پیشتر با نثر و کتابت آقای حداد عادل آشنا بودم. بعدها متوجه شدم که ایشان نجابت را هم با سیاست مخلوط میکنند. ویژگی امام هم این گونه بود که جسارت را هم وارد سیاست کرد و باعث علاقه من به ایشان شد. البته در حدی نیستم که در مورد شخصیت بزرگوار ایشان بگویم. سینما بر خلاف دیگر ارگانهای انقلابی پیش از انقلاب هم بوده است. حتی یک سال پیش از انقلاب هم حرکت خود را برای همراهی مردم آغاز کرد و در وقوع انقلاب بزرگ ایران اسلامی نقش داشت. پس از انقلاب، نسل فیلمساز انقلابی وارد عرصه شدند که تازه متولد شده بودند، ولی با دو نوع فیلمسازی قبل از انقلابی که همچون آفت بودند، روبهرو شدیم.
از رژیم قبل فیلمفارسی و فیلمهای جشنوارهای به این سو منتقل شدند. فیلمفارسی مبتذل در همان آغاز کار با اراده مردم از بین رفت، ولی سینمای جشنوارهای به حرکت خود ادامه داد و رسوخ کرد. البته فیلمهای انقلابی و ضد فئودال و سرمایه داری نیز توسط فیلمسازان متعهد ساخته شد، ولی از سال 62 گروهی سکانداری مدیریت فرهنگی را در دست گرفتند که اقداماتشان، موجب دور شدن مردم از سینما شد. فیلمهای جشنوارهای غالب و سیاهنماییها آغاز شد. فیلمهای سینمایی وقتی جایزه میگرفتند که چیزی خلاف واقعتر از کشور نشان دهند و انقلاب را در موضع ضعف قرار دهند. سینمای مردمی روز به روز ضعیف شد. تا جایی جشنوارهها قوی شدند که به فیلمسازان موضوع هم میدادند. امکانات سینما و وام و حوزه و مطبوعات و... در خدمت این سینما شد.
سینمای ضد قصه و بی قهرمان ارزش شد و فیلمهای انقلابی مورد هجمه قرار گرفتند و شدند ضد ارزش. هدف آنها نابودی سینما در ایران بود؛ چیزی نزدیک به سی سال این وضعیت ادامه پیدا کرد و این است که هم اکنون در دانشگاههای سینماییمان یک واحد درسی در مورد سینمای انقلاب و جنگ نداریم. همه داشتههای تئوریک ما در دانشگاه در خدمت سینمای مدرن است. بنده در کتاب فریب بزرگ که نوشته ام، به این مقولات پرداخته ام و با جزییات بیشتر در این باره تحقیق و پژوهش کرده ام.
در این معاونت سینمایی دو سال است که با این هجمهها مقابله میشود. دو سال است که رانتهای گوناگونی که در این سی سال حاکم بود، برچیده میشود. کنترل حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای گوناگون را میبینیم. همه جشنوارهها، جز اسکار بیش از پنجاه نفر مدیریت ندارد و از ریشه داوریهایشان مشکل دارد. برای همین، تلاش شده که فریفته جشنوارههای سیاسی کار نشویم. همه جنجالهایی هم که علیه این معاونت انجام میگیرد، به خاطر این کارهای مثبتی است که انجام میدهند. در جشنوارههای داخلی خودمان هم به تازگی به هیچ فیلم سیاهنمایی جایزه داده نمیشود. به نظر من، مظلوم ترین و البته جسورترین معاونت سینمایی را هم اکنون داریم. عدهای میخواهند این اقدامانت نشود تا سینما به مریضیهای گذشته خود برگردد.
بیژن نوباوه: چگونه جلوی این روند گرفته شد؟
کاوش: پیشتر همه امکانات به فیلمهای سیاه داده میشد، ولی اکنون داده نمیشود و با آن مخالفت میشود. در گذشته، فیلمهای سیاه و غیر استاندارد در بخش تولید، سودشان را میکردند و در اکران هم موفق نبودند. اصلا برای عوامل فیلم مهم نبود.
مرتضی شایسته: بنده هم خوشحالم که در خدمت شما هستم. بنده به صورت تیتروار چند مورد را نوشتهام که خدمت شما میخوانم. فیلمهای سینمای ایران کپی رایت ندارند، در نتیجه قاچاق فیلمها صورت میگیرد. زمانهای گذشته، حین اکران به صورت پردهای به خیابانها میآمد، ولی هم اکنون آن رفع شده است و در عوض نخستین روز ورود به شبکه نمایش خانگی به صورت کپی ارایه میشود. بیمه محصولات فرهنگی ما باید رسیدگی بشود تا بتوانیم فیلمهای ارزشمندتری بسازیم. محصولات ما را باید صدا و سیما بخرد که انجام نمیشود. فیلمی که پروانه نمایش از ارشاد دارد، باید خریداری شود. این در حالی است که وام و اعتبارات نیز به اندازه کافی داده نمیشود، حال آن که در سینمای خارج از کشور چنین مقولهای رایج است.
محسن علی اکبری: من مدتی است که درباره سینمای ترکیه تحقیق کردهام، چون آنها از لحاظ فرهنگی به کشور ما خیلی نزدیک هستند. با وجود جمعیت کمتر از ما نزدیک 1800 سالن سینما دارند که دویست تای آن قدیمی است. ولی در ایران، 250 سالن سینما داریم که پنجاه سینمای جدید دارد. برای ورود به اتحادیه اروپا در پنج ساله اخیر، در فشار قرار گرفتند و روی صنعت سینما سرمایهگذاری کردند. هم اکنون هر شخصی از کشور دیگری وارد این کشور شود و فیلم بسازد، 18 درصد مالیات تولیدش برگشت داده میشود.
زینال کاج، قائم مقام تلویزیون ترکیه میگفت: ما 30 درصد فیلمها را میخریم، به شرطی که فیلمسازان وطنی، سینما را زنده نگه دارند و فعال باشند. البته در این خریدها انتخابی صورت نمیگیرد. موظفند که همه تولیدات را بخرند. در کانال هایشان 7500 فیلم پخش میشود. در ایران تاپترین فیلم غربی با حق کپی رایت 2000 دلاری خریداری میشود که واقعی نیست. در ترکیه اگر فیلمی فروش نکند، دولت موظف است که ضرر آن فیلم را بپردازد. برای آنها بحث فرهنگ خیلی مهم است.
بیشتر ما تهیه کنندگان تا آینده نزدیک ممنوع الخروج خواهیم شد، چون به امور مالیاتی بدهکار هستیم. بنده به خاطر ساخت غیاث الدین کاشانی که دانشمند ایرانی به تصویر کشیده شده 180 میلیون تومان جریمه مالیاتی شده ام. برای افرادی که کار فرهنگی میکنند، محدودیت وجود دارد. رسانهها برای خرید محصولات اهمیت نمیدهند. صدا و سیما ببیشتر به رانتها اهمیت میدهد. از افراد متخصص استفاده نمیکند. در نتیجه برنامههای خوب ساخته نمیشود و مردم به سمت فارسی وان میروند. با افراد زبدهای که داریم بهترین برنامههای منطقه را خواهیم ساخت. مثل سریال یوسف پیامبر که منطقه را گرفته است. میخواهم در کل بگویم مجلس محترم به فکر تهیه کنندگان باشد.
حسین فرحبخش: میخواهم اول نکتهای را در ادامه سخنان آقای کاوش بگویم. دهه 60 را برخی دهه طلایی میدانند، ولی من نام آن را دوره ننگین گذاشتهام. وقتی آقایان انوار و بهشتی مدیر سینما بودند، میگفتند: یا آنچه میگوییم را بسازید و یا نسازید. اصلا با خواستههای نظام کاری نداشتند. اگر رونقی بوده به دلایل متعدد بوده. یک و نیم کانال تلویزیونی داشتیم. پارکها دورش حصار بود و هشت به بعد کسی نمیتوانست در آن باشد. این همه تکنولوژی و ماهواره و... هم نداشتیم. مردم سرگرمی نداشتند و تنها چیزی که بود، سینما و فیلم بود. با ستاره سازی مخالفت و سینما خالی از قهرمان شد و مردم کم کم با سینما قهر کردند.
میخواستم بگویم که ما انقلاب کردیم که دین حاکم شود؛ دینی که تلفیقی از احکام و اخلاق است. اگر اخلاق حاکم نشود، احکام هم رعایت نخواهد شد. سی سال است به احکام پرداخته ایم و از اخلاق غافل بودهایم. ماهواره جمع آوری میکنیم، ولی باید بدانیم که این راه مبارزه با هجمه فرهنگی دشمن نیست. دورههای مختلف مدیریتی ضد سینما عمل کردند و تنها یک دوره خوب داشتیم که مربوط به مرحوم سیفالله داد است. در دولت نهم، متأسفانه آقای صفار هرندی، فرهنگ و سینمای ما را شخم زدند و البته در این دولت و معاونت آقای شمقدری شاهد شکوفایی و همت بیشتر هستیم.
من بچه هیأتی هستم و اگر انقلاب نمیشد، مسلما وارد سینما نمیشدم. آقای رسایی در برنامه هفت، دو روز پیش از فیلمهای خوب ملک سلیمان و یوسف پیامبر را نام بردند. هیچ کس نمیگوید که چنین سینمایی نباشد و ما هم علاقهمندیم و به اهل بیت و پیامبران باید توجه کنیم. داستان یوسف پیامبر از نمایشنامههای شکسپیر هم جذابتر است ولی نمیشود که همیشه از این فیلمها بسازیم. سینما گونهها و موضوعات دیگر هم دارد. باید همه نوع فیلم ساخته شود. چرا باید نگاه برخی از مسئولین ما خشک و متعصبانه باشد؟ جامعه ما فقط متدینین نیستند. انقلابمان را فقط متدینین انجام ندادند.
همه در داخل ایرانیم و زندگی میکنیم و اصل را قبول داریم، ولی همه باید بنا بر عقیده خود رفتار کرده و همه نوع اثر هنری خلق کنیم. متأسفانه، در بعضی موارد نگاههای متحجرانه هم دیده میشود. هجمههایی هم نسبت به مدیریت خوب فعلی سینما میشود که باید به کمک شما جلوی این روند گرفته شود.
و اما در مورد قاچاق بگویم که ما در سال 1386 این اختیار را داشتیم. نتیجه کارمان این شد که رایت ده هزار تایی به یک میلیون نسخه رسید. خرید چند ده میلیونی به پانصد میلیون رسید. تمام کارهایمان هم با کمک پلیس امنیت انجام میشد. ولی هم اکنون تمام این دستاوردها از میان رفته و این عرصه با ضعف روزافزون مواجه شده است. قانونی باید درست شود که مقوله قاچاق حل شود. اگر این مبارزه انجام نشود، دچار مشکل میشویم. 470 سالن سینما داشتیم. الان 270 سالن داریم.
سینما ابزار امنیتی حکومت است. میشود با سینما مردم را از فساد و تفرقه دور کرد. در سال 1357 از نزدیک امام را فیلمبرداری میکردم. امام میفرمود که سینما از مظاهر تمدن است. ما فکر میکردیم که هر چه امکانات بهتر باشد، سینمای متمدن تری هست، ولی بعدها فهمیدیم منظور امام فیلم خوب است که مظهر تمدن است. کشوری که سینما ندارد مورد هجمه قرار میگیرد. افغانستان و عراق، نمونه کشورهای بی سینمایی هستند که مورد هجوم قرار گرفتند. ما باید دو وجه را در نظر بگیریم؛ هم سالن بسازیم و هم از فیلم خوب حمایت کنیم و به دنبال آن، رونق سینما فیلم خوب هم ساخته میشود.
سید ضیاء هاشمی: البته ما همه سینمای موجود را حمایت نمیکنیم. فیلمهایی بوده که همه دوستان و خود من دیدیم و از دیدنشان خجالت کشیدیم. همه فیلمها مورد تأیید ما نیست، ولی همه فیلمها باید دیده شود. سینما باید مورد توجه قرار گیرد تا اثرگذار باشد. سعی کنیم کاری کنیم تا دستکم سینما گران اهل بیتی و متعهد را از دست ندهیم. ابراهیم حاتمی کیا شاید فیلم متفاوتی هم بسازد، ولی بچه همین نظام است؛ بنابراین، نباید کاری کنیم که امثال این هنرمند قهر کنند.
جمال شورجه: یاد سی سال پیش افتادم که در کلاسهای اصول فلسفی رئالیسم دکتر حداد عادل بودم. فیلمسازی را از آنجا شروع کردیم. جنگ آغاز و کلاس تعطیل شد. ما با جنگ سینمای خود را شروع کردیم. با جنگ ادامه دادیم و امیدواریم با همین سینما هم بمیریم. شاید ظاهرا اختلافاتی در عقاید دوستان دیده شد، ولی این نشانه خوبی است. نشانه این است که تضارب آرا رعایت شده است. نشان میدهد که اتحادیه یک باند همراستا نیست. تنها دغدغه مشترک همه اعضا، سینماست. دور هم جمع شدیم و میخواهیم متحد باشیم. معاونت سینمایی محترم هم به ما اعتماد کرد. بالاخره باید یک تشکلی سکاندار شود تا بداند با چه کسی طرف است. در تمام دنیا تهیه کنندگان سیاستگذاری میکنند. ما میخواهیم این کار را بکنیم. ما به نمایندگی از 180 تهیه کننده عضو هستیم که از همه گروهها هستند. هر کدام از ما تعریفهای مختص به خود از سینما داریم، ولی باید یک تعریف اصلی از سینما داشته باشیم. باید بدانیم سینمای جمهوری اسلامی چگونه باشد و روی این مسأله کار کنیم.
همه دوستان دغدغه سینمای انقلابی و دفاع مقدس را دارند، ولی به سینمای ارزشی اهمیت داده نمیشود. مظلوم تر از سینمای دفاع مقدس سینمای انقلابی است. انجمن سینمای دفاع مقدسی داریم که همچون شیر بی یال و دم است. امکانات و بودجه ندارد. در حالی که نباید این گونه باشد. از کمیسیون مجلس میخواهیم که محفلی را طراحی کنند که از سینما و به ویژه سینمای دفاع مقدس و انقلاب حمایت کند. کاری کنیم که در هر سال از جشنواره فیلم فجر دستکم ده فیلم فاخر و انقلابی داشته باشیم. همه علما و امام جمعهها حمایت کنند. وقتی علما حمایت میکنند، هنرمندان انگیزه پیدا میکنند. امام هم از چند فیلم تعریف کردند. ما نهاد نوپایی هستیم. میخواهیم در این راه استمرار داشته باشیم. از مجلس هم حمایت میخواهیم. متأسفانه حوزه هنری مانند نهادهای معمولی شده است، در حالی که باید پشتیبان کامل آثار ارزشی باشد.
سید جمال ساداتیان: تولید سالانه ما صد فیلم است. ولی در بهترین حالت، میتوانیم پنجاه فیلم را خوب اکران کنیم. سال 1388 جمع فروش فیلمها شانزده میلیارد در تهران و یازده میلیارد تومان در شهرستانها بود. تهیه کنندگان یک سوم این فروش را برگشت دارند. عموم سینماگران شکست میخورند و نیاز به کمک دارند. یکی از راههای بازگشت سرمایه خرید تلویزیون از سینماست که رخ نمیدهد.
اصولا باید دو سوم فیلمهای پخش تلویزیون ایرانی باشد، ولی در واقعیت چنین چیزی نیست و این مقدار به فیلم خارجی اختصاص دارد. در حالی که فیلم ایرانی خیلی بهتر از فیلم خارجی است. زمانی تیزرها باقیمت مناسب پخش میشد، ولی الان هزینه گزاف شده است. هزینه بیلبوردها از جانب شهرداری بالا گرفته میشود. تمام راههای درآمدی را از دست دادهایم و از این سو، قاچاق هم که زیاد شده است. در قاچاقها درآمد هنگفتی که باید به جیب تهیه کننده برود، به جیب سوداگران میرود. سالن سازی مسکوت مانده حال آن که قرار بود شهرداری حمایت کند که هنوز حمایتی نشده است.
حبیب کاسه ساز: ضرورت سینما را همه میدانند.به حرف امام ( ره) اشاره میکنم. نخستین صحبتی که در بهشت زهرا کردند، درباره سینما بود. ما که این جمله را از امام شنیدیم، انگیزه پیدا کردیم تا وارد سینما بشویم. حضرت امام با این حرف خط را مشخص کردند. مقام معظم رهبری هم این را خواستهاند. ولی متأسفانه، سینما برای برخی از مسئولین جا نیفتاده است. بنده قبلا گفته بودم که کمیسیون فرهنگی مجلس سینما را رها کرده است، ولی امروز این ارتباط را میبینم که خوشبختانه آغاز شده است. این ارتباط دو طرفه باید ادامه پیدا کند. ما انتظاراتی داریم. قوانینی در ارشاد هست که مربوط به چهل سال پیش است. باید به روز بشوند.
عباس بابویهی: من قبلا در وزارت ارشاد بودم و از بازنشستههای این محل هستم و به دلیل کارهای اداری دیگری که داشتهام، ساختار اداری را میشناسم. میخواهم توپ را به زمین شما بیندازم. میخواهم ببینم شما به حوزه فرهنگ چگونه نگاه میکنید. سینما مظلوم ترین عرصه فرهنگ است. بیشتر فیلمها ضرر میکنند. اگر فیلمی به جایی رسیده با حمایتهای دولت بوده است.
سه نوع سینما داریم؛
1 ـ سینما هالیوود است که با طراحیهای پشت پردهای که دارد، تخریبگر محسوب میشود. 2 ـ در سینما جشنوارهای داریم که هر که را میخواهند بزرگ میکنند.
3ـ سینمای جهان سوم و بلوک شرق.
از زمانی که فارابی تشکیل شد، سینمای ما با الگوی سینمای آلمان شرقی ادامه مسیر داد. باید ساختار مناسب را تعریف کنیم. ببینیم چگونه باید باشیم. هم اکنون اقداماتی صورت گرفته ولی با آن مقابله میشود. خانه سینما مقابل این ماجراست. به صورت غیر قانونی مطالبی را عنوان میکنند و گزارشهای نادرست میدهند. افراد خانه سینمایی خودشان قبلا مدیریتهای مختلف دولتی داشتهاند. در زمانی که خود مدیریت کردهاند، اقداماتی انجام دادهاند تا سینما در انحصار خودشان باشد. تعریف کنید اختیار دادن دولت به ملت یعنی چه؟ سینما چگونه منتقل شود؟ سینما را مهم بدانیم. سینما خدمتی که کرده تلویزیون نکرده است. از شما میخواهیم کمیته مشترکی ترتیب دهید که به صورت متداول تشکیل شود تا همیشه در ارتباط باشیم. ما به شما کمک میکنیم تا بتوانید قوانین را بنویسید.
غلامعلی حداد عادل: خوشحالم در پایان چهار ساله مجلس هشتم در خدمت شما هستم. میخواهم از حرف آقای فرحبخش شروع کنم که اعلام کردند، متدینین با سینما مخالف هستند. من هم قبول دارم که چنین مخالفتی میشود. قبلا زیادتر بوده. اگر پسری از خانواده مذهبی سراغ این کار میرفت و یا فقط تماشاگر بود، مادرش عزا میگرفت. امام (ره) با آن بیانات خواستند تا اذهان گشوده شود. از سینما با فحشایش مخالفت کرد تا انقلابیها به آن و قدرتش اعتماد کنند. خود ما زمانی که روزنامه میخریدیم، صفحات نامناسب سینمایی را مخفی میکردیم. پسرم فرید الدین که هم اکنون چهل ساله است، کنجکاو میشد و عکسها را نگاه میکرد با زبان کودکی به بیشرمانه بودن عکسهای هنری فیلمهای آن زمان اشاره میکرد.
در این سی سال دو گروه با هم جنگیدهاند؛ انقلاب کردهها و مخالفان. در سینما هم دو جریان هست؛ جریانی که میخواهد سینما ساخته شود و جریانی که نمیخواهد. ولی شما اگر تنها به نام فیلمهای هر دوره بنگرید، متوجه میشوید که هر دوره یک تمایلی بوده است. تغییرات دیدگاهی همیشه بوده و برای جلب مشتری هر دوره کاری صورت گرفته است.
فرهنگ و هنر و اقتصاد سه مولفه سینماست. بیشتر بحثهای شما اقتصادی بود. البته میدانم که سینما بدون اقتصاد معنا ندارد، ولی دو عنصر دیگر هم مهم هستند. به همان اندازه که شما از ما درخواست و توقع دارید ما هم از شما توقع داریم. با هنرتان برای مردم کار کنید. احکام و اخلاقی که آقای فرحبخش گفتند و سینمای ارزشی که آقای شورجه گفتند و خواستههای رهبر انقلاب را از شما سینماگران میخواهیم. سینمای ما قبلا مردم را فراری میداده است، ولی هم اکنون رهبر حکومت اسلامی با سینماگران جلسه میگذارد.
رهبر انقلاب با سینما به هیچ وجه مخالف نیست. از علما هم خواسته است به این هنر توجه کنند. سینما حذف شدنی نیست. باید از ظرفیتش استفاده کرد. واردش شد. کمیسیون فرهنگی فیلمهایی را دیده و برخی را دفاع کرده است. بعضیها را خلاف میدیدم. (آتشکار). از هشت نفر هیأتی که دیدیم، هفت نفر مخالف بودند. آن نفری که مخالف نبود خوابش گرفته بود و نمیدانست چه بگوید [خنده حضار] مصلحت نمیدانستیم، ولی سرانجام پخش شد. ما هم سوال داریم که دستهای پشت پردهای هست که میخواهد چنین فیلمهایی ساخته شود؟ یک فیلم ناجور میتواند ده فیلم خوب دیگر را هم خراب کند. همان یک فیلم بد میتواند ذهنیت علما و دلسوزان را نسبت به سینما خراب کند.
من با آقای شمقدری مفصل صحبت کرده ام و میدانم که دیدگاهش چیست، ولی نگرانی هم داریم. به تازگی وزیر ارشاد را غیر علنی در مجلس خواستیم و تذکرات مورد نظر را دادیم. برای ما مهم است که سینماگر چه فرهنگ و پیامی را میخواهد منتقل کند. در مورد به رنگ ارغوان گفتم، حلقه دار اول و آخر فیلم را بردارید. مضمون بریده شدن درختها هم مضمون مورد نظر ما نبود. در وانفسای هجمههای دشمنان به کشور این مضمون خوب نبود که درخت را نماد انسان نشان داده بودند و معانی خطرناکی میشد از آن دریافت. همین آقای حاتمی کیا با سابقه طولانی و تعهد ثابت شده اش با همین تک فیلمها هجمههایی را موجب میشود. سعی کنیم سوء تفاهمات را از میان برداریم.
ما نمیخواهیم مثل آلمان شرقی، ایدئولوژی حکومت را در سینما جاری کنیم. شما حرف مردم را بزنید. به ارزشهای مردم توهین نکنید. ما هم نمیخواهیم در هنر از احکام گفته شود. عرصه هنر این نیست. شعر هم همین طور هست. خود من میخواستم در محضر رهبر انقلاب شعری بخوانم متفاوت که فکر میکردم دلخوری ایجاد شود (مورد منکراتی). به صورت خصوصی که برای رهبر خواندم ایشان استقبال کردند و حتی خندیدند و تأکید کردند که در جلسه اصلی بخوانم. من هم خواندم. به دنبال این نباشید که هر بار خواستید از دین و مذهب فیلم بسازید به صورت برجسته از آن بگویید.
در اوایل جنگ فیلمهایی را نمایش میدادیم و عدهای با آن مخالفت میکردند. ما گفتیم بیایید و وارد عرصه بشوید و فیلم بسازید. باغی را در خیابان فرشته گشتیم و پیدا کردیم. صد نفر آمدند. 50 درصد آنها در آینده مدیران هنری شدند. وقتی جنگ آغاز شد، ما وسط کلاس بودیم.
آقا همیشه سینماگران را مختار دانستهاند. نگفتهاند حتما آنچیزی که میخواهیم بسازید. گفتهاند از جمهوریت و آزادی و استقلال دفاع کنید. کسانی که امروز در بی بی سی هستند، روزی تصمیم گیران سینمای ما بودهاند. رهبر ما نگران این گونه حاشیهرویها هستند. شاید آقای رسایی حرفهای مخالف شما را بزند، ولی چهارچوب فکری ایشان مثل شماست. مدیر کارگروهی رسانه و هنر ما هستند. تماس خود را با آقای رسایی ادامه دهید. البته عمر مجلس هشتم رو به پایان است.
شاید نتوانیم قانونی را که میخواهید، در این چند ماه بررسی و تصویب کنیم. ولی مایل هستیم در عرصه فرهنگ پا به پای شما حرکت کنیم. هر کاری از دست ما برمیآید، بگویید تا انجام دهیم. بیش از آنکه از کمیسیون انتظار دارید سراغ دو چیز بروید. به فکر خودتان باشید. سینما را دنبال کنید. جریانات سالم را هدایت و حفظ کنید. اختلافها را کنار بگذارید. منظم باشید. اصولتان را مشخص کنید. با هم باشید. با همه نهادها مستحکم حرف بزنید. شماها نباشید ما هر کاری کنیم نمیشود.
سرنوشت سینما بیش از همه ما در دست معاونت سینمایی است. همه اختیارات و مجوزها دست آنهاست. با آنجا هماهنگ باشید. هر آنچه فکر میکنید، نیاز به قانونی شدن دارد به صورت طرح تهیه کنید و به ما بدهید. آقای مسعود پور میگویند که در مورد سینما لایحهای به دولت رفته است. پیگیر تصویب آن باشید. یا این مجلس و یا مجلس بعدی. با همه ارگانها ارتباط تنگاتنگ داشته باشید. از آقای رسایی میخواهم با آقای شمقدری صحبت کنند تا در مورد بودجه و رفع مشکلات مساعدتهای گوناگون را شاهد باشیم. به نظر من این جلسه جلسه خوبی بود. فتح بابی بود تا در جلسات بیشتری با هم باشیم.
ما در کمیسیون افراد رسانهای داریم. خانم رهبر از صدا و سیما آمدهاند و آقای نوباوه هم که معروف حضور شما هستند. آقای شجاعی هم رییس صدا و سیمای استان بودهاند. اگر مشکلاتی را با صدا و سیما دارید، حاضریم که از آقای ضرغامی دعوت کنیم تا صحبت کنیم. همه مشکلات قابل رسیدگی است. سینما را مهم میدانیم. زبان موثری است. باید جهانی شود. هر چه هنر هنرتر باشد، بینالمللیتر میشود. سینما مثل مرغی است که هر وقت از قفس آزاد شود همه جا را فتح میکند. هالیوود در خدمت آمریکاست. بالیوود جامعه هند را سرگرم کرده است. شما هم سعی کنید تا سینمای بزرگ و در خور مردم داشته باشیم.
سید رمضان شجاعی: ذوقیات هر ملتی در هنر مملکت جاری میشود. حکومت هم نیاز به این مقولات دارد. نمیتواند از موسیقی و سینما و ورزش خودش را جدا کند. سینمای ما مشکلات شکلی و محتوایی دارد. مشکلات شکلی فقر قانون است. تعریف درستی از سینما نداریم. شعری که زمان صلح سروده میشود با شعر زمان جنگ فرق میکند. سینما هم همینطور. هر دورهای مضمون خاص خود را دارد. باید به سمت سینمای اخلاقگرا برویم. سینما دچار تعارض است. هر دولتی آمده، سینما را به سمت نگاه خودش کشانده است.
ما باید مشی و نگاه مدونی برای اراده سینما داشته باشیم. دولت با شناختن مشکلات لایحه تهیه کند و به مجلس بدهد. ما متولی صیانت از اخلاق مردم هستیم. برخی از سینماگران متأسفانه میخواهند از خطوط قرمز گذر کنند. میخواهند جذابیتهای کاذب ایجاد کنند و ارزشها را کنار میزنند. به قول آقای کاوش وقتی میبینیم، مورد توجه جشنوارههای خارجی هستیم، یعنی اینکه آنها از ما میخواهند ارزشها را زیر پا بگذاریم. در حالی که مضامین مذهبی جذابتر هستند. در زمینه سالن سازی وزارت ارشاد اقدامات خوبی کرده است. یکی از این کارها این است که سینماهای تک سالنه نمیسازد، بلکه مجتمعهای فرهنگی چند سالنه میسازد که باید این روند ادامه پیدا کند.
حمید رسایی: از طلابی هستم که به سینما معتقدم و پیگیر هستم. در بیشتر جلسات پروانه نمایش شرکت میکنم. بر خلاف برخی از دوستان که ممکن است کوتاهی هم کنند. آقای جیرانی از من پرسید نظرت چه فرقی کرده است؟ گفتم متاسفانه با دیدن همه آثار ناامیدتر شدهام. پیشتر آثار منتخب شده را میدیدم. الان بدون فیلتر میبینم. همان طوری که خودتان گفتید از اینکه از سینما استقبال نمیشود، نگرانید. همه اینها دلیل دارد. وقتی میگوییم متدینین منظور ما اقلیت خاص نیست. بیشتر مرم ایران متدین هستند. آن قشر مخالف سینما، در اقلیت هستند. باز هم میگویم که باید برای جامعه فیلم ساخت.
درباره شأنیت نظارت گفتم که همان طوری که برای بوفه مدرسه نظارت میکنید، باید چند برابر در این حوزه نظارت داشته باشیم. نباید محصول فاسد به فکر مردم برسد. تولید فکر و پیام غیر مستقیم سینما خیلی تاثیرگذار است. اگر میبینید از سینما استقبال نمیشود، چون مردم دغدغه خود را نمیبینند. اخراجیها را پسندیدم، چون آدمهایش را میشناختم. در محلمان شهید قادری کسی بود که از کلاس اخراج شد و از روی بیکاری رفت جبهه و شهید شد. با همه این حرفها، اخراجیها را هم مشکلدار میدانم. حاتمی کیا را دوست داریم ولی خب کار اشتباه هم کرده است.
شما تهیه کنندهاید. چرا تولیداتتان به سمت سینمای مردمی نمیرود؟ حاکمیت هم وظایفی دارد. کجای دنیا به فیلمی بودجه دادهاند که در مورد موضوعی ساخته شده که حکومتش به آن اعتقادی ندارد؟ ما در کمیسیون از فیلمهایی دفاع میکنیم که منافع ملی و دینی نظاممان را رعایت کند. حتی رهبر انقلاب در کرمانشاه که حضور داشتند، از تحزب استقبال کرد، ولی تحزبی که به کانال سازی و راهگشایی کمک کند، نه اینکه دستاوردهای مثبت را تخریب کند.
وظیفه حاکمیت دفاع از ایدئولوژی است که فکر میکند درست است. ما اعتقاد داریم حاکمیتمان حق است. ولایت فقیه داریم. باید در راستای درست گام برداریم. من مخالف این هستم که فیلم ضد ارزشی حمایت بشود. هم صدا و سیما و هم سینما هم اکنون فقط ممیزی میکند. خط کشی هست که طبق آن فیلمها را ارزیابی میکنند. باید سیاست گذاریها آینده نگرانه باشد. فقط داریم سانسور میکنیم. فیلمها از ابتدا به سمت خواستههای حکومت برود. هم اکنون 120 فیلم با حمایت (بیشتر) تولید شده است که اکران نشده است. قابلیت اکران ندارند. مسأله دارند. به برخی از این فیلمها اصلا نباید اجازه ساخت داده میشد. پشتوانه یکسری از این فیلمها، متأسفانه شهرداری و نیروی انتظامی و حوزه هنری و... است. همین سریالی که به تازگی از تلویزیون پخش شد. حامد بهداد را در نقش پلیس نشان داد. نیروی انتظامی با این سریال مشکل دارد.
کاسه ساز: تهیه کننده سریال من هستم.
رسایی: آشنایی دارم.
آقای هدایتخواه: در بحث حمایت از تولید آثار فاخر باید بگویم که سال گذشته، پانزده میلیارد بوده و 25 میلیاردش کردیم. وقتی نتیجه داد همین رقم هم افزایش پیدا میکند. در مورد فروش فیلم به صدا و سیما باید بگویم که چرا باید فیلمی بسازید که صدا و سیما نخرد؟ فیلم خارجی تولید کشورهای دیگر است که اعتقادات ما را ندارند و در ضمن با دوبله و... آن را اصلاح هم میکنند ولی از فیلم ایرانی توقع این نیست. بهرغم اشکالات زیاد، سینمای ایران جزو ده سینمای برتر جهان است.
آقای آرین منش: جلسه خوبی بود. پیشنهادم این است که از این گفتوگوها طرح استخراج شود. طرح مباره با قاچاق. طرح معافیتهای مالیاتی هنرمندان. طرح حمایت از تولیدات فاخر سینمایی. طرح حمایت از ایجاد سالنهای سینمایی. نباید متوسل خریدهای صدا و سیما باشید. باید به قدری خودکفا بشوید که استقلالتان بدون کمک حفظ شود. پیش نویس بودجه آینده سینما در حال نگارش است.
حداد عادل: فرض میگیریم که هیچ تصمیمی گرفته نشد. مهمترین نتیجه این نشست، این است که حرف زدیم. به این ارتباطها نظم دهید. مورد به مورد بررسی کنید. حرف حساب زده شود تا حرف حساب هم شنیده شود. کمک کنیم آنچه درست تشخیص میدهیم انجام دهیم. همه دردمند کشور و انقلابیم. همه برای سینما تلاش میکنیم. تفاوتی نداریم.
جلسه پر بار اعضای اتحادیه تهیه کنندگان و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با این سخن آخر دکتر حداد عادل پس از نزدیک دو ساعت به پایان رسید.