سرویس سیاست خارجی ـ در خلال هفته گذشته و در روزهای منتهی به انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران، مقامات رژیم صهیونیستی با فضاسازی رسانهای این گونه القا کردند که گویی زمان حمله به ایران فرا رسیده است؛ ادعایی که بعدها از آن عقبنشینی کردند، چرا که از همان آغاز همگان میدانستند که این جوسازی ها برای تأثیرگذاری حداکثری بر گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی طراحی و اجرا شده است.
به گزارش «تابناک»، در خلال روزهای اخیر،
واکنشهای متفاوتی از سوی کشورهای گوناگون نسبت به جوسازی صهیونیستها و انتشار جزییاتی از گزارش آژانس صورت گرفت که در این میان، بررسی این واکنش ها بسیار قابل توجه است.
بنا بر این گزارش،
انگلیس نخستین و تنها کشوری که به نوعی از ایده حمله نظامی به ایران حمایت و آشکارا اعلام کرد که نیروهای خود را برای این حمله آماده کردهاند. این در حالی است که کشور های دیگر با احتیاط بسیار بیشتری در این باره سخن گفتهاند.
بنابراین، روسیه نسبت به چنین حماقتی هشدار داد. چین از آژانس درخواست کرد که گزارشی را که این چنین به دستور مقامات آمریکایی نوشته شده است، منتشر نکند.
همچنین فرانسه چنین جسارتی به ایران را عامل بر هم زدن نظم و امنیت منطقه و حتی کل جهان دانست.
آلمان نیز خواستار افزایش فشار سیاسی بر ایران شد و آمریکا از راهکارهای دیپلماتیک و اظهار اینکه همه گزینهها روی میز است سخن گفت، اما انگلستان رسما به آمادگی نظامیان سلطنتی برای حمله به ایران خبر داد.
در واقع تنها حامی بلافصلی که دعوت صهیونیستها را لبیک گفت، حکومتی سلطنتی بود که در افکار عمومی بینالمللی به استعمارگر پیر معروف است. برخی حتی پا را از این فراتر گذاشتهاند و حکومت سلطنتی انگلیس را پدر خوانده صهیونیستها میدانند.
اما چرا انگلیس را پدر خوانده صهیونیستها میدانند؟همه یهودیان دوستدار صهیونیستها، راهاندازی این دولت را مدیون دولتمردان انگلیسی هستند. در واقع داستان علاقه دولتمردان انگلیس برای تأسیس دولت یهود در سرزمین فلسطین به سال ۱۹۱۷ برمیگردد.
در دوم نوامبر ۱۹۱۷ «آرتور جیمز بالفور» وزیر خارجه بریتانیا اعلامیهای را با نام «تعهد دولت انگلیس برای تأسیس دولت یهودی در زمینهای فلسطین» به «لرد ادموند روچیلد» رهبر یهودیان صهیونیست در انگلستان فرستاد.
صهیونیستها به این اعلامیه بسیار اهمیت میدهند و آن را سندی میدانند كه ارزش آن بیشتر از ارزش معاهده سایس ـ پیكو است كه همراه این پیمان در تشكیل تاریخ جدید برای منطقه خاورمیانه سهیم بوده است.
تصمیم انگلیس برای راهاندازی دولت در حالی گرفته شده بود كه یهودیان ساكن در آن منطقه، نسبت به شهروندان فلسطینی در اقلیت هستند، ولی با وجود این، بالفور بر این باور بود که باید بخشی از زمینهای فلسطین برای تأسیس دولت اسرائیل در نظر گرفته شود، تا از این راه، زمینه مهاجرت یهودیان سراسر جهان به این منطقه فراهم شود.
پس از فرستادن نامه بالفور به لرد، روچیلد از دوم نوامبر سال ۱۹۱۷ مهاجرت یهودیان به فلسطین تحت برنامه منظمی آغاز شد. همچنین در فاصله بین جنگ جهانی اول و دوم تعداد یهودیانی كه به فلسطین مهاجرت كردند، از مرز ۷۰ هزار نفر به ۴۵۰ هزار نفر افزایش پیدا كرد.
سرانجام افزایش مهاجرت یهودیان، موجب شد شماری از كشورهای متحد بریتانیا پس از برگزاری كنفرانس «سان ریمو» در سال ۱۹۲۰ با تأسیس دولت یهودی در اراضی اشغالی موافقت كنند. پس از موافقت این كشورها، اعضای جامعه ملل در سال ۱۹۲۲ بر طرح استعماری انگلیس مهر تأیید زدند؛ بنابراین، سرانجام در سال ۱۹۴۸ رسما دولت اسرائیل تشكیل و این آغاز كشاكشهای اعراب فلسطین و صهیونیستها شد؛ بنابراین، سنگ بنای دولت اسرائیل، توسط دولتمردان لندن گذاشته شد.
اکنون هم انگلیس به عنوان اصلیترین مخالف حکومتهای مستقل ایران، سردمدار جریان حمله نظامی به ایران در کنار رژیم صهیونیست شده است.
برای همین، لازم است که افکار عمومی و مسئولان در این روزها، بیشتر از گذشته عملکرد دولت سلطنتی انگلیس را در قبال ایران رصد کنند؛ دولتی که دولت ملی ایران را نزدیک شصت سال پیش سرنگون کرد، ترس بنیادینی از حکومتهای مستقل ایرانی دارد.