معمای مرگ زن باردار ۷ ساله شد

از «سوده» خواستم از باجه تلفن عمومی سر کوچه با «علی» تماس بگیرد و او را به خانه‌مان دعوت کند. زنم هم رفت اما دیگر خبری از او نشد تا اینکه شش روز بعد جنازه‌اش را در بیابان پیدا کردند
کد خبر: ۲۰۶۸۵۰
|
۰۸ آذر ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۸ 29 November 2011
|
8283 بازدید
|
پرونده مردی که متهم به کشتن زن باردارش است دیروز در دادگاه کیفری استان تهران تحت‌رسیدگی قرار گرفت. گره کور معما اما با گذشت هفت سال از مرگ این زن، باز نشده است.

در نخستین نشست رسیدگی به این پرونده که ششم آذر ۸۸ به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری پایتخت تشکیل شد نماینده وقت دادستان، کیفرخواست را خواند. «محمدرضا حیدری» اظهار داشت: «عیسی» ۲۹ ساله متهم است زمستان ۱۳۸۳ همسرش «سوده» را که پنج ماهه باردار بود خفه کرد. با توجه به تحقیق پلیس، اختلاف کهنه زن و شوهر آشکار است و نظر به اعتراف‌های «عیسی» و تقاضای اولیای‌دم برایش اشد مجازات را می‌خواهم.

سپس مادر «سوده» گفت: «عیسی» از همان روز اول زندگی مشترک با دخترم اختلاف داشت و بارها جگرگوشه‌ام را کتک زد. دختر و دامادم بچه‌دار نمی‌شدند. «سوده» می‌گفت یک دعانویس سفارش کرده از شوهرش جدا شود و پس از مدتی دوباره به عقد «عیسی» درآید تا بچه‌دار شوند. دختر خوش‌باور من هم از «عیسی» جدا شد و به خانه ما آمد اما چند روز بعد شوهرش خواست که با هم زندگی کنند. بدین‌ترتیب دوباره عقد کردند اما شش ماه بعد جنازه دخترم در بیابان‌های «شهریار» پیدا شد و...

 قاضی «عزیزمحمدی» از «علی» ۳۵ ساله که دوست و همکار «عیسی» بود به‌عنوان مطلع از مرگ «سوده» خواست در جایگاه ویژه بایستد.

این مرد اظهار داشت: «عیسی» مدتی کارگر من بود و مشکل خاصی نداشتیم. روزی از بهداری تماس گرفتند و گفتند زنی جوان بستری شده و پول کافی ندارد. وقتی به بهداری رفتم زن «عیسی» را دیدم که دستش را با لیوان بریده بود. پس از مداوا او را به خانه اش رساندم که از من دعوت کرد وارد ساختمان شوم.

وی ادامه داد: به «سوده» گفتم، زن و بچه دارم و نمی‌خواهم زندگی‌ام خراب شود. «سوده» اما دستبردار نبود. طلاق‌نامه‌اش را نشانم داد و فهمیدم از «عیسی» جدا شده است. در حالی که متعجب بودم «سوده» را برای چند ساعت صیغه کردم. دیگر هیچ خبری از «سوده» نداشتم تا اینکه فهمیدم دوباره به عقد «عیسی» درآمده است.

«علی» ادامه داد: زمستان ۱۳۸۳ بود که «عیسی» با من تماس گرفت و گفت «سوده» گم‌شده است. فوری پیش «عیسی» رفتم و با هم به بیمارستان‌ها سرکشی کردیم اما خبری از «سوده» نبود. از «عیسی» خواستم به اداره آگاهی برود و شکایت کند اما قبول نکرد. سیزدهم بهمن همان سال بود که به سردخانه یک قبرستان در «شهریار» رفتیم و با جنازه «سوده» رو‌به‌رو شدیم.

این مرد اضافه کرد: وقتی به اجبار به اداره آگاهی رفتیم ناگهان «عیسی» به صورتم سیلی زد و در حضور پلیس، مرا به‌عنوان مظنون اصلی قتل زنش معرفی کرد. من رابطه با «سوده» را قبول دارم اما باورکنید دستی در جنایت نداشتم.

 وقتی نوبت دفاع به «عیسی» رسید گفت: اتهام آدمکشی را قبول ندارم. «علی» زنم را کشته است. چهارم بهمن ۸۳ بود که «سوده» با چشمان گریان به من گفت روزی که در بهداری بستری بود «علی» به سراغش رفت و او را با نیرنگ به خلوتگاه کشاند. «علی» پس از آزار زنم، تهدیدش کرده بود تا به من حرفی نزند.

«عیسی» اضافه کرد: همان لحظه از «سوده» خواستم از باجه تلفن عمومی سر کوچه با «علی» تماس بگیرد و او را به خانه‌مان دعوت کند. زنم هم رفت اما دیگر خبری از او نشد تا اینکه شش روز بعد جنازه‌اش را در بیابان پیدا کردند.

قاضی: قبول داری که جنین پنج ماهه «سوده» فرزند خودت بود؟

متهم: نه. «علی» به من خیانت کرد.

 رئیس شعبه ۷۱ دادگاه کیفری تهران به شهادت همسایگان که داد و فریاد «سوده» و «عیسی» را شنیده بودند اشاره کرد. متهم اما گفت: زنم حقیقت را به من گفته بود و دلیلی برای کشتن او نداشتم.

با پایان حرف‌های «عیسی» قاضی «عزیزمحمدی» و چهار مستشار وارد شور شدند و او را به اشد مجازات محکوم کردند. قضات شعبه‌۳۱ دیوان عالی کشور اما حکم را به خاطر برخی ایرادهای قضایی شکستند و پرونده را به شعبه هم‌عرض سپردند. در دومین نشست رسیدگی به این ماجرا که فروردین ۸۹ به ریاست قاضی «حسین تردست» در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران تشکیل شد «عیسی» همان ادعاهای پیشین را مطرح کرد و «علی» را قاتل همسرش خواند. سپس «علی» به دفاع از خود پرداخت و گفت: من کسی را نکشته‌ام که بخواهم داستان‌سرایی کنم.

در پایان آن محاکمه «عیسی» و «علی» از اتهام آد‌مکشی تبرئه شدند. رای اما دومین بار در دیوان عالی کشور نقض و رسیدگی قضایی به پرونده از سر گرفته شد.

«عیسی» که با تامین قرار سنگین آزاد است قرار بود دیروز در شعبه ۷۴ از خود دفاع کند اما وکیلش گفت: موکلم از چند روز پیش بیمار شده و به همین خاطر نتوانسته به دادگاه بیاید. طبق شواهد و قرائن «عیسی» قاتل همسرش نیست و نباید محکوم شود.

در پایان این نشست، قاضی «محمدحسین شاملو» و مستشاران شعبه ۷۴ دادگاه کیفری تهران با اعلام تنفس وارد شور شدند تا درباره «عیسی» تصمیم‌گیری کنند.

منبع: فرهیختگان
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۲
مارال
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۸
بذار ببینم من زمان قتل کجا بودم؟؟
امیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۸
خدا میدونه این چه داستانیه حالا کار هرکی بوده دلش برای زن نسوخته لا اقل دلش برای اون بچه که تو شکم اون زن بود میسوخت
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۸
چرا از بهداری به علی زنگ زدن؟ مشکوک می زنه ؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۸
نظر ما چه اهمیتی داره
کاراگاه سعید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۸
داستان کاملا مشخصه. عیسی توانایی بچه دار شدن نداشته.طلاق گرفتن.سوده از علی بچه دار شده.بعد از عقد مجدد عیسی داستان بچه رو فهمیده.عصبانی شده و کشتتش.
ناشناس
|
Australia
|
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
فيلم هندي ديگه
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟